کلیسای کاتولیک و کودکان

مشکل پدوفیل در کلیساهای کاتولیک بازهم به صدر اخبار کشورها بویژه آمریکا و اروپا امده است.
روزنامه نیویورک تایمز نوشته که پدوفیل طاعونی شده که آینده کلیساها را تهدید میکند.
نارضایتی در میان اسقف ها بالا گرفته و به اسقف اعضم فشار آورده است تا آنجا که زمزمه استعفای پوون بندیک شانزدهم مطرح است.

آن طور که نویسنده داگنس نیهتر که یکی از دو روزنامه پر تیراژ صبحگاهی سوئد نوشته تجا وزها باعث بحث ها ی زیادی در کشورهاى آسیائی و آفریقا نشده است.
با این وجود وعلارغم عذرخواهی پوون وجود پدوفیل کناره گیری یا فاصله گرفتن مردم در آلمان – طبق آنچه که درهمین روزنامه آمده است –
ازکلیساها را سرعت بخشیده است.
در کشور نروژ مقامات کلیسا گفته اند که موارد تازه افشا شده را بطور اتوما تیک به پلیس گزارش نمیکنند ..
|پاسخ کلیسا تا به امروز ارجاع به پلیس و یا اخراج وخلع لباس و یا مخفی کردن آنها ست- نمونه تازه نروژ است .
و اما تکرار مکرر پد وفیل در کلیسای کاتولیک نشان میدهد که اینها پدیده ای ساختاری و عجین شده اند .
واینکه خود مقامهای کلسیا اذعان میکنند که گزارش دادن و علنی کردن آنها را اختیاری و سلیقه ای کرده اند نشان میدهد که پدوفیل پدیده ای شایع و مسری در بنیادهای کاتولیسم است و یا شده است.
اقدامات تنبیهی تاکنونی هم این روند را متوقف نکرده که هیچ بلکه در مقیاس گسترده تر در مقایسه با گذشته اتفاق می افتند. کافی است برای صحت این ادعا به سابقه ذهنی که از اخبار داریم مراجعه کنیم ..
پدوفیل ها اشخاص بیماری هستند که به لحاظ  روانی سیستم روحی شان بهم خورده است. نتیجه و تاثیرشان بر طعمه و بچه قربانی  ویرانگر است. شکنجه است و بهمین خاطر جنایتکارانه است دامنه آن به درازای زندگی و طول عمر است.این مسٸله از آنجا اهمیت عظیمی پیدا میکند که توجه شود که نزدیک به یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر دردنیا کاتولیک اند و با کلیسا سر و کار دارند  اگر چه که همه نه .
شکنجه بچه جزئى از ارکان دوره توحش بشری است این رفتار بشریت مدرن نیست باید در تقابل با آن واکنش نشان داد.
سیستم بینشی کاتولیسم هم نسبت به انسان غلط است با تعالیم مذهبی نمیتوان انسان بودن انسانها را نفی کرد ونیازهای حیاتی اش را دور زد .تلقی ماورا انسان بودن انسان درک قدیمی –طبقا تی است که هنوز مذاهب روی آن لجوجانه پافشاری می کنند. ایدولوژی جانشین فیزولوژی نمیشود.
انسان قبل از اینکه به فرهنگ, ادبیات ,کتاب,و خدا فکرکند با نیازها فیزیولوژیکی ای-که بطور حیاتی- محتاج پاسخ و تامین شدن اند روبرو است.
نفی و لجاجت این حکم تاوان دارد.تاوانی که مقیاس اجتماعی اش نسلهای بیمار ملیونی است. نسلی که در دوران کودکی اش در معرض خرد شدن بیدفاع شخصیتی قرار گرفته است. و اما قبول تغییر این وضعیت ازجانب کلیسا به معنای خانه تکانی کلی است چیزی که احتمالش با توجه به سیستم حکومت روحانی و هیرارشی سخت ضعیف است.
متاسفانه واکنش جامعه سکولار ایرانی در حد و مقیاس خبر بوده است. جا یگاه وسیع اجتما عی مساله حکم میکند که باید حساسیت نشان داد.

دهم اوریل ۲۰۱۰
حمید شعبانی