تفرقه میان کارگران نفت و معلمان بر سر لایحه خدمات کشوری به ضرر همه کارگران است

محمود قزوینی : لایحه خدمات کشوری روز ۱۸ بهمن به تصویب مجلس اسلامی رسید. سیر طرح و تصویب این لایحه موجب واکنشهای متفاوت و گاها متضاد در میان بخشهای مختلف طبقه کارگر شده است. مثلا معلمان این لایحه را به نفع خود میدانند و از آن حمایت میکنند و کارگران نفت آن را به ضرر خود و خواهان مستثنی شدن نفت از لایحه مزبور و یا پس گرفتن لایحه هستند.

 معلمان در حمایت از این لایحه در مقابل مجلس تجمع کردند و از اقدام مجلس برای تصویب لایحه حمایت کردند و کارگران نفت تهدید کردند که در صورت مستثنی نشدن نفت از لایحه خدمات کشوری، در مقابل مجلس تجمع میکنند. معلمان حتی در بیانیه شان با مستثنی شدن کارگران نفت از لایحه خدمات کشوری مخالفت کردند و خواهان کاهش دستمزد آنها زیر عنوان برداشتن تبعیض شده اند.

در باره تاثیرات لایحه خدمات کشوری در زندگی کارگران و مردم زحمتکش باید جداگانه مطلب نوشت. اما از قبل روشن است که این لایحه  بیکارسازی وسیع ، کاهش سطح دستمزد و بدتر شدن وضعیت بیمه و بازنشتگی و…بدنبال دارد.

اما مهمترین پیامد آن در حال حاضر بوجود آمدن تفرقه در میان کارگران نفت از یک طرف و معلمان از طرف دیگر است.

معلمان و کارگران نفت و همه کارگران فعال و پیشرو باید در مقابل بوجود آمدن چنین تفرقه ای بایستند. کارگران و مردم زحمتکش ایران، برای دستیابی به هرگونه حقوق صنفی و سیاسی خود، به صفی متحد احتیاج دارند. جمهوری اسلامی با مجلس و دولت و تمام دست اندرکاران آن عامل فقر و فلاکت و بدبختی است که بر معلمان و همه کارگران و مردم ایران تحمیل شده است. لایحه خدمات کشوری و هماهنگ کردن نظام پرداخت حقوق کارکنان،  تاثیر مثبتی در زندگی هیچیک از کارگران و مردم ایران نخواهد گذاشت. این را خود معلمان در بیانیه شان در همین تجمع امروزشان در جلوی مجلس عنوان کرده اند. اما متاسفانه در همین بیانیه انتظارشان را در تغییر چند ماده در لایحه خدمات کشوری عنوان میکنند و از تصویب آن استقبال میکنند.

کارگران نفت متاسفانه هیچ گونه سخنگو و نماینده ای ندارند. اگر معلمان توانستند کانون صنفی محدودی برای خود دایر کنند، در نفت حتی تشکیل شورای اسلامی هم ممنوع است. حالا در نفت تشکلهای انجمن اسلامی به عنوان ناجی" صنفی" کارگران ظاهر شده اند. تشکلهای انجمن اسلامی که حتی بر اساس اهدافشان، کارشان نه دخالت در مسائل صنفی، بلکه تبلیغ ایدئولوژی نظام و جاسوسی و شکار کارگران پیشرو معترض و چپ است، در اینجا به عنوان ناجی صنفی کارگران نفت ظاهر شده است. و این انجمن های اسلامی هستند که دارند اعتراض کارگران نفت به وضعیت زنداگیشان و زمزه های شکل گیری یک حرکت اعتراضی در مقابل کاهش دستمزدشان در اثر اجرای لایحه خدمات کشوری را به آنجا میکشانند، که کارگران نفت در مقابل معلمان قرار گیرند.

اما کارگران نفت باید دست رد به سینه انجمن اسلامیها و جریانات وابسته به حکومت اسلامی بزنند. خوایت انحلال انجمن ها و شوراهای اسلامی خواست قدیمی کارگران است و باید اجرا شود

 نه معلمان و نه کارگران نفت باید افزایش و کاهش دستمزد و کلا دستیابی به رفاه و آسایش خود را به تصویب و عدم تصویب و اجرا و عدم اجرای لایحه خدمات کشوری گره بزنند. راه آن دستیابی به تشکل و ایجاد یک صف متحد برای مطالبات اقتصادی و سیاسی کل طبقه کارگر است.

کارگران نفت قدرت دارند و از قدرت خود نیز آگاهند و دولت و مجلس را تهدید میکنند که در صورت مستثنی نشدنشان از لایحه، وضعیت بدی در انتظار دولت خواهد بود و به قدرت خودشان در سالهای انقلاب ۵۷ اشاره میکنند. انجمن اسلامی نفت هم مرتب به دولت هشدار میدهد که اگر دولت کارگران نفت را مستثنی نکند، مشکل برای نظام ایجاد میشود. واقعا هم درست است. کارگران نفت قدرتمندند. شاهرگ اقتصاد کشور در دستشان است و خیلی کارها از آنها ساخته است. برای همین انتظار میرود که کارگران نفت فقط به خود فکر نکنند. اگر به سال ۵۷ اشاره میشود. باید همچنین اشاره شود که در سال ۵۷ کارگران نفت رهبر کارگران و مردم بودند. آنها منافع همه کارگران و جامعه را نگاه میکردند. اقدام کارگران نفت برای مستثنی شدنشان از لایحه خدمات کشوری تفرقه افکنانه نیست، اما انتظار میرود که کارگران نفت به خواست معلمان و دیگر کارگران هم توجه کنند و خواهان شرائطی شوند که نفع همه کارگران در آن باشد و جلوی تفرقه را بگیرند.

کارگران نفت باید تلاش کنند به تشکل واقعی خود دست یابند. راه سر راست و مستقیم آن هم این است که کارگران مراکز کاری مختلف نفت مجمع عمومی های خود را دایر کنند.  نمایندگان خود را در مجامع عمومی خود انتخاب کنند و فقط این نمایندگان باشند که اجازه داشته باشند از طرف کارگران با کارفرما و دولت طرف شوند. انجمن های اسلامی باید به عنوان ارگان سرکوب و جاسوسی رژیم طرد شوند. اینها که با سرکوب تشکلهای واقعی کارگری و با جاسوسی کردن برای فعالین کارگری و سپردن آنها به جوخه های اعدام  در محیط نفت حاکم شدند، جایی در میان کارگران ندارند. از کارگران نفت که در سالهای انقلاب ۵۷ رهبری مبارزات کارگران را در دست داشتند و بسیاری از مطالبات خود و مردم را با اعتصاباتشان عملی کردند، انتظار میرود که ضمن طرد انجمن اسلامیها و با انتخاب نماینگان واقعی خود در مجمع عمومی شان، برای منفعت خود و کل طبقه کارگر و از جمله معلمان به میدان آیند. در این شرائط که اجرای لایحه خدمات کشوری موجب تفرقه و جدائی میان کارگران نفت و معلمان شده است. جا دارد کارگران از هر دو طرف پیشقدم شوند و در نشستی ضمن اعلام اتحاد و همبستگی همه کارگران از نفت و معلمان و پرستاران تا نساجی ها و دیگر بخشهای طبقه  کارگر، خواهان افزایش دستمزدی شوند که زندگی همه را بهبود بخشد. فقط با یک صف متحد و متشکل میتوان نه تنها در مقابل دست اندازیهای دولت و
سرمایه داران به سطح معیشت کارگران و مردم ایستاد، بلکه با فشار و اعتراض متحدانه میتوان بهبود جدی در زندگی کارگران و مردم ایجاد کرد. 

همه کارگران از نفت تا پرستاران و معلمان به یک صف تعلق دارند، صف طبقه کارگر. بخشهای مختلف این طبقه نباید در مقابل هم قرار گیرند. دشمن کارگران نفت و….. معلمان دولت جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری است.

بدون این صف متحد، از دست کسی، کاری ساخته نیست.

در این شرائط وظیفه خطیری به دوش فعالین کارگری سوسیالیست و چپ در میان کارگران نفت و معلمان و ….است. ایجاد اتحاد و همبستگی در میان بخشهای مختلف طبقه کارگر، به دوش فعالین سوسیالیست کارگری است. از رهبران کارگری که فقط به منفعت صنف خود توجه میکنند، از سندیکالیست ها و..،  در شرائط بحرانی مانند امروز کار زیادی ساخته نیست و گاها هم مانند همین نمونه معلمان و نفت، کارگران را در مقابل هم قرار میدهند. رهبران و فعالین سوسیالیست  باید به سرعت رهبری مبارزات صنفی کارگران را در دست گیرند. فقط در این صورت است که طبقه کارگر در مبارزات اقتصادی متحد ظاهر میشود و میتواند در عرصه سیاسی و مبارزه با جمهوری اسلامی نقش موثری بازی کند.