جمهوری خواهان سلطنتی ، و تحریف از دو سمت ارتجاع( جمهوری آدم خوار اسلامی و سلطنت طلبان آمریکائی )

فریدون گیلانی
gilani@f-gilani.com
(1)
در گرما و سرمای ۲۰۰۶ ، دست کم در شهرهای بزرگ آلمان و سوئیس ، هفته ها و هفته ها همراه زنان و مردان وجوانان همرزمم ، پی در پی در مراکز این شهرها چادر زدیم و میز افشاگری برپا کردیم و جوانان مان بیش از پنجاه هزار امضا از مردم آگاه کشورهای مختلف گرفتند که هم جمهوری خونخوار اسلامی را محکوم می کرد ، هم تدارک دو طرفه ی آمریکائی ها و اسلامیست های حاکم بر آن مردم ستمدیده را برای جنگی انهدامی .

یکی از رادیوهای غیر مستقیم CIA جوش آورد که : « حزبی هست که نه تنها پای ائتلاف ( با آمریکا و سلطنت طلبان ) نمی آید و در نفی آن اخلال هم می کند ، دوره افتاده است در شهرهای اروپا وعلیه جنگ امضا جمع می کند . البته جنگ خیلی بد است ، ما هم نمی خواهیم جنگ شود ، اما آخر چه ضرورتی دارد که دوره بیفتند و علیه جنگ امضا جمع کنند . » منظور مشخص این گوینده که در زمان شاه هم مامور سازمان امنیت در رادیو بوده و همچنان به وظیفه خواری ادامه می دهد ، این است ؛ یعنی هنوز هم هست ، که اسلامیست های حاکم بر ایران و اربابان هر دو طرف ، برای قدرت طلبی و دست یابی به امکانات بیشتر برای سرکوبی توده های تحت ستم ، باید بر طبل جنگ ویران گر بکوبند که با وقوع آن ، یا تبلیغ وقوع آن ، بتوانند جنبش های دموکراتیک و سوسیالیست را در ایران خفه کنند و بر فشار تسمه اختناق بیفزایند . به قول نوام چامسکی ، وقتی جنبش های اجتماعی با مایه های دموکراتیک شکل بگیرند و به حرکت در آیند ، در نهایت به منافع قدرت غالب که مشخصا ایالات متحده باشد ، لطمه جدی خواهند زد .
یکی دیگر از همین رادیوها که دو گوینده دارد و هر دو برای CIA و MI6 کار می کنند ، درجه ی خشم اش چنان بالا گرفت که گفت : « یک حزب مثلا چپ هست که این گیلانی راه انداخته و مشتی پناهنده در به در ! را ( که لابد به زعم ایشان جزو مردم ایران نیستند و خودایشان میهمان ویژه و دعوت شده اند ، و  نه پناهنده سیاسی ! ) ، دور خودش جمع کرده وهی هارت و پورت می کند که طرفداران دموکراسی ( یعنی آمریکا ) ! برای آزادی ایران به آن حمله نظامی نکنند »
اگرچه چوب را که بردارید ، گربه دزده می فهمد ، این گوینده ی دومی ، ضمنا مفسر سیاسی ثابت صدای آمریکا هم هست که به وسیله CIA به وجود آمده ، به همه ی زبان ها برای هدایت مردم ! و ایجاد دموکراسی ! برنامه پخش می کند و بنا به خروارها مدرک و سند خارج شده از طبقه بندی محرمانه ، بخصوص در جریان جنگ سرد و تبلیغ جهادی های موسوم به افغانی از سال ۱۹۷۹ ، نقش حساسی داشته است . برای اطلاعات بیشتر در مورد صدای آمریکای CIA که مهره هایش را دست چین می کند و می خرد ، تقاضا می کنم آخرین کتاب تحقیقی در این مورد به نام بازی شیطان را که رابرت دریفوس نوشته ، مطالعه بفرمائید . حالا چه متن انگلیسی آن ، یا ترجمه ای را که صاحب این قلم از آن کرده است .
وظیفه ی دیکته شده ی VOA  ( صدای آمریکا ) ، تبلغ سیاست های ایالات متحده در کشورهای مورد نظر CIA و شورای امنیت ملی ، در میان مردم کشورهائی است که یا باید کاملا به مهار در آیند ، یا به قول اسیتفن کینزر در کتاب « براندازی » ، به نفع سیاست های اقتصادی و انحصارات بزرگ آمریکائی ،  ( و نه صد البته به نفع مردم و دموکراسی که دست افزار عوام فریبی امپریالیست ها و اسلامیست های حاکم بر ایران است . ) ، سرنگون شوند . صدای آمریکا ، مفسران و تحلیل گرانش را از میان دکترها و پروفسورها و نویسندگان و روزنامه نگاران جیره خوار CIA انتخاب می کند . همان گونه که BBC به عنوان یکی از ابزارهای MI6 عمل می کند.
باری و بماند تا نیروهای آگاه دموکرات و سوسیالیست و میهن پرست ، در افشاگری های مستمر و منسجم ، مردم ما را بیشتر و سازمان یافته تر و بی امان تر آگاه کنند که چه جریان ها وافرادی و چرا به وظیفه خواری یکی ازطرفین دعوا علیه مردم ایران و سایر ملت های خاورمیانه و آسیای مرکزی و افریقا و آمریکای لاتین و کشورهای آسیائی در آمده اند.
در زمستان یخبندان سال ۲۰۰۶ که دریکی از هفته های اکسیون شهری در شمال آلمان ، به مرکز اکسیون افشاگری و بحث با مردم و امضا جمع کردن از آنان می رفتم ، از کنار داروخانه ای می گذشتم که یکی ازکارکنانش همشهری است . گاهی که داروئی می خواستم ، از آن داروخانه که در مرکز شهر است می خریدم . در این گونه موارد ، اهل تجسس که طرف چه عقیده ای دارد ، نیستم. پیش از روزی که حرفش را می زنم ، همین آدم روزی به من زنگ زد که صبحانه ای با هم بخوریم. پیش از آن ، دورو بری ها گفته بودند که حضرت ایشان جمهوری خواه است . و ،  باز هم پیش از آن ، اگر اشتباه نکنم ، سایت روشنگری افشا کرده بود که رضا پهلوی در برلین بوده و با عده ای ملاقات کرده که اکثریتی ها وبعضی جمهوری خواهان ، و مشخصا شریعتمداری تاجر – پسر آیت الله شریعتمداری – هم ، در آن جمع بوده اند . که بعد شریعتمداری جمهوری خواه اعتراف کرد و شکوه که آن ملاقات کاملا خصوصی بوده و نباید اجتماعی می شده است !
رفتم ببینم آن داروخانه چی  چه می گوید . صغرا و کبرائی بافت و به زعم خود استدلال کرد که هرچه بوده ، گذشته ، حالادیگر باید با سلطنت طلبان یکی شویم و آمریکا هم که می خواهد دموکراسی برای ما به ارمغان بیاورد ، دیگر آن آمریکائی نیست که ما با سیاست هایش از در مخالفت در آئیم . آقا را شستم و گذاشتم کنار و خدا حافظ . اما ، گویا انجام وظیفه ، آن هم روی چون من چموش آدمی که « مشتی پناهنده در به در ! » را دور خودش جمع کرده ، دامنه دارتر از این حرف ها بود .
آن روزی که داشتم می رفتم به اکسیون ضد جنایات بی امان جمهوری اسلامی و توطئه های آمریکائی ، ناگهان این حضرت ، با روپوش سفید از داروخانه پرید بیرون که :    بابا رد می شوی و سری به ما نمی زنی . و به گیلکی آب نکشیده ای ، مثل گیلکی خود من ، گفت : « فریدون جان دور امریکا یه  قلم  بیگیر دٍ  قربان» که نیازی به ترجمه ندارد . چون دیرم شده بود ، فقط گفتم : انگار از ۷۵ میلیون دلار مصوب کنگره آمریکا ، رقم خوبی گیر شما آمده که به نام جمهوری خواهید و در عمل دم از ائتلاف با سلط
نت طلبان ودفاع از آمریکا می زنید !. و رفتم . بعد از آن بود که خود جمهوری خواهان یکدیگر را افشا کردند و آقای داریوش همایون ابراز مسرت فرمودند که سازمان اکثریت ، به نمایندگی از جانب مشروطه خواهان و متحدان شان ، با جمهوری اسلامی در حال مکاتبه است !. و سایر قضایا که اهل خبر در جریان اند .
همکاری داشتیم در روزنامه کیهان آن زمان ، که می گفت آدمی را که بشود با صد تومان خرید ، یکی دیگر می آید همو را به دویست تومان می خرد و سومی به سیصد تومان و  الا آخر . یعنی که متاع ، بازار خودش را پیدا می کند و دنبال قیمت بالاتر می گردد. آدمی که تبدیل به متاع شده باشد و با فصاحت کلام هم خود را بیان و تبلیغ کند تا عوام را بفربید ، از اولش هم رگ و ریشه ای نداشته ، یا اگر هم داشته ، خاکش را عوض نکرده که ریشه ها منبع تغذیه پیدا کنند . بنابراین ، بی برگ و بار و خشک می شود و آنقدر خودش را و آرمانش را و وطن و مردمش را می فروشد ، تا از وسط بشکند. جمهوری خواه سلطنت طلب آمریکائی ، شاید برای ما پدیده تازه ای باشد ، اما انتخاب عنوان و پشتک و وارو زدن پشت این عنوان ، در جهان کم سابقه نیست . حتی بسیار بوده اند کسانی و جریان هائی که خود را کمونیست نامیده اند و کلی هم دو آتشه بوده اند . و چون از هر طرف ، مثل آن گوینده ها و آن فرستنده ها و آن جمهوری خواهان سلطنت طلب ! ، سبیل شان چرب شده ، به انواع وسایل و ابزارهای تبلیغی هم مجهز بوده اند و آنقدر رفته اند ، تا انشعاب ها و اختلاف نظرهای پی در پی برسر تقسیم غنائم ، مثل همان گلدان بی خاک مانده و پر از ریشه های بی غذا ، شاخه و ساقه ها شان از وسط شکسته و خشک کرده است .

(۲)

از چند هفته پیش از سالگرد ۲۲ بهمن ، که ۲۸ سال از سرقت قیام ضد سلطنتی مردم به وسیله ی آخوندهای تحت الحمایه MI6 و CIA و اخوان المسلمین و سایر جریان های اسلامی و سرویس های جاسوسی گذشته است ، هر دو سمت ارتجاع ، یعنی جمهوری اسلامی وجریان های موسوم به سلطنت طلب و مشروطه خواه ، منتها به نام های مختلف ، تاریخ زنده  را که عناصرش – مثل صاحب این قلم – ، هنوز زنده اند ، مثل آب خوردن تحریف می کنند .
جمهوری اسلامی بربوق می دمد که موهبت الهی حضرت امام راحل و امت حزب الله انقلاب کرده اند ؛ یا به قول آندره مالرو انقلابی که هرگز اتفاق نیفتاده است ، و در حالی که تصاویر نیروهای متعلق به جریان های چریک فدائی خلق و مجاهدین خلق و راه کارگر و پیکار و توفان و بخصوص دانشجویان و ، در خط مقدم جبهه ، کارگران را در کانال های یک بار مصرف خود نشان می دهد ، همه را پیروان امام راحل و امت حزب الله می نامد . وقتی امام راحل شیادان ، رسیده و نرسیده گفته باشد :  این دانشجویان و دانشگاهیان ( که از پیشاهنگان قیام ضد سلطنتی بوده اند ) ، آمریکائی اند ، اعوان و انصارش باید هم پس از ۲۸ سال ، وجود و حضور مبارز دانشجویان و کارگران و سازمان های دموکرات و چپ سال ۱۳۵۷ را نفی کنند . در غیر این صورت ، باید اعتراف کنند که با دخالت سرویس های جاسوس بریتانیا و ایالات متحده و آلمان و فرانسه ، کالا را وسط را دزدیده اند ، و اعتراف کنند که نتیجه ی این سرقت تاریخی ، تعمیق دم افزای فقر و فلاکت و اعتیاد و فحشا و رشوه خواری و چپاول از بالا و تبدیل کردن ایران « مستضعفین ! » به بزرگ ترین بازار مکاره ی خاورمیانه بوده . و حاصل کار دزدان معمم و مکلای دریائی ، شکاف و اختلاف طبقاتی در چنان ابعاد هولناکی بوده که دست کم  ۷۵ در صد مردم ایران ، زیر خط فقر زندگی می کنند و زنان و کارگران و دانشجویان مبارزما ، به چنین روزگار سیاهی دچار آمده اند .
سلطنت طلبان ، که عرض کردم به نام های مختلف و با استفاده از عناصر خریداری شده ی با تجربه، بر بوق حقانیت خود می دمند ، کار را به جائی رسانده اند که به گوش خود شنیده ام در برنامه هاشان می گویند : ملت اشتباه کرده ، شما ( معلوم نیست که جز سلطنت طلبان آمریکائی و جمهوری خواهان سلطنت طلبت این شما چه ضمیری می تواند باشد ) بزرگواری کنید و آن ها را ببخشید !! و : «  این حکومت مردان بزرگی چون تیمسار خسروداد و رحیمی را کشته است .» (یعنی که ده ها هزار نیروی آزادیخواه ، دموکرات و چپ که در بیست و هشت سال گذشته قتل عام شده اند حق شان بوده و فقط آن مردان بزرگ قربانیان حکومتی هستند که از دل حکومت آخوند پرور پهلوی در آمده است . )
در این سمت ارتجاع آمریکائی ، همین دو تیمساری که قتل عام ۱۷ شهریور میدان ژاله را راه انداخته اند ، می شوند « مردان بزرگ ! » که ملت ؛ یعنی کارگران صنعت نفت و دانشجویان مبارز و سازمان ها و احزاب دموکرات و انقلابی ، باید مورد بخشش نوادگان شان قرار گیرند .
تحریف تاریخ ، کار امروز و فردا و این جریان و آن جریان نیست . حضور بیش از ۴۵ هزار افسر و گروهبان آمریکائی در ایران و تاخت و تاز ساواک و وابستگی به آمریکا تا حد حضور دائمی ریچرد کروگر نماینده ویژه ی CIA در دفتر مخصوص اعلیحضرت و اعدام گلسرخی ها و دانشیان ها و کشتن بهروز دهقانی ها زیر شکنجه تا حد مرگ به دستور شخص اعلیحضرت همایونی ! و چپاول هزار فامیل و سانسور مطبوعات به وسیله استواری شیره ای به نام محرم علی خان از شهربانی و اداره مطبوعات ساواک و ممنوع القلم شدن ۳۲ روزنامه نگار ( از جمله صاحب این قلم ) و آن همه جنایت وعیاشی به خرج خزانه ی ملت ، « از جزئیات قابل گذشت ! » این تاریخ تحریف شده باید حذف شوند . حالا ماجرای ۲۸ مرداد و دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران ، پیشکش .
کفش و کلاه کردن آمریکا  و اسلامیست های حاکم بر ایران برای تحمیل جنگی انهد