صدام اعدام شد، اما کشتار و رنج و آزار مردم عراق پا برجاست.

برگرفته از سایت پیام
حسن رحمان پناه
: ساعت ۶ صبح روز سه شنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ یک روز باقی مانده به سال نو میلادی و روز عید مذهبی مسلمانان موسوم به "قربان" که در آن حیوان ذبح میشود، صدام حسین دیکتاتور سابق عراق بوسیله طناب دار اعدام شد.

صدام حسین و حزب بعث که سه دهه با مشت آهنین و پنجه پولادین بر عراق حاکمیت کردند در یورش دوم امریکا به این کشور در مارس ۲۰۰۳ و بعد از کمتر از ۲۰ روز مقاومت، نظام استبدادیش، با پایین کشیدن مجسمه دیکتاتور در میدان فردوس بغداد عملاً پایان یافت.

بعد از دستگیرى شمارى از سران بعث، در روز ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ صدام حسین در سوراخى نزدیک زادگاهش در تکریت دستگیر و از روز ۱۹ اکتبر ۲۰۰۵ محاکمه ایشان و ۸ نفر از همکارانش در دادگاهی نیمه علنى نیمه مخفی آغاز به کار کرد. از همان ابتدایى محاکمه، صدام و اطرافیانش سعى کردند دادگاه را به محلى برای ابراز نظرات سیاسى خود از جمله مخالفت با امریکا و دولت دست نشانده آن تبدیل کنند. از طرف دیگر و از همان روزهاى اولیه، این دادگاه مورد اعتراض و نارضایتى نهادهاى بین الملى مدافع حقوق

بشر بود که آن را محاکمه اى سیاسى و جهت دار در راستاى اهداف و پروژه هاى امریکا در منطقه و عراق به حساب می آوردند که و جاهت قانونى آن همیشه زیر سوال بود. ترور چند وکیل و شاهد حال رویدادها دلیلى بر ناامن بودن محاکمه و تأثیر گذارى بر روند دادگاهی و آینده این محاکمه بود. سرانجام بعد از ۱۳ ماه محاکمه، در روز ۵ نوامبر ۲۰۰۶ دادگاه رسیدگى به جرایم صدام و همکارانش، دیکتاتور سابق عراق و برادر ناتى اش بارزان تکریتى رئیس سابق سازمان امنیت عراق و عوادالبندر رئیس پیشین دادگاه انقلاب عراق را در میان جرایم متعدد تنها به جرم کشتار ۱۴۸ نفر در روستاى دوجیل در سال ۱۹۸۲ به اعدام محکوم کرد. در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶ این حکم به تصویت دادگاه عالى عراق رسید و بعد از خودداری جلال طالبانی رئیس جمهور عراق از امضاى حکم اعدام صدام بدلیل عضویتش در کانون وکلاى جهانى که یکى از شروط عضویت در این نهاد، مخالفت با حکم اعدام است، نوری المالکی نخست وزیر عراق حکم را امضا و سحرگاه شنبه ۳۰ دسامبر توسط مأمورین سر و صورت بسته به اجرا گذاشته شد.

ماجراى زندگی صدام حسین از کودکى بى سرپرست و کوچه گرد، تا کانگسترى ۷ لولبند در کوچه و خیابانهای بغداد، تا شرکت در تیراندازى بسوى اولین رئیس جمهور ناسیونالیست و "ملی گرا" عراق یک سال بعد از سرنگونی رژیم سلطنتی "ملک فیصل" در

سال ۱۹۵۹ که همزاد با در قدرت بودن کسانی همچون جمال عبدالناصر در مصر و بعداً حافظ السد در سوریه که خود را در بلوک شرق و مخالف با امریکا و غرب می دیدند، تا شرکت  در طرح کودتای ناموفق علیه عبدالسلام عارف در سال ۱۹۶۳ که منجر به بازداشت و زندانی او شد و سرانجام شرکت فعال در کودتا علیه عبدوالرحمان عارف و سرنگونی آن در۱۹۶۸ و نهایتاً کسب قدرت توسط حزب بعث به رهبرى احمدحسن البکر فامیل نزدیک صدام، سرآغاز تثبیت دیکتاتوری صدام و حزب بعث در عراق بود. صدام از سال ۷۵ عملاً قدرت را در دست داشت و با کنار گذاشتن حسن البکر در یک کودتای آرام در سال ۷۹ میلادى قدرت مطلق را به قیمت نابودى فیزیکى بخشى از مخالفینش به کلى قبضه کرد. در سال ۱۹۸۰ میلادى جنگ را با ایران آغاز و با ادعاى هژمونى دنیاى عرب و کسب باج و خراج از سران این کشورها، بمدت ۸ سال همراه با لجاجت خمینی و دیگر سران جمهوری اسلامى که جنگ رابرکت الهى و فرجه اى براى صدور انقلاب اسلامى به منطقه میدانستند، بر ادامه جنگ پا فشارى و صدها هزار انسان را در دوسوى مرز قربانى اهداف ارتجاعى و ضدانسانى خویش کردند. با یورش به کویت توسط چراغ سبز امریکا در سال ۹۰ میلادى و بیرون راندنش با زور نظامى جهت کسب رهبرى امریکا در جهان بعد از سقوط بلوک شرق و در بوق دمیدن پایان تاریخ و پیروزى ابدى سرمایه دارى نئولیبرال بر جهان و تاکید بر بى ارادگی انسان، تا سازماندهى اگاهانه جنگ و فضاى تبلیغى و نظامى علیه کشور

مفلوک و داغان عراق بعد از جنگ اول خلیج به بهانه وجود سلاحهای میکروبى و هسته اى توسط بى اخلاقترین جناح سرمایه در امریکا از جمله توندروهاى حزب جمهوریخواه در واشنگتن ونزول نعمت خدائى ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بر بوش دوم و اعلام "محور شر" و نظامى کردن جهان، بخصوص خاورمیانه خوابیده بر طلا سیاه، تا خوار و کنفت کردن صدام و بازدید از اطاقهاى خوابش به بهانه سلاح میکروبى و هسته اى تا کشتار هر ساله ۳۰۰ هزار کودک عراقى بدلیل نبود مواد خوراکی و بهداشتى و سرانجام یورش نظامى دوم در مارس ۲۰۰۳ و اشغال عراق و تبدیل آن کشور به پایگاه تروریسم و رشد بنیادگرایى اسلامى تا اعدام صدام حسین در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ راز سر به مهرى است که با اعدام دیکتاتور عراق بخش زیادى از این حقایق تاریخى با او دفن شد. بی تردید یکى از علت اصلى خودارى نیروهای امریکایى از سپردن صدام به یک دادگاه به طرف و بین الملى بویژه در خارج از عراق و  فارغ از قوانین خشن و اسلامی ناظر بر دادگاه و تعجیل در اجرایى حکم اعدام ایشان از درز گرفتن حقایق ۳۰ سال گذشته حاکمیت سرکوبگرانه صدام با حمایت قدرتهای امپریالیستى و متحدین منطقه اى آن نشأت میگرد. در تاریخ جنایت و نثل کشى صدام در عراق و در شعله ور ساختن دو جنگ عظیم منطقه اى دستهای پنهان و آشکار متعددى در امریکا، انگلستان، روسیه، و کشور هاى غربى و عربى وجود داشتند که از بدو محاکمه صدام  بر اعدام فورى ایشان مصر بودند تا شرکت خود در جنایتهاى بی

شمار دیکتاتور عراق را مخفی نگه دارند. با اعدام صدام، کل این پرونده ها که تازه داشت رمز زدایی می شد برای همیشه بسته و شرکای جرم و جنایت او در واشنگتن و لندن و منطقه نفس راحتى کشیدند.

تاریخ حاکمیت