پاپ باید دستگیر شود!

در انگلستان حرکتی رسمی از جانب نویسنده و روزنامه نگار مشهور “کریستوفر هیچن” و شخصیت مشهوری  چون پروفسور ریچار داوکینز برای دستگیری پاپ هنگام سفرش به این کشور به جریان افتاده است. (خوانندگان انترناسیونال شاید سخنرانی پروفسور داوکینز در کنفرانس “یک قانون برای همه” را که مریم نمازی فراخوان داده بود بیاد داشته باشند)  در کنار این دو شخصیت، چند وکیل و حقوق دان برجسته نیز دارند این پرونده را بررسی میکنند که مقدمات حقوقی دستگیری پاپ بندیکت شانزدهم توسط دادگاه عالی انگلستان را گردآوری کنند و به دادگاه ارائه دهند. پاپ قرار است برای یک دیدار رسمی در ماه سپتامبر امسال یعنی حدود ۵ ماه دیگر از بریتانیا دیدن کند و همین باعث داغ شدن این موضوع شده است. برای کسی که در جریان وقایع ماههای اخیر نباشد این خبر حیرت انگیز بنظر میرسد. پاپ رهبر کاتولیکهای جهان را میخواهند دستگیر کنند؟ مگر میشود؟ کاتولیکهای جهان شورش خواهند کرد. مسیحیان به تکان در خواهند آمد. اما مردمی که چند ماه است در جریان اخبار داغ و تکان دهنده در حول و حوش کلیساهای ایرلند و آلمان و بلژیک و ایتالیا و آمریکا و نقش شخصی جناب پاپ طی سالهای سال در پرده پوشی این جنایات هستند، این سوالات برایشان چندان مطرح نیست. بلکه می پرسند، آیا از نظر حقوقی این امکان پذیر هست یا نه. آیا محدودیتهای قوانین اجازه چنین اقدامی را میدهند یا نه. آیا مصالح دولتها و سران کشورها اجازه میدهد یانه. چند ماه است که اروپا دارد از اخبار تکان دهنده ای به خود میپیچد. اخبار جدیدی از تجاوز به دهها هزار کودک توسط هزاران کشیش  در سالهای متمادی و در سطحی بسیار گسترده که تا سالهای اخیر نیز ادامه داشته است. موضوع تجاوز به کودکان بی پناه و بی دفاع توسط کشیشان موضوع تازه ای نیست. از ده پانزده سال پیش تاکنون به دلایلی گوشه هایی از اسرار کلیساها و کشیشان شروع به فاش شدن توسط قربانیان آنها کرده است و همین حدی که افشا شده نشان میدهد که این نهاد یک نهاد تجاوز سازمان یافته به کودکان است. آنچنان جنایت در حق کودکان در کلیساها و توسط کشیشان مزمن و نهادی شده که اگر بخاطر جایگاه ویژه مذهب و حمایت دولتها از آن نبود تا کنون صد بار دادگاه محاکمه سران کلیسا و از جمله پاپ به جرم جنایت علیه کودکان برپا شده بود و کلیساها لاک و مهر شده بودند. اینکه امروز بطور مشخص مساله دستیگری پاپ بندیکت که در جوانی عضو “کانون جوانان هیتلری” بوده و پیش از پاپ شدنش به اسم “کاردینال ژوزف آلویس راتزینجر” فعالیت میکرد مطرح شده جنبه های معین و مشخص تری دارد. پاپ شخصا در پرده پوشی این جنایات نقش داشته است. او قبل از اینکه به عنوان پاپ انتخاب شود، رئیس و کاردینال کلیساهای مهمی در آلمان و در ایتالیا بوده است. او مستقیما در جریان تجاوز به کودکان قرار داشته است. برادرش چند سال پیش به جرم کودک آزاری افشا شد و در پناه همین کاردینال راتزینجر موضوع مکتوم ماند. او مستقیما و فعالانه از تمام قدرتش استفاده کرده تا کودک آزاران در امان بمانند. به کلیساهای زیر فرمان خود رسما نامه فرستاده و دستور داده است که “مصالح کلیسا از مصالح کودکان مهم تر است” و به همین دلیل اجازه ندارند موارد تجاوز به کودکان و شکنجه کودکان را به جای دیگری جز کلیسا گزارش دهند و اگر کسی با پلیس همکاری کند یا اخبار را درز دهد اخراج خواهد شد. در یک مورد معین در کنتاکی آمریکا که چند سال پیش کشیشی به دلیل تجاوز به دو کودک در حال محاکمه بوده است، پاپ بندیکت فعلی و کاردینال راتزینجر قبلی، مستقیما دخالت میکند و به مقامات آمریکا و از جمله جورج بوش نامه مینویسد و به آنها توصیه میکند و راه نشان میدهد که دخالت کنند که کشیش نجات پیدا کند و آنها هم به دستور و خواهش او عمل میکنند و کشیش پدوفیل و کودک آزار را نجات میدهند. در موارد متعددی کشیشان پدوفیل یا کودک آزار جرمشان توسط کلیسا و واتیکان پوشیده نگاه داشته میشود و فقط از یک منطقه که گندش در آمده به منطقه جدیدی گسیل میشوند و به اعمال خود در قبال کودکان یعنی تجاوز و شکنجه کودکان ادامه میدهند. بسیاری از این کودکان کر و لال بوده اند. بسیاری از آنها پدرومادرانی فقیر داشته اند. در ایرلند اخیرا فاش شد که چندین کلیسا و مدرسه مذهبی را در مناطق و کوه و کمرهایی صعب العبور و دور بنا کرده اند که تماس و ارتباط پدران و مادران برایشان امکان پذیر نباشد. برخی کشیشان دست و پای کودکان را می بسته اند و به آنها تجاوز میکرده اند. بسیاری از کشیشان بعد از اینکه موارد تجاوزشان برای کلیسا و از جمله راس آن واتیکان فاش شده، محکومیتشان این بوده که به مناطق دیگری گسیل شده اند و پست و منصب های خودرا حفظ کرده اند و به تجاوزات و جنایت خود ادامه داده اند. ابعاد مساله آنچنان عظیم است که باید در مورد آن کتابها نوشت. پاپ دو هفته پیش نامه ای در رابطه با تجاوز به کودکان در ایرلند که تازه بود نوشت و “اظهار تاسف” کرد. اما این اظهار تاسف برای بسیار از مردم حتی آنها که خودرا کاتولیک مومنی میدانسته اند و بعضا هنوز هم میدانند و بیش از همه برای خود قربانیان عصبانی کننده بود. خیلی هایشان در رسانه ها حرف زدند و خشم خودرا بیان کردند که چرا پاپ مسئولیتی بخاطر اشتباهات و خطاهای خود و واتیکان در این رابطه به عهده نگرفته است؟ چرا عذر خواهی نکرده و فقط اظهار تاسف کرده است؟ چرا اقدامی مشخص را در دستور نگذاشته؟ مساله جدی تر اینست که به دلیل مقررات کلیساهای کاتولیک که از واتیکان سرچشمه میگیرد، کلیساها هنوز هم با پلیس همکاری نمیکنند، از درجه ای از مصونیت در کشورهای مختلف از جمله در ایرلند برخوردارند، دولتها نگرانند که با افشای کلیسا و واتیکان، حفاظ مذهبی را از دست بدهند و مردم از مذهب رویگردان شوند و در نتیجه همه اینها پلیس اعلام کرده است که علیرغم ابعاد فجیع جنایات و تجاوزات و شکنجه ها، هیچ اقدام حقوقی و جنایی علیه کشیشان کودک آزار در ایرلند صورت نخواهد گرفت. و این موجی از ابراز خشم و انزجار را از جانب قربانیان بر انگیخت. و جالب تر و بهتر است بگویم تهوع آور تر و تنفر انگیزتر اینست که در همین مورد اخیر ایرلند و افشای تجاوز به صدها کودک، کلیسای کاتولیک مجبور شد اعلام کند که به قربانیان غرامت می پردازد، اما بلافاصله کلیساها و کشیشان راه افتادند و از مردم خواستند که به کلیسا کمک مالی بیشتری برسانند تا بتوانند این ملیونها پوند غرامت را بپردازند! مردم به آنها فقط فحش دادند. گفتند ما “در راه خدا” کمک کنیم که هزینه کثافتکاریهایتان را بپردازید؟!

بدون اغراق من یکی که در مورد ابعاد جنایات و بیرحمی و بی پناهی کودکان طی همین مدت اطلاعات جسته گریخته ای بدست آورده ام میتوانم کتابی قطور در این رابطه بنویسم. و تاکنون کتابهایی نیز نوشته شده است. اگر یک جمله بخواهم بگویم اینست که مذهب و کلیسا علاوه بر کانون ثروت اندوزی و خرافه پراکنی و ضدیت با علم و دانش، یک مافیای جنایت علیه بشریت هستند و حد اقل عدالت در رابطه با همین بخش از جنایات آن، حکم میکند که این نهاد تعطیل و برچیده شود. بقای اینها صرفا به دلیل گره خوردن مصالح طبقه حاکم و دولتها با این نهاد و با این مافیای خون آشام و ضد انسانی است. و یک جمله هم اضافه کنم. با یکی از کسانی که خودرا مسلمان میدانست در این رابطه حرف میزدم و او بلافاصله گفت حداقل اسلام این کثافت کاریها را ندارد. حتما این استدلال امثال احمدی نژاد و خامنه ای ها هم هست. من با اشاره به اینکه در ایران آخوند را مظهر تجاوز به کودکان میشناسند گفتم هیچ مذهب و دینی از این قاعده مستثنا نیست. و براستی هم خوشبختی آخوندها در ایران و کشورهای اسلام زده اینست که اختناق اجازه نداده است که رسانه های بی طرف و مدافعان حقوق کودکان و حقوق انسانی بتوانند با دست باز به سراغ حجره ها و مدارس مذهبی و کلاسهای قرآن و امثال اینها بروند تا ابعاد این جنبه از عملکرد ضد انسانی این نهادها نیز در همه ابعاد و گستردگی آن جلوی چشم مردم قرار گیرد. اما نفس قوانین اسلامی و صیغه دختران خردسال و تجاوز به کودکان خردسال تحت عنوان ازدواج خود جنایتی کریه تر از همین دست است. تا چه رسد به سنگسار دختران و پسران و امثال اینها. اکنون در ارتباط با کمپین دستگیری پاپ توسط داوکینز و هیچن در انگلستان، برخی رسانه های دست راستی این جنبه را که این دو آتئیست هستند برجسته کرده اند تا موضوع را به جنگ علیه مذهب ربط دهند و روی آن خاک بپاشند. اما خود این علیرغم میل آنها باعث توجهی مثبت به آتئیسم و بی مذهبی شده است. وقتی که انسان به جنبه های تاکنون نهفته عملکرد مذهب از جنایات بیشمار و بیرحمانه علیه کودکان و زنان گرفته تا جنایات آشکارتری نظیر جنگها و آدم سوزیها و سنگسار و دزدیها و قوانین ارتجاعی و امثالهم فکر میکند، باید قاعدتا به این نتیجه برسد که جهان بدون مذهب چقدر میتواند زیباتر و انسانی تر باشد.*