اُژن وَرلَن کارگر آگاه و کمونار: “برابری و همبستگی از راه آزادی “/ به مناسبت اول ماه مه، تقدیم به کارگران ایرانی در بند

 ۵ اکتبر ۱۸۳۹ اژُن وَرلَن (Eugène Varlin) در خانواده ای فقیر در استانی در جنوب حومه ی پاریس،درزمان سلطنت لوئی فیلیپ در فرانسه به دنیا آمد. در این سال که دوران اعتصابات کارگری است،۶۴ اعتصاب کارگری که جرمی جنحه ای محسوب می شد به ثبت رسیده و روزنامه ی “کندوی کارگری” (La Ruche ouvrière) توسط کارگران طرفدار نظرات سن سیمون(Saint Simon) پایه گذاری شد. در این سالها اُژن وَرلَن، دوران کودکی اش را می گذراند و در دبستان خواندن، نوشتن و حساب کردن را آموخت و پدربزرگ مادری اش که مردی آگاه بود، برایش از انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹) می گوید. درانقلاب فوریه  ۱۸۴۸ اُژن ، ده سال بیشتر نداشت و انقلاب چند ماه بیشتر دوام نیاورده ودرماه ژوئن همه امیدها توسط نیروهای “نظم ” برباد رفته وانقلاب سرکوب شد. آدولف تی یر در ماه سپتامبربه خود اجازه داد، بگوید: ” کارگران هرگز به اندازه امروز ثروتمند نبوده اند”.

     در سال ۱۸۵۲ اُژن وَرلَن  برای کارآموزی رهسپار پاریس شد. وی در چند کارگاه به کار پراخت و ساعات فراغتش را به آشنائی و خواندن آثار ادبی ، سیاسی و اقتصادی می گذارند. در ژوئیه ۱۸۶۵ در یک مهمانی دوستانه اُژن وَرلَن می گوید: ” آنچه که بایستی با تمام نیرویمان با آن مبارزه کنیم؛ نادانی، عادی کردن جریان کار روزمره و پیش قضاوت ها هستند، زیرا سد راه ترقی کارگران می باشند. آنچه برای مبارزه با این مشکلات ضروری است، رشد آموزش توده هاست. رهائی مادی کارگران بدون رهائی معنوی و فکری آنها نمی تواند وجود داشته باشد.”

     در هیجده سالگی، اُژن به “جامعه مدنی صحاف کاران” (La Société civile des relieurs)می پیوندد و از این زمان فعالیت هایش را به چندین برابرافزایش می دهد. در تابستان ۱۸۶۴ وی موفق می شود به اعتصابات کارگران صحاف کار پایتخت، تحرک بیشتری ببخشد. کارگران خواستار کاهش ساعات کار روزانه از ۱۲ ساعت به ۱۰ ساعت و افزایش دستمزد ها بوده ودرنهایت پیروز می شوند. رفقای اُژن برای سپاسگزاری از زحماتش ، ساعتی نقره ای به وی هدیه می کنند.

     در۲۸ سپتامبر ۱۸۶۴، کارل مارکس، انجمن بین المللی کارگران (AIT انترناسیونال اول )را پی ریزی می کند و ۸ ژانویه ۱۸۶۵ شاخه ی فرانسوی انترناسیونال اول در پاریس شروع به کارمی کند. اژُن وَرلَن که جزو اولین اعضای انجمن  محسوب می شود ، با نشریه هفتگی آن “تریبون کارگری” (La tribune ouvrière) به همکاری می پردازد و در ماه سپتامبر همان سال بعنوان نماینده ی کارگران، درکنفرانس لندن شرکت کرده وبا کارل مارکس آشنا می شود.

      از آغاز سال ۱۸۶۷ اُژن وَرلَن در مقام دبیررابط دفتر انجمن بین المللی کارگران در پاریس با سخنرانی ها و نوشته هایش در مرکز اعتصابات قرار گرفته و یکی از رهبران جنبش کارگری می شود. در سال ۱۸۶۹،امپراطوری دوم بااعتصابات وتنش های اجتماعی، پایه هایش به لرزه درمی آید. در انتخابات مه ۱۸۶۹، نوزده نفرعضو انجمن بین المللی کارگران، برنامه ای را پیشنهاد می کنند که بعدا” بخشی از برنامه های اجرائی کمون پاریس می شود. برنامه  آنها شامل موارد زیر بود: حذف ارتش دائمی، حذف بودجه ی ادیان و جدائی دین از دولت، آموزش همگانی، کاملا” لائیک و اجباری برای همگان به خرج دولت.

      در سپتامبر ۱۸۷۰، بعد از شکست فرانسه از پروس و اعلام جمهوری، اُژن وَرلَن که به علت محکومیت غیابی به یک سال زندان به شهر آنورس در بلژیک گریخته بود، همچون ویکتورهوگو، از تبعید اجباری به پاریس بازمی گردد. به محض ورود به پاریس، اُژن، کمیته ی مراقبت محله ی ششم پاریس را بوجود می آورد و سپس فرمانده ی گردان ۱۹۳ گارد ملی می شود. وی می خواست انترناسیونال اول را دوباره در پاریس احیاء کند و همچنین، توجه خاصی به گارد ملی نشان می داد ودرضمن متوجه امکان ایفای نقش سیاسی مهم آن در آینده شده بود.

     برای اژُن وَرلَن استقرارسوسیالیسم درآینده محرزبود ومی بایست همگی سعی کنند تا بورژوازی نتواند به طور دائمی برجمهوری جوان فرانسه مستولی گردد.از روز ۱۸ مارس ۱۸۷۱، یعنی روز شروع انقلاب کمون پاریس تا ۲۸ مه، روز مرگ غم انگیز اُژن وَرلَن ، وی در تمام مأموریت هایش؛ وزارت جنگ، فرماندهی در گارد ملی وغیره، خستگی ناپذیر به فعالیت ادامه داد و در راه بهبود وضع کارگران هرگز کوتاهی نکرد.

     از روز ۲۱ مه که نیروهای ورسای وارد پاریس شدند تا ۲۸ مه، طی “هفته خونین”،اُژن وَرلَن، سنگر به سنگر و قهرمانانه در برابر نیروهای ارتش آدولف تی یر که زنجیر گسسته وتحت فرماندهی افسران، ژنرال ها و مارشال های رژیم سلطنتی و امپراطوری دوم به قتل عام کارگران و زحمتکشان پاریس مشغول بودند، به مقاومت خود ادامه داد. برای آنها، کارگران وتوده ی مردم، همان طور که در جنگ ها و طی “هفته ی خونین” که بیش از ۱۲۰ هزار نفررا کشتار کردند، فقط گوشت دم توپ بورژوازی و ارتش آن محسوب می شدند.

     صبح روز ۲۸مه، اُژن وَرلَن در یکی از آخرین باریکادها به رزم خود برای حکومت جوان کارگران ادامه می داد. بعدازظهر، خسته و از پا افتاده، روی نیمکتی نشسته بود. کشیشی که مفتخر به درجه ی لژیون دُنور نیز بود، اُژن وَرلَن را می شناسد و فورا” اورا به ستوانی به نام سیکر) Sicre ( لومی دهد. اُژن وَرلَن، مضروب و مجروح ، به بالای تپه ی مون مَرتر) Montmartre (همانجا که گاردهای ملی، دو ژنرال آدولف تی یررا روز ۱۸ مارس اعدام کرده بودند، برده می شوند. وی هویت خودرا تأیید ودیگرسکوت می کند.دریک لحظه وی محکوم به اعدام وهمانجا اورا تیرباران می کنند. اتحاد قدرت سیاسی سرمایه و دین مداران(le sabre et le goupillon : l’armée et l’Eglise) باردیگر اثبات می شود.

     ماکسیسم وی یوم Maxime Vuillaume در” یاد داشت های سرخ ” شرح واقعه را از زبان یکی از حاضرین چنین تعریف می کند: ” …..محکوم، سربلند وایستاده بود. تمام رفتارش همچون مردی شجاع بود….سربازان در سه چهار قدمی  وَرلَن بودند…. آنها شلیک می کنند. وَرلَن خم شده و به زمین می افتد….” . “زنده باد جمهوری”، “زنده باد کمون”؛ آخرین کلماتی بود که بر زبان آورد. ستوان سیکر، افسرفرومایه ورسای، ساعتی را که رفقای اُژن، در گذشته، به وی هدیه کرده بودند، تصاحب کرده و در تمام مهمانی های شبانه اش آن را با تکبر و افتخار به نمایش می گذاشت. ماکسیم دُکان Maxime Decamp) (از دشمنان قسم خورده ی کمون پاریس، درمورد اُژن وَرلَن نوشته است : ” او سرافراز و شجاعانه مرد” .

     کمتراز ۲۴ ساعت قبل ازتیرباران شدنش، اُژن وَرلَن که می دانست سربازان ورسای، کسانی را که دست به اسلحه برده اند، قتل عام خواهند کرد به ژول والِس) Jules Vallès (می گوید: ” آری، ما را زنده، قطعه قطعه خواهند کرد، مرده ما را در گِل خواهند کشید. مبارزان را خواهند کشت. زندانیان کشته خواهند شد و زخمی ها را از پای درخواهند آورد. کسانی که زنده خواهند ماند. اگر کسی باقی بماند، در زندان های اعمال شاقه خواهند مرد. اما تاریخ بالاخره به روشنی خواهد دید که ما جمهوری را نجات داده ایم”.

     آری اُژن وَرلَن به انقلاب اجتماعی وجمهوری سوسیال معتقد بود وهیچ شکی نیست که وی هم چون کارل مارکس براین باوربود که : ” طبقه ی کارگرانتظارمعجزه ای ازکمون پاریس را نداشت. طبقه کارگر توهّمی به اتوپی های از پیش ساخته شده ای که توسط فرمان های خلق صادر شود، ندارد”. ” او نمی خواهد به هیچ ایده آلی، واقعیت بخشد، او فقط می خواهدعناصر جامعه ی جدیدی را که جامعه ی در حال فروپاشی و کهنه ی بورژوازی در کنار خود حمل می کند، آزاد کند”.

شهزاد سرمدی ـ پاریس اول ماه مه ۲۰۱۰

این مقاله بااستفاده ازجزوه اُژن وَرلَن ازانتشارات انجمن دوستداران کمون پاریس نوشته شده است.

جشن کارگران از سال ۱۷۹۳ درفرانسه  بوجود آمده و تظاهرکنندگان بجای گل موگهmuguet   امروزی، مثلثی قرمز به معنای ۸ساعت کار،۸ساعت خواب و۸ ساعت تفریح استفاده می کردند و این نشانه کم کم با گل اگلانتین Eglantine قرمز (تصویربالا) جایگزین میشود.