پردیس آب انجیرک، زلزله و ترافیک! در حاشیه نگرانیهای امنیتی رژیم اسلامی

مقدمه:

پورموسی،  نماینده شهردار تهران  می گوید که رژیمیها  دارند فکر می کنند اگر بشود یک جوری از دست ۴۰۰ هزار دانشجوی  دانشگاهی (۴۰ در صد کل دانشجویان ایران) در مرکز شهر تهران خلاص بشوند. او می گوید شاید رژیمیها یک شهرکی دانشگاهی در منطقه ای در حومه تهران ساختند که اسمش هم “پردیس آب انجیرک” است. احمدی نژاد و وزیر “علوم و تحقیقات و فن آوری” هم همین هفته بدجوری نگران زلزله و ترافیک شدند و توضیح دادند که بخاطر اینکه شبها تا صیح برای ترافیک و آلودگی هوا و زلزله احتمالی در تهران خواب به چشم ندارند، در حال فکر هستند که یک فکری برای تمرکز دانشجویان در تهران بکنند! چه کسی است که باور نکند حرف اینها را؟!

اینها می گویند(۱) که چون ۲۰ در صد تمامی رفت و آمدهای مرکز شهر تهران دلیل آموزشی دارد می خواهند ترافیک کم شود. می گویند که اگر تهران نزدیک به ۱۴ ملیونی زلزله بشود خیلی بد می شود و اینها بعنوان عاشقان جان مردم به این نتیجه رسیده اند که تهران را خلوت کنند تا امن شود!

همزمانی این اخبار و  بیانات گهربار البته  با فشار جامعه بر علیه کلیت نظام ماجرا  را بیشتر سیاسی  می کند تا امری مربوط  به موضوعات مورد ادعا! اجازه بدهید چند نکته را باز کنم:

آیا مسئله ترافیک،  تمرکز نادرست شهری،  زلزله جدی است  و رژیم توان حلش  را دارد؟

همه مسائل فوق کاملا  جدی است. تهران  به جهت مهندسی شهری از بید رو پیکر ترین شهرهای دنیاست. تهران یک دهی بوده که بدور مرکزش مرتب دهات دیگر را بلعیده و بزرگ شده. مفاهیمی مثل طراحی بلند مدت، سازماندهی ساختارهای پایه های و ترافیک و تمرکز شکنی مداوم در طراحیش غائب بوده چه در رژیم شاه و چه رژیم خمینی. ساخت بی قواره و نابهنجار تهران خودش نشان از نظام سیاسی و اقتصادی طبقه حاکمه داشته و دارد. چیزی که نبوده و نیست آینده نگری و رعایت احترام به زندگی ساکنین تهران. اینها احکامی است که با عدد و رقم شاید نزدیک به نیم قرن است که می شود ثابتش کرد و جزو معلومات عمومی است. آلودگی هوا هر سال جان هزاران انسان را در تهران مستقیم و غیر مستقیم می گیرد و کافی است یک زلزله بالای ۶ ریشتر بیاید در تهران تا ارقام تکان دهنده کشتار، زلزله های هائیتی را بی رنگ کند.

اما درمان این وضعیت  را چه رژیمی با چه امکاناتی می تواند  به پیش ببرد؟ چرا  رژیم اسلامی توان بازطراحی وسیع و علمی تهران  را ندارد؟ علتش اینست  که این رژیم اصلا دنبال چنین چیزی نبوده  و نیست! اما حتی  اگر همین امروز  هم دنبالش برود هم از جهت مادی و هم از جهت سازماندهی  و جلب حمایت  مردم برای چنین طرحی دچار مشکل بسیار بزرگی  خواهد شد که مجددا  امنیتش را بخطر می اندازد.

آنها  که در جریان بازسازی  منطقه توپخانه  تهران بوده اند  به یاد دارند که رژیم اسلامی فقط برای بازطراحی یک خیابان آنهم در اوایل انقلاب ۵۷ چقدر دچار مشکل مالی و سازمانی شد. پروژه  میدان توپخانه  بدنبال انفجار بمب  در منطقه ناصر خسرو در سال ۵۸-۵۹ شروع شد و نزدیک به ۴ تا ۵ سال طول کشید! حالا فرض کنید رزیم اسلامی بخواهد نقشه تهران را تغییر کلی بدهد و دست به جابجائیهای جمعیتی بزند یا ملیونها ساختمان غیر استاندارد در تهران را خراب کند یا در برابر زلزله بازسازی کند. کدام مردم با این رژیم همکاری خواهند کرد؟ همانها که رژیم سه دهه سرکوبشان کرد؟ همانها که دها هزاران نفرشان را همین چند ماه به مسلخ و شکتجه گاه کشاند؟ کدام سرمایه را این رژیم می خواهد بکار بگیرد؟ اگر رژیم پولی داشت طرح نمی ریخت که ۴۰ میلیارد از سوبسید مردم را همین امسال بزند و اسمش را “جراحی افتصادی” بگذارد! تا دخل و خرجش را سر هم کند! شوخی می کنند این اراذل! خودشان را هم نمی توانند فریب دهند!

بله ! از اولویتهای هر حکومت  مردمی و انسانی همینست که تهران را از وضع کنونی بیرون بکشد. شهرهای غول آسا خودشان علامت سازمانهای متمرکز سیاسی و اجتماعی هستند و ضد زندگی و حیات و توسعه انسانها. چرا باید ۱۴ ملیون نفر آدم در یک شهر متمرکز شوند؟ مگر ایران جا کم دارد؟ خیر! همینطور می شود که اکثر شهرهای غول آسا را ما در کشورهای دیکتاتور زده می بینیم. در همین آمریکا با همه قدرت افتصادیش ما شهری به تمرکز و وسعت تهران نداریم! چرا؟ علتش اینست که تمرکز انسانی اینطوری زندگی و فضا را از انسانها می دزدد. به همین سادگی!

علامت مشخصه یک جامعه  انسانی عدم تمرکز  است و عدم تمرکز  جمعیتی مهمترین شاخص توسعه انسانی بر پایه توزیع عادلانه  همه  منابع زندگی . رژیم اسلامی و هیچ حکومت سرمایه داری در ایران توان چنین کاری را ندارد.

مسئله واقعی حضرات چیست؟

این هم زیاد مشکل نیست که علت واقعی این “تگرانیهای همزمان برای زلزله و ترافیک و ربطش را به وجود دانشجویان” بفهمیم. آنهم در تهرانی که قلب رژیم اسلامی است و رژیم می داند اگر سرنگون شود حتما در همین شهر سرنگون خواهد شد!

الف- دانشجو را راحت تر می شود جابجا کرد  چون ساختار افتصادی  پشت سرش نیست. آمده درسش را بخواند برود! ب- دانشجو پتانسیل  فعالیت ضد رزیمی دارد. سابقه ای طولانی همه  رزیمهای دیکتاتور را از دانشجو ترسانده  است.

این دو عامل را که جمع  کنید و در فشاری  که رزیم برای سرنگونیش دارد تحمل می کند  ضرب کنید ، طبعا انتظار چنین “نگرانیهای  امنیتی- احتماعی-اقتصادی- زلزله ای-ترافیکی” برایتان روشن تر می شود.

طراحی استراتژیک امنیتی رژیم

اینکه رژیمیها حتی بحثهای این چنینی را رو به بیرون می کنند،  نشان از این دارد که در حال طراحی  استراتژیک امنیتی هستند. طراحی های  امنیتی می توانند کوتاه  مدت و میان مدت  باشند. می توانند متمرکز شوند روی پروژه  هائی مثل دستگیریهای پیشگیرانه، سازماندهی  جنگهای روانی، دستگیریهای گسترده طی دوران اعتراضات شهری و….اینگونه  بحثها در مورد جابجائیهای جمعیتی اما نشان از این دارد که رژیم طراحی استراتژیک امنیتی اش را دارد ادامه می دهد و دارد خاکریزهای دورتر را نشانه می گیرد. رژیمها وقتی اینگونه بلند بلند فکر می کنند دارند اعلام می کنند که خیالشان از امروز و فردا خلاص شده و دارند به پس فردا و سالهای بعد می اندیشند.

تهران با فضای شهری کنوتی  از مهمترین پاشنه  های آشیل رژیم اسلامی است. طی تظاهرات خیابانی  اخیر، بارها کنترل  پلیس و دستگاه سرکوب  رژیم از دستش خارج شده  و ناله و فغان سازمانهای  سرکوب رژیم در بیسیمهایش  را همه ما شنیده  ایم!

این می شود که ما می توانیم از همین اخبار روزمره بفهمیم که رژیم کجاها  را می بیند و ضعفهای خودش را چگونه فریاد  می زند و تلاش می کند صحنه را نگه دارد . سازماندهندگان انقلاب چه در داخل و یا خارج کشور هم باید به دقت به این تلاشها توجه کنند. همانطور که ضد انقلاب مدیریت امنیتش را در سطوح مختلف سازمان می دهد، انقلاب هم باید شب و روز به همین امر مشغول باشد.

“پردیس  آب انجیرک” به  اندازه اسمش طرحی  مسخره است اما  دارد دورنگری امنیتی  رژیم را نشان  می دهد. نباید  گذاشت اینها بمانند  تا همه رویاهاشان  تحقق یابد!

سازماندهی استراتژیک برای سرنگونی رژیم

همانطور که می بینید، رژیم دارد اعلام می کند که از تهران و مرکز شهرش، از تمرکز جمعیتش بیشتر از همه چیز می ترسد. احساس زلزله و ترافیک بهش دست می دهد! دانشجو برایش کابوس است. رفت و آمد برایش ترس ایجاد می کند. زورش به اینها نمی رسد و دارد بلند بلند با خودش حرف می زند. قبلا هم در سال پیش داشت از “یقه آبی ها” هشدار می داد که گردنش را بگیرند. اینها همانهاست که باید اساس استراتژیک طرح ضد رژِیمی سازماندهان انقلاب باشد. وقتی رژیمیها بلند بلند با هم حرف می زنند باید خوب گوش بسپاریم. دارند ضعفهاشان را داد می زنند!

منایع:

(۱)طرح خروج دانشگاهها از تهران و تدبیر وزیر علوم برای کاهش جمعیت تهران

http://www.mehrnews.com/fa/NewsPrint.aspx?NewsID=1060438

(۲)کاظم نیکخواه: شب و روز به فکر مقابله با انقلاب

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/43-kazem-n/1754-1389-01-20-11-29-35.html