سقوط دولت قرقیزستان با قدرت مردم خشمگین

در پی تظاهرات های وسیع و میلیونی و سراسری و درگیریها و اعتراضات گسترده، بنا به تازه ترین خبرها دولت قرقیزستان سقوط کرده، رئیس جمهور فراری شده و دولت موقتی تشکیل شده است. سقوط دولت “قربان بیک باقی اف” و تشکیل دولت موقت درمحل کاخ ریاست جمهوری در قرقیزستان٬ آخرین خبر در باره تحولات شتابنده این کشور تا این لحظه است. سیر حوادث سریعتر از آن پیش میرود که بتوان تصور کرد. صدها کشته وهزاران زخمی و تاسیسات دولتی منهدم شده ومردمی که در انتظار بهبود شرایط وخیم اجتماعی و اقتصادی هستند و لشگر گرسنگانی که با هجوم به فروشگاههای لوکسی نطیر “داردوی پلازا” و “نرادنی” در پی سیر کردن و تامین موقتی خود هستند تصویر کنونی جامعه است. بنا به گفته (رزا آتونبایوا) وزیر امورخارجه پیشین و رهبر دولت موقت تازه تاسیس؛ پارلمان قرقیزستان منحل اعلام شده و قرار است حداکثر ظرف شش ماه با تدوین قانون اساسی جدید، برگزاری انتخابات مجدد فراهم شود. ادامه اعتراضات وسیع درچند شهر عمده دیگر ازجمله در تالاس٬ ناریان و توکموک با تصرف ساختمانهای دولتی و مقر فرمانداریها و خلع سلاح نیروهای نظامی و سرانجام محاصره و تصرف ساختمانهای رادیو تلویزیون٬ پارلمان و کاخ ریاست جمهوری در بیشکک٬ پایان کار حکومت پنج ساله باقی اف بود. پنج سال پیش او سوار بر موج اعتراض علیه فساد و تباهی٬ بیکاری گسترده٬ وضعیت وخیم اقتصادی و وابستگی بی چون وچرا به روسیه با وعده بهبود اوضاع بقدرت رسید. برخلاف روایت رایج و فوکوس رسانه های غربی٬ قبل از آنکه نگاهها به موقعیت حساس قرقیزستان در آسیای میانه٬ بعلت وجود پایگاه نظامی واستراتژیک “مناس” متعلق به امریکا و پایگاه نظامی “کانت” متعلق به روسیه و مرزهای مشترک با این و یا آن کشورجلب شود٬ درمیانه غوغای مانورهای بمب افکنها و عملیات پیچیده نـظامی ــ امنیتی پایگاهها٬ باید نگاهها و توجه عمیق به اکثریت مردم و مطالبات پایه ای آنها علیه  فقر و تهیدستی و فلاکتی که با آن دست و پنجه نرم میکنند جلب شود! اینکه در ادامه این شورشها و اعتراضات و سقوط دولت چه پیش خواهد آمد دقیقا روشن نیست. اما روشن است که اساس رویدادی که در جریان است، خشم مردمی است که نان و رفاه و امنیت و آزادی میخواهند. بیکاری وسیع٬ گرانی سرسام آور٬ نبود آزادیهای مدنی بی تامینی و عقب نگهداشتن یک جامعه پنج میلیونی از تحولات صنعتی و تکنولوژیک جهان معاصر٬ رها شدن مردمی که چند دهه است اماج سیاست بازیهای جنگ سرد٬ سپس بازیچه دست سیاست نظم نوین جهانی و عاقبت سیاست حکومتهای فاسدی که تلاش کردند با پاسخ به مدلهای اقتصادی بانک جهانی٬ بخشی از چرخه گردش سرمایه جهانی را از ورطه سقوط نجات دهد، زمینه ساز اعتراض و انفجار عظیم اجتماعی مردم در قرقیزستان است. سقوط سطح رفاه جامعه٬ علیرغم تلاش مردم برای بهبود وضعیت نابسامان اجتماعی و اقتصادیشان٬ علیرغم دست وپنجه نرم کردن با فقر گسترده و فساد افسارگسیخته و متناسب کردن آن با مدلهای بانک جهانی٬ طبعا سبب میشود که هر صدای انتقاد و اعتراضی علیه وضعیت موجود خفه شود٬ آزادیهای فردی و اجتماعی جامعه بشدت و با خشونت سرکوب گردند! انفجار اجتماعی کنونی حاصل تراکم مشکلات لاینحل اجتماعی است که از بدو تاسیس کشوری مستقل از شوروی سابق٬ از سال ١۹۹١ تا بحال در گردابی از فقر و تباهی در رقابتها و سیاستهای سرمایه داری و دول مقتدر منطقه غوطه میخورد.

خشم و طغیان شورانگیز مردم و تصمیم برای سرنگون کردن حکومت فعلی خلق الساعه نبود و نیست. این اعتراضات تا به حکومت “قربان باقی اف” برگردد٬ حاصل عملی نشدن صدها قول و وعده و وعید است که بهبود شرایط اقتصادی و پاپانی به حرمانهای اجتماعی گسترده را نوید میداد.

خاتمه دادن به فساد و رشوه خواری افسارگسیخته که به یک نرم و شکل دایمی شیوه اداره کشور منجر شده٬ مردم را به ستوه آورده است. هیچکدام از دولتمداران سابق و کنونی بری از فساد و رشوه خواری نیستند. تمامی دستگاه اداری وابسطه و منتسب به حکومت است. آنچه که امروز دلیل حضور اجتماعی عظیم مردم درخیابانهاست٬ دقیقا در پنج سال پیش سبب شد که “باقی اف” در پی اعتراضات گسترده علیه عسگر آقایف، رئیس جمهوری وقت که از حمایت بیدریغ روسیه برخوردار بود، بقدرت برسد. اما بدون تغییر در ماهیت و علت وجودی آنچه که سبب بیعدالتی و فقر و تهیدستی گسترده در جامعه میشود٬ در حکومت به رهبری او٬ در همچنان بر همان پاشنه چرخید! در خلال انتخابات ریاست جمهوری در ماه  سپتامبر سال گذشته٬ که در صحت آن تردید جدی وجود داشت٬ دولت برای تسلط بر موقعیت لرزان خود٬ محدود کردن فعالیت سیاسی و فشار بر مخالفان را وسعت داد. محدویت شدید آزادی رسانه ها و انتقاد از دولت تحت نام همگامی با “اجانب”٬ توقیف مداوم رسانه های مخالفان و سرانجام بازداشت گروهی رهبران احزاب مخالف در ماههای گذشته و در عین حال از همه تعیین کننده تر افزایش سرسام آور نرخ کالاها و هزینه سوخت و انرژی و افزایش بی سابقه تورم٬ زمینه را برای اعتراضات وسیع آماده کرد. دقیقا چهار روز پیش از انفجار اجتماعی اخیر٬ هنگام دیدار “بان کی مون” از قرقیزستان دستگیری جمعی از مخالفان دولت که به نبود آزادیهای اجتماعی و سرکوب خشن حقوق بشر اعتراض داشتند٬ سبب شد که “بان کی مون” تحت فشار اعتراضات مردم به سرکوب علنی آزادیها در جامعه٬ از ملاقات با “باقی اف” خود داری کند و درسخنرانی اش علنا به وضعیت آزادیهای فردی و اجتماعی در قرقیزستان اعتراض کند.

این انفجار اجتماعی در حقیقت با رهبری و هدایت و دعوت هیچ حزبی بوقوع نپیوست. رهبران بسیاری از احزاب تا آخرین دقایق در صدد ملاقات با “باقی اف” بودند. از جمله رهبر حزب سوسیال دمکرات قرقیزستان٬ نخست وزیر سابق٬ سراسیمه خود را از مسکو به بیشکک رساند تا با “باقی اف” ملاقات و مذاکره کند. دو حزب اصلی  سوسیال دمکرات و حزب آتامتن (وطن) از یک ماه پیش درنهایت خواستار استعفای باقی اف و برگزاری انتخابات مجدد بودند. اما مردم خشمگینی که حکومت را ساقط کرده اند٬ همچنان در حاشیه٬ در خارج کاخ ریاست جمهوری٬ درانتظار پاسخ خود برای پاپان دادن به حرمان و فلاکتی که همه زندگیشان را در برگرفته است باز هم به آرامش و صبر دعوت میشوند. قرار است٬ شش ماه دیگر هم صبر کنند تا دولت موقت متشکل از رهبران و وزیران و کاربدستان سابق جای خود را به دولت جدیدی که باز هم از همین افراد تشکیل خواهد شد بدهد! وزیر امور خارجه پییشین (روزا آتونبایوا) که خود را رییس دولت موقت می خواند اعلام کرده است که با نیروهای نظامی به توافق رسیده است نیرویی که تاهمین چند ساعت پیش با شلیک به مخالفین و مردم خشمگینی که قصد تصرف کاخ ریاست جمهوری را داشتند صدها کشته روی دست مردم گذاشت.

انفجار اجتماعی قرقیزستان بدون تردید برای کشورهای همسایه درعین اینکه لرزه بر اندام حکومتهایشان میاندازد٬ اما برای مردمی که با حکومتهایی نظیر آن درگیرند درسهایی بسیار آموزنده خواهد داشت! آنها که کاخ ریاست جمهوری را فتح کردند٬ تا یک زندگی بهتر را در جامعه پایه ریزی کنند٬ آنها که نیروی مسلح را خلع سلاح کردند تا به خونریزی خاتمه دهند٬ آنها که رادیو تلویزیون را تسخیر کردند تا به انتشار جعل و دروغ خاتمه دهند٬ باید خود راسا زمام امور را بدست گیرند! اما در غیاب حزب و رهبری ای که مردم با اتکا به آن بتوانند این تحول را عملی کنند، اکنون امثال “آلمازآتامبایف” رهبر حزب سوسیال دمکرات و نخست وزیر سابق٬ “آتونبایوا”٬ وزیر امور خارجه پیشین٬ از مخفی گاههایشان بیرون آمده اند، با ارتش و دستگاه مسلح موجود به سازش رسیده اند و مردم را به بازگشت به خانه دعوت میکنند. “اموربک تکبایف” و “شیرنیازاف” ها از رهبران حزب ناسیونالیست آتامتن به اریکه قدرت باز گشتند!

آیا مردم سلحشوری که چنین قهرمانانه دیکتاتور را شکست دادند به خانه هایشان خواهند رفت؟ آنچه تحلیلا میتوان گفت اینست که این نه شروع کار است نه پایان آن. چشم انداز عملی شدن خواستهای مردم به میزان حد اقل نیز توسط احزاب و نیروهای سیاسی جلوی صحنه وجود ندارد. مردمی که به خیابان آمده اند و مراکز و پایگاههای حکومتی را تسخیر کرده اند، اگر هم امروز مکثی کنند خیلی زود در برابر حاکمین جدید خود را ناچار به بیرون آمدن می بینند. این بار با قدرت و تجربه ای بیشتر.