در ٨ مارس…نه به حجاب کودک ( پویا نودهى)

امروزه روز بر کسی پوشیده نیست که اساس شخصیت انسان از دوران کودکی وی شکل می گیرد و هرگونه کمبود و محدودیت در این دوره در روند تکامل شخصیت افراد یک جامعه نقش به سزائی بازی می کند. یکی از این عوامل که بسیار حائز اهمیت است مجبور کردن کودکان به پوشیدن لباس های غیر مناسب حال آنهاست که تمام بدنشان را می ÷وشاند و تحت نام حجاب در اغلب کشورهای اسلامی مخصوصا ایران متداول است. این نوع پوشش که در مورد دختران به نحو شدیدتری اعمال می شود بعضا از سن ۷ سالگی در خانواده ها به اجرا در می آید و برای خانواده هایی نیز که با این پوشش موافق نیستند الزامی است تا کودکانشان بتوانند در مدارس کشور به تحصیل بپردازند.

اونیفورمهای مدارس  با رنگهای تیره و مرده و با پوشش های غیر مناسب مخصوصا برای دختران به روح زیبا و شاداب کودکانه آنها آسیب رسانده و طعم اسارت و بردگی موجود در فرهنگ اسلامی را به آن ها منتقل می کند.

کودکانی که نمی توانند از زیباییهای وجودی خویش بهره ببرند و از جلب توجه دیگران نسبت به خود معذورند ( که یکی از نیازهای مهم کودکان به حساب می آید) شالوده و پایه های اجتماع فردا را با همه این کمبودها که در وجودشان ریشه دوانده پایه ریزی میکنند.

اما متاسفانه نه تنها دولت که بعضی از خانواده ها نیز به خاطر عقاید مذهبی خود کودکان خود را که فاقد هر گونه مذهب وسنت خاصی هستند را موظف به رعایت موازین مورد اعتقاد خود می کنند

جامعه باید  تاثیرات منفى این بخت آزمایى و قرعه کشى کور را خنثى کند. جامعه موظف است شرایط یکسان و منصفانه اى براى زندگى همه کودکان و رشد و شکوفایى آنها و شرکت فعال آنها در حیات اجتماعى فراهم کند. کسى که بخواهد راه زندگى اجتماعى متعارف یک کودک را کور کند، درست مانند کسى که بخواهد بنا به فرهنگ و مذهب و عقده هاى شخصى و گروهى خودش جسم کودک را مورد تعرض قرار بدهد، باید با سد محکم قانون و عکس العمل جدى جامعه روبرو بشود. هیچ دختر نه ساله اى شوهر کردن، ختنه (مثله) شدن، آشپز و خدمتکار افراد ذکور فامیل شدن، از ورزش و تحصیل و بازى محروم شدن را "انتخاب" نمیکند. کودک در خانواده و در جامعه مطابق رسم و رسوم و مقرراتى که وضع شده است  بار می آید و شرایط خانواده را آنطور که هست می پذیرد بدون هیچگونه آگاهی و انتخابی.

ایزوله کردن بچه ها از سنین پایین در مدارس کشور موجب بروز مشکلات فراوان شخصیتی در آن ها گردیده است.عدم ارتباط با جنس مخالف و همچنین آموزش هایی که تاکید آن ها بر گناه جلوه دادن و اشتباه بودن هر گونه رابطه ای با جنس مخالف است در نهاد آموزشی کشور منظور گردیده و بدینوسیله نسل نو و جوان از بدو ورود به جامعه در زیر فشار و بردگی جنسی فرو می رود که خود نیز یکی از علل بیمار شدن جامعه امروز ایران میباشد.