مینا و نازنین در سوئد!

نوید مینایی

تور سخنرانی مینا احدی و نازنین افشین جم به مناسبت آزادی نازنین فاتحی از زیر حکم اعدام در زندان های جمهوری اسلامی در هفته گذشته در چند شهر اروپا برگذار شد. ٩ و ١٠ فوریه نوبت سوئد بود که این جشن ها را برگذار کند. نازنین و مینا در استکهلم و گوتنبرگ سخنرانی و پانل پرسش و پاسخ داشتند و همین طور در جشن هایی که برای آزادی نازنین برقرار بود شرکت کردند. در استکهلم از قرار معلوم با استقبال خوبی برگذار شد برای ادامه کار و (به قول نازنبن افشین جم) دهکاری (منظورش بدهکاری بود!) های کمپین کمک مالی هم جمع شده است.

ولی من در شهر گوتنبرگ خود جزء کمیته برگذار کننده این مراسم بودم و در آن شرکت داشتم. البته مثل هر مراسم دیگری به خاطر اینکه جزو تیم تدارکات و … هستم معمولا قسمت هایی از مراسم و بحث را از دست می دهم ولی اینجا می خواهم فضای حاکم و روح بحث و گفتگو را به شما منتقل کنم.
اولین چیزی که باید بگویم، فضای شاد و خودمانی و سرحالی بود که برمراسم حاکم بود. صحبت های مینا و نازنین که اغلب با اشتباهات فارسی نازنین همراه هم بود با تشویق حاضرین مواجه می شد. اول فیلم "دونازنین " که روند موفقیت و چگونگی کمپین را نشان می داد و اساسا به همت نازنین افشین جم تهیه شده بود به نمایش درآمد و سپس نازنین و مینا سخنرانی خیلی کوتاهی کردند و از کمک های همه برای به موفقیت رساندن این کمپین تشکر کردند و نازنین به فیلم اشاره کرد و در قسمت هایی از حرف هاش چون می خواست درباره فیلم توضیح بدهد و همچنین هیجان زده هم شده بود به زبان انگلیسی توضیحاتی درباره فیلم و دادگاه و روند بررسی پرونده نازنین در ١٠ دسامبر (اگر درست یادم مانده باشد)  توضیحاتی داد. و درباره خون بها و اینکه چقدر این مسئله برایش عجیب و ناراحت کننده بوده حرف زد. به خصوص که واقعه در ماه حرام رخ داده و دادگاه برای دیه ١۵% به مبلغ خون بها اضافه کرده است. این را قیمت گذاشتن روی جان آدم ها می دانست و برایش غیر قابل قبول بود.
چیزی که خیلی به چشم می خورد رابطه بسیار نزدیک و عاطفی بین مینا و نازنین بود. از خاطرات تلخ و شیرینشان تعریف کردند از شادی و گریه شان در جریان کمپین. نازنین می گفت در این مدت ١٠ ماه کار مشترک و فشرده کمپین که با مینا داشته است. دیگر تلفن هر روزه  با مینا برایش عادت شده بود ومی گفت  اگر یک روز از ساعت مقرر می گذشت و مینا تماس نمی گرفت انگار چیزی را گم کرده ام. و بلافاصله متوجه می شدم ،آها مینا !! مینا هم همین حس را داشت. رابطه مینا و نازنین، رابطه ایی انسانی که باعث پیشرفت هرچه سریع تر این کمپین شد به نظرم بسیار جالب بود. خیلی از چیزهایی که نازنین به فارسی می گفت مینا دوباره به فارسی ترجمه می کرد که باعث خنده و تشویق نازنین و حضار می شد در عرض این ١٠ ماه ظاهرا زبان مشترکی پیدا کرده بودند که دیگران خیلی سردر نمی آوردند! . تنها ضرب المثل فارسی که نازنین یاد گرفته یعنی "قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود" که هربار به کمک مینا می گفت، اشاره به متحد شدن برای عقب راندن حکومت اسلامی داشت که هر بار نازنین بر آن تاکید داشت. نازنین معتقد بود فقط با اتحاد می توانیم جمهوری اسلامی را بیندازیم و شرایط انسانی و امنی برای زندگی انسان ها در ایران فراهم کنیم.
سوال هایی که بیشتر از مینا و نازنین شد حول مسائل کمپین بود و همینطور پولی که بابت خون بها پرداخت شده است که هم مینا و هم نازنین توضیح دادند.  پولی که پرداخت شده است بابت خون بها نبوده بلکه بابت وثیقه ایی بوده تا نازنین از زندان آزد شود و به خون بها اعتراض دارند و قبولش ندارند. یکی از سوالات از نازنین این بود که تو از کی به مسائل سیاسی علاقه مند شدی. نازنین در جواب گفت من به هیچ حزب و گروهی وابسته نیستم و برای نجات جان انسان ها تلاش می کنم. مینا در ادامه توضیح داد تلاش برای نجات جان یک کودک و کلا برای نجات جان انسان ها از دست رژیم اسلامی قطعا یک مبارزه سیاسی ست .چون با این کار علاوه بر اینکه جان یک انسان را نجات می دهی عملا جمهوری اسلامی را به زانو در می آوری و یکی از پایه های سرکوب و بر سر کار ماندنش را از زیرش می کشی بیرون. و این حتما مبارزه ایی سیاسی ست.
من از مینا و نازنین پرسیدم یکی از دلایل موفقیت سریع و قطعی کمپین نازنین همکاری  مینا و نازنین افشین جم بوده است . که باعث شده نازنین فاتحی هر چه سریع تر از جهنم زندان و تیغ اعدام نجات پیدا کند. این پیوند مبارک بین نازنین افشین جم و کمیته علیه اعدام (مینا) را چه کسی و چه طور برقرار کرد؟ نازنین توضیح داد یک ژورنالیست که در کانادا یک روزنامه دارد و از دوستای مینا ست با من مصاحبه ایی کرد و گفت می دانی یک کس دیگری هم در آلمان برای نجات نازنین فعالیت می کند. و من گفتم تو می دانی کیه این ؟ می دونی کی شهلا جاهد رو نجات داد؟ و اون ژورنالیست هم گفته آره  و مینا رو به من معرفی کرد. حالا این ژورنالیست کیه؟ همین مصطفی صابر خودمونه و اون روزنامه اش هم همین نشریه سازمان جوانان ما است. جالبه که همکاری نازنین و مینا بود اینجوری پیش اومده.
قطعا یکی از فاکتور هایی که خیلی ها رو به این مراسم می کشونه نازنین و وصف زیبایی اونه. نازنین قطعا یکی از زیبا ترین انسان هایی ست که من دیدم ولی اون چیزی که جذابیتش رو صدچندان می کنه nice بودنشه. مهربانی و انسان دوستی شه که ظاهرا تمام شدنی نیست. من از نزدیک شاهد برخورداش با حاضرین که می خواستند باهاش عکس بگیرند و امضا بودم بی خستگی و نخوت بود. انسان دوستی مشخص ترین فاکتوری ست که در نازنین دیده می شود و همین شاخص باعث شده تا با مینا بتوانند یک تیم موفق کاری بر علیه دشمنان بشریت تشکیل بدهند.
از ادامه کاری و پروژهای مشترک آینده مینا و نازنین سوال شد و جواب دادند قرار ست علیه اعدام کودکان زیر ١٨ سال در ایران کمپین گسترده ایی را برگذار کنند و تا لغو مجازات اعدام کودکان در ایران ادامه دهند.
نازنین بارها بر راهنمایی ها و نقش تعیین کننده مینا در این کمپین اشاره کرد و گفت ، خیلی به من گفته اند که با این ها کار نکن چون این ها خوب نیستند و با این ها هیچ نمی شود ول
ی من گفتم من اگر برای نجات جان انسان ها نتوانم با این و آن و آن یکی کار کنم پس چه کار کنم و الان خیلی خوشحالم که با مینا کار می کنم. نازنین همینطور گفت ای میل های غصه داری (احتمالا تهدید آمیز منظورش بوده) دریافت کرده که گفته اند اگر به این کارهایت ادامه بدهی سرت را می بریم!! ولی من ادامه می دهم تا بتوانیم ایران را آزاد کنیم و جمهوری اسلامی را بیرون کنیم.

چرا پیا خوشحال و ناراحت بود؟
شراره نوری
در مکالمه تلفنی با پیا(Pia)  دوست عزیزم متوجه شدم که در جلسه سخنرانی مینا احدی و نازنین افشین جم که جمعه شب در استکهلم بوده شرکت کرده و خیلی تحت تاثیر قرار گرفته. پیا خانم سوئدی است که چند ماه است عضو حزب شده  و برای این کنفرانس مشخص سعی کرده مدیای سوئد را متوجه حضور مینا احدی و نازنین در سوئد کنه. اما ظاهرا یه چیزهایی تو ذوقش زده. چیریهایی که برای ما عادی است و میدانیم که میدیای جهانی چطور وحشت دارند که یک کمونیست را مطرح کنند و ما البته بهشون تحمیل میکنیم.
پیا به من گفت که چندین ساعت سعی کرده تا کانالهای تلویزیونی سوئد را به یک کنفرانس مطبوعاتی با نازنین و مینا بیاورد. در نهایت دو روزنامه افتنبلاد و داگ بلدت به محل رفته اند در عین ناباوری مینا احدی و کمیته بین المللی علیه اعدام که سازمانده این جلسه بوده را مطرح نکرده و فقظ به دو نازنین پرداخته اند.
پیا درحالی که از دیدن دختر جوانی مثل نازنین افشین جم با جایگاه هنری و شناخته شده بودنش در سظح بین الملل اینچنین با تمام نیرو در جهت لغو مجازات اعدام و بهبود شرایط  انسانها در ایران کار میکند و سخن میگوید بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بود. بارها گفت  این جلسه در من انقلابی به راه انداخته و دلم برای نازنین تنگ میشود. برای اینهمه خوبی یک انسان جوان و با شهرت. او میتواند به کار هنری خود برسد و پولدار باشد. میتواند در هالیود وقت خود را بگذراند. ولی این چنین کشور به کشور شب و روز سفر میکند تا دولتها و مردم را متوجه این مسئله بکند و آن ها را تشویق به  پیوستن به این کمپین مهم کند. پیا میگفت نازنین گفته من هم میتوانم در خانه بمانم و ساعتها به ناخنهایم برسم. ولی این میان چیزی که پیا را خیلی به فکر برده بود این بود که چرا جوانهای ایرانی در ستکهلم هم به این جلسه نیامده بودند؟ حتی با دلگیری گفت باید کسی میامد و میخوند و میرقصید تا آدمهای جوان بیان پشت در ساعتها در صف به ایستند؟ مانند کنسرتهای معمول… آیا این شرایط تکاندهنده لحظه ای جوانان را به خود مشغول نمیکند؟
پیا در ادامه گفت که میخواهد که در کمپین علیه اعدام فعالانه کار کند و باید به این عمل غیر انسانی در دنیا بلافاصله خاتمه داد. از پیا خواهش کردم که احساسش را برای خوانندگان نشریه سازمان جوانان بنویسد البته با حروف لاتین(چون پیا فارسی را از من بهتر حرف میزند ولی حروف فارسی را نمی شناسد. این هم دلیل دیگیری برای تغییر خط فارسی!!)  متن کوتاهی را برای من نوشت و بلافاصله ارسال کرد. باید اضافه کنم که پیا زن بسیار فعال در برای بهبودحقوق انسانی در همین جامعه سوئد است و شخصیت بسیار جالب و جذابی دارد.
 
سلام شراره
کنفرانس که در استکهلم  با حضور مینا احدی و نازنین افشین جم بود خیلی خوب بود
من خوشحال  هستم که از نزدیک نازنین افشین جم را دیدم و خوشحال می شوم از اینکه یک دختر ایرانی با تمام وجودش برای آزادی نازنین فاتحی کار کرد و و میخواهد کارش را ادامه بدهد. ناراحتم از اینکه جوانهای ایرانی بیشتری  حضور نداشتند اونجا.
من فکر میکنم که جونها نمیدونن یا متوجه نیستند کاری که نازنین و مینا انجام میدهند امر نسل ونسلهای جوان و آیند است.  من میخواهم جونها به ما بپیوندند. با هم ما میتوانیم کاری انجام دهیم مانند نازنین افشین جم  و مینا احدی
با گرفتن دست همدیگر میتوانیم کارهای بزرگتری انجام دهیم. و اعدام را برای همیشه به افسانه ها  بسپاریم.
پیا