بیماری این اقلییت خائن !

رفته بودم سقا خونه ….که ریختند و زدند . بد جوری میزدند ، داد و بیداد کردم که چرا میزنید ، گوششان بدهکار نبود . یکی شون که از همه ورزیده تر بود در حین زدن به بقیه هم روحیه میداد که بزنید …اینم یکی از اون نامرداست ! آنجا در زیر ضربات سم جای فکر کردن نبود . فلنگ را بستم و خودم را به زیر زمینی رساندم تا کمی اوضاع آرام شود . 

فردای آن روز متن اطلاعیه ایی را برایم ارسال کردند که خواندنی است و در پایان این جماعت نجیب الاغان مدعی خسارت معنوی شده بودند چون چنین اطلاعیه ایی را توهین به همه موجودات تلقی کرده بودند ! 

متن ارسالی : 

درخواست ۳۵۰۰ نویسنده و روزنامه نگار بزرگ جهان از خامنه ایی : به وعده های امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی عمل کنید ! 

جرس : چند سازمان مدافع آزادی بیان طوماری را برای آزادی نویسندگان زندانی و روزنامه نگاران به نماینده اسلام در سازمان ملل تحویل دادند . این طومار که بیش از ۳۵۰۰ نفر از سراسر جهان آن را امضاء کردند از خامنه ایی خواسته شده تا هر چه زودتر روزنامه نگار و نویسنده و وبلاگ نویسها را آزاد کند . به گزارش بی بی سی مارتین آمیس ، جان لی آندرسون ، آذر نفیسی ، مارگارت آتوود ، تاماس فریدمن ، گون آیفل ، احمد رشید ، و جان استوارت از نویسندگان و روزنامه نگاران مشهوری هستند که طومار را امضاء کرده اند در این طومار از خمینی نقل قول شده که در ۱۹۷۷ خمینی از دو واژه بیان و عقیده استفاده کرده و خامنه ایی را خطاب قرار داده اند که : از شما نمیخواهیم که دست از آرمانهای انقلاب بکشید بلکه میخواهیم فقط در محدوده قوانین اسلام به قولهای خمینی عمل کنید ! 

تاریخ : ۱۸ فروردین ۱۳۸۹ 

به محض خواندن متن که در سایت جرس و بی بی سی و بقیه هایی که میدانید….تازه پی به راز آن سمهای پر قدرت افتادم که میزدند و میگفتند : این هم یکی از اوناست ! باید اعاده حیثیت میکردم که من از اونا نیستم . رفتم و با هزار واسطه از استاد بزرگ وقت گرفتم برای پاره ایی توضیحات . استادبالاخره وقت را داد ولی نه در طویله خودش که بنا به گفته…. جای هر کسی نیست به خصوص جماعتی که میگوید نویسنده است و تشنه آرمانهای خمینی !  

من : با تشکر از شما استاد بزرگ که وقت این گفتگو را دادید !

استاد بزرگ : من هم تشکر میکنم از همه فامیلهایم ! از بابت کتکهای دیروز دلخور که نیستی ؟ اگرم هستی به یورش 

من : استاد بزرگ راستش خیلی دلم گرفته . فکرم به همه چیز هست به جز چند سم ناقابل شما و فامیلها که دشت کردم . شما این متن را خوانده اید ؟

استاد بزرگ : آره . چند روز پیش تازه ازکار اومده بودم جات خالی یونجه سیری زدم به بدن و بعد هم رفتم سراغ اینترنت که با این متن مواجه شدم . اولش خیلی کفری شدم ولی الان دیگه نه . چرا من حرص الکی بخورم که نویسنده های جهانی دنیای آدما هنوز تشنه آرمانهای خمینی هستند ؟ به وضوح میدیدم که نویسندگان نامدار جهانی رسما مشغول ریدن هستند منتها به خودشان !

من : راستش از شما چه پنهان من هم وقتی متن را خواندم مستاصل شده بودم که باید خندید یا گریه کرد ؟ پیچ قضیه اینجاست که چه کسی خمینی و آرمانهایش را نمی شناسد ؟ مردم ایران که خوب میدانند خمینی یعنی چه ؟ 

خمینی یعنی اعدامهای دسته جمعی….

خمینی یعنی ادامه جنگی احمقانه و خانمانسوز….

خمینی یعنی انقلاب فرهنگی و سرکوب….

خمینی یعنی حجاب اجباری و صیغه دختران نه ساله….

خمینی یعنی مقام اول اعتیاد درسطح جهان…..

خمینی یعنی شکنجه های قرون وسطی…..

خمینی یعنی ترور و تخریب در همه جای جهان….

خمینی یعنی اسلام ناب محمدی…..

خمینی یعنی امام زمان ….

خمینی یعنی نماینده خدای قرمساق…..

خمینی یعنی اقتصاد ویران شده….

خمینی یعنی فحشاء اسلامی…. 

استاد بزرگ : بسه دیگه که حالم به خورد . وعده ها و ارزشهای خمینی که آن ۳۵۰۰ نویسنده نامدار جهانی به دنبالش هستند گفتنی نیست این مادر قحبه ها اگر خیلی راست میگن خودشون برن تا با کهریزک و قتلهای زنجیره ایی و تمام ارزشهای خمینی از نزدیک آشنا بشن تا بعد ببینم بازم از خامنه ایی میخوان در محدوده قوانین اسلام به وعده های خمینی عمل کند !؟ 

من : کاملا حق با شماست استاد بزرگ . ما باید در تمامی ادبیات و معانی واژه ها تجدید نظر کنیم . اصلا نویسنده به چه کسانی اطلاق میشود ؟ آیا فقط یک عنوان است مثل عناوین استاد و دکتر و پروفسور و…..؟ 

استاد بزرگ : مشکل در واژه ها نیست . این فرهنگ و جامعه موجودات دو پا بیمار است . یک بیماری حاد و واگیردار . بدون مرز و محدوده . وقتی نویسنده و روشنفکر جهانی با چنین متنی به جانوران اسلامی میخواهد مشروعیت بدهد و از یک جانی و ابله درخواست میکند آنوقت باید به خیلی چیزها شک کرد ! 

من : بازم حق با شماست استاد بزرگ . من که هر روز شکاکتر میشم تا اینجای قضیه فعلا به انیشتین و چه گوارا و برشت مشکوکم که اگر اینها انسان بودند پس این موجوداتی که اسمشان نویسندگان جهانی است ، چه هستند و از کجا آمده اند ؟ حداقل تیترش را باید اصلاح کرد :

۳۵۰۰ گونه وزغ از یک گونه کفتار درخواست کردند که از راه و رسم خدا و پیامبرانش غفلت نکند و آرمانهای خمینی را اجرا کند ! این هم یک تیتر میشود . حالا شما بگوئید چه فرقی بین نویسنده و وزغ و کفتار و روشنفکر است ؟ 

استاد بزرگ : البته نمیشود مقایسه کرد ولی در دنیای موجودی به اسم آدم منقول است که کسی با عنوان تعریف نمیشود . موتزارت را همه جهان با سمفو نی هایش میشناسند . آلبرت انیشتن و نیوتن و هاوکینگز مترادف علم فیزیک هستند چه گوارا و لنین و بقیه هم به همین سیاق…..

والا اگر موضوع فقط عنوان باشد پس احمدی نژاد حق دارد خودش را دکتر بنامد و دکترهای زیاد دیگری که راننده و خواننده و همه کاره اسلامی هستند . علی کردان هم حق داشت تا با مهر دانشگاه آکسفورد بروی یک ورق پاره مدعی باشد . تشنگان عناوین همه جا هستند گفتم که این بیماری واگیردار است ! 

من : نویسنده و روشنفکر و دکتر و استاد و پروفسور و…..جاکش ! کاروان پر شتاب این فرهنگ بیمار نظم نوین سرشار از پسوند و پیشوند است چون هنوز این اقلیت خائن توسط اکثریت نادان جدی گرفته میشود ! 

زمانی اوریانا فالاچی از چرچیل پرسیده بود : چرا شما برای ایجاد یک دولت استعماری و رست نشانده به آن سوی اقیانوس هند میروید و دولت هند شرقی را به وجود می آورید اما همین کار را در بیخ گوش خودتان ، یعنی ایرلند نمیتوانید انجام دهید ؟ 

و چرچیل پاسخ میدهد : برای انجام این کار به دو ابزار مهم نیاز داریم که در ایرلند نداریم ! 

۱/ اقلیت خائن

۲/ اکثریت نادان 

استاد بزرگ : دمش گرم چرچیل ! لااقل اگه مکار بود ولی حرف حساب هم مواقعی میزد . این اقلیت خائن امروزی با عنوان نویسنده و روشنفکر و جاکش نامدار جهانی و یا انواع وطنی آن مثل طنز پرداز و رهبر مقاومت کهکشان راه شیری و بزغاله و گنجی و سکولار سبز و سروش و ……که دیگه نوبرن . علاوه بر خالی بندی و دورغ و زیروروکشی و قالب کردنهای سبز …..تازه برای این همه ریدنهایشان جایزه هم میگیرند .

من : استاد بزرگ به نکته جالبی اشاره کردید این موضوع جایزه دردنیای شما هم مرسوم است ؟

استاد بزرگ : مرسوم است ولی نه برای امور جدی ! بیشتر برای بچه ها به کار میرود مثلا هر وقت پسر کوچکم کره خر نازم در طویله گوزی میزند و فضای خانه منور و معطر میکند من به او قول جایزه نیم میلیون پوندی یونجه زار بالا را میدهم که البته جنبه اجرائی ندارد بیشتر تشویقی است .

من : ببخشید استاد بزرگ ، به عنوان آخرین سوال ، خواستم بپرسم نظر شما در باره سکولاریسم چیست ؟ 

استاد بزرگ : اگر سکولاریسم به معنی تلاش برای خارج کردن جامعه و حتی حیطه های شخصی که باید با کار روشنگری انجام شود ….از سیطره و سلطه دین و خرافات است که من آن را میفهمم حال اینکه چنین مهمی از عهده سبز برآید یا سرخ…باید دید ! ؟ به جز این من آن را نمیفهمم به خصوص وقتی تبدیل به دکان میشود !

من : پس استاد بزرگ لطفا این رو امضاء کنید !

استاد بزرگ : این چیه 

من : خودمم نمیدونم فقط میدونم این امضاء کردنها هم مثل داستان همون جایزه های سبز نوین است !

استاد بزرگ : نه داداش..نیستم و خودتی ! امضاء مسئولیت داره . سفر آدم را پخته میکند و ما را هم رشد میدهد . خب دیگه وقتت تمومه . اگه هوس جفتک کردی میتونی بازم سوال کنی !

من : سوالی ندارم . فقط یک موضوع شخصی را با اجازه مطرح کنم . شما اتاق خالی نداری ؟

استاد بزرگ : نه ندارم شرمنده . طویله من زیاد بزرگ نیست مضافا بر این پسر خاله گورخرم از افریقا اومده سری به ما بزنه کلا سرمون شلوغه ! حالا واسه چی دنبال اتاق خالی میگردی ؟

من : هیچی . واسه خنده ! 

تقدیم به تشنگان آرمانهای خمینی که روشنفکرو نویسنده جهانی هم میگن هستند !

اسماعیل هوشیار

۱۴ اپریل ۲۰۱۰

ژنو