بازی را کسی می برد که اشتیاق برد داشته باشد بخش ٣

(آخرین قسمت) 
برای یادآوری آنچه که در دو بخش قبلی این نوشته اشاره شد، خیلی مختصر اشاره ای تیتر وار می کنم. در قسمتهای گذشته اشاره کردیم که مخفی کاری وکار کمونیستی در محافل زیر زمینی ، سبک کار وخصلت نمای یک حزب کمونیستی جدی و دخالتگر نیست .این مسئله بر خلاف آنچه که چپ سنتی از کمونسیسم فهمیده است، این جنبه کار بر اثر اختناق به کمونیستها تحمیل شده است  و گفتیم که مبارزه سیاسی اجتماعی در نفس خود مبارزه ای علنی است.  نمی توان مداوماً مبارزه مخفی کرد مخفیانه طبقه کارگر را سازمان داد و در عین حال از تصرف قدرت سیاسی دم زد.
همچنین اشاره کردیم که چون فاشیسم اسلامی اجازه نمی دهد که جوانان در سطح وسیع در خیابانها همدیگر را ببینند، باهم دیگر آشنا شوند، بحث و تبادل نظر کنند، بنا بر این باید از پوششهای طبیعی جهت سازماندهی خود و شیوه اعتراضاتشان استفاده بکنند. در حال حاضر نیروهای سرکوبگر وشکارچیان انسانهای آزادیخواه  و انقلابی ، به دانشگاهها و مدارس و کارخانه ها حساس شده اند.
بنابراین محلات شهرها و اماکن عمومی،  طبیعی ترین ظرفی است  که می توان از آن برای سازماندهی وبسیج بخشهای مختلف مردم حول خواستها و مطالبات و شعارهای مشخص و سازمان یافته آنان استفاده کرد. شرایط حساسی که هم اکنون در آن قرار گرفته ایم نیازمند حرکتها وسازماندهی متشکل جوانان و آنهم سازماندهی شبکه هایی در محلات است. مانند تیمهای تدارکات ، تیم پزشکی ، تیم اخبار و اطلاعات و خبر رسانی در سطح شهر .
 رژیم اسلامی ایران چنان در میان مردم منفور شده است که مردم بخصوص جوانان بدنبال بهانه می گردند و هر حرکتی علیه این نظام  و هرگامی رو به جلو را  به یک حرکت  گسترده اجتماعی علیه  کلیت رژیم اسلامی تبدیل می کنند. من اینجا به چند نمونه آن اشاره خواهم کرد . امّا این جوانان  و مردم محلات هستند که می دانند روی چه مسائلی  جهت سازماندهی آن می توان بیشتر فوکوس کنند.
بعد از این یادآوری، به نکاتی که در این بخش باید بدان پرداخت اشاره میکنیم. 
 
 ١: دیدار با خانواده جان باختگان
 
  یکی از این کارهایی که جوانان کمونیست در دستور کار می گزارند، تشویق کردن مردم محل برای دیدار با خانواده های شریفی است که این اواخرعزیزانشان بدست سرکوبگران حکومت اسلامی کشته شده اند. نباید این عزیزان را تنها گذاشت. از کانالهای رسمی و غیر رسمی باید به این خانواده ها کمک کرد. باید از چنان حرمتی در محل  بر خوردار باشند و چنان کاری کرد که احساس نکنند عزیزی را از دست داده اند امّا صدها دختر و پسر جوان  محل و شهر را آزادانه و داوطلبانه  در کنار خود دارند وجای عزیز از دست رفته شان را پر کرده اند. باید سعی کرد که ارتباط این خانواده ها را با خانواده های زندانیان سیاسی بر قرارکرد.
 
٢: دیدار مداوم با خانوادهای زندانیان
 
ارتباط  و رابطه مداوم  با حانواده هایی که عزیزانشان در پشت میله های زندان این حکومت آدم خوار بسر می برند. باید وسیعاً گسترش یابد. همه ما با این عزیزانِ در بند خواست مشترکی داریم . آنان در شکنجه گاههای رژیم اسلامی در انتظار حرکتهای دسته جمعی و اعتراضات گسترده ما در خیابانها  هستند. بعنوان رفیق، بعنوان هم کلاسی ، همسایه ، هم محله ای، قوم و خویش و فامیل، همراه این خانواده ها باید در جلو زندانها ، یا در هر تجمع دیگر آنان فعالانه شرکت کرد و مردم محل  و شهر را به ارتباط وسیع با آنان تشویق و بسیج کرد. حول و حوش این حرکت عمومی باید افراد را سازمان داد وسیعاً به پیش برد و خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی شد و این خواست انسانی را به خواست همه  مردم تبدیل کرد. این حرکتِ  بسیار زیبا و انسانی ، با پیگیری و مقاومت خانوادههای این عزیزان در ایران کم کم دارد جا می افتد. با در دست گرفتن آگاهانه این حرکت، باید همه مردم محل و شهر را همراه خود کند. باید  گفت چرا به چه جرمی بچه های بی گناه مردم را اسیر کرده اید ، باید ابتکار بخرج داد خواستار آزادی کل زندانیان سیاسی شد. باید مسائل عمومی مردم را در این تجمعها مطرح کرد و آن را به خواست  و شعارهمه مردم تبدیل کرد و حول آن سازماندهی کرد .
 
٣ :   تعرض به آدم ربایان محله ها
 
 در طول سی سال عمر ننگین نظام اسلامی در ایران ،شکار چیان  اسلامی جدا از محل کار و خیابانها، شبانه به خانه های مردم حمله می کنند و مدافعین انسانیت را می ربایند. یا به مراسمهای  جشن وشادی مردم  وحشیانه حمله کرده اند. دیگر نباید اجازه داد که نیروهای سرکوبگر شبانه به خانه های مردم حمله کنند. باید جوانان محل کاری کنند که  فضا و قدرت آدم ربایی را از دست آنان بگیرند. همه مردم محل از پیر و جوان و کوچک و بزرگ باید متحد  کلیه حرکات نیروهای رژیم تحت نظر داشته باشند و چنان عرصه را بر آنان تنگ کنند که تا هیچ مزدوری دیگرجرئت نکند پا به محله ها بگذارد. اینجا هنر و استعداد جوانان کمونیست وفعالین و سازماندهند گان این عرصه را می طلبد . باید  فعالین محل چنان  جوانان محله را سازماندهی کنند  که اگر چنین حرکتی اتفاق افتاد، با داد و فریاد همسایه ها  و تلفن کردن به همه فعالین محل باید همه مردم محل را با خبر کرد و با تعرض عمومی به نیروهای رژیم، این آدم ربایی حکومت اسلامی را به اعتراض گسترده ای علیه آنان تبدیل کرد. از تهیه فیلم وعکس و شناسایی مزدوران گرفته ، تا نجات شخص مذکور از چنگ این اوباشان، سازماندهی می خواهد. اگر کسی یا کسانی را اینچنین در میان اعتراضات مردم گرفتند و بردند، اعتراضات ما در اشکال مختلف باید ادامه داشته باشد و نگذاریم  که اعتراض مردم خاموش شود. چون دیشب همسایه ما را بردند  امشب  و فردا شب نوبت من و شماست.این امر مهم فقط حرکت اعتراضی ای نیست که باید فلان شخص را از چنگ آدم ربایان اسلامی آزاد کرد، بلکه چند حُسن مهم  برای ما مردم و فعالین  این عرصه را در بر دارد ، یکی اینکه اتحاد و همبسستگی و اعتماد بنفس در بین مردم گسترش می یابد و امر سازماندهی را در میان همین مردم معترض بی نهایت آسانتر می کند،  دوّم  دیواری برای امنیت همه مردم محله است و همه در این  امر مهم شریک می شوند و احساس مسئولیت  مردم نسبت به سر نوشت همدیگر بسیار بالامی رود ، سوم  قاتلین و سرکوبگران رژیم دیگر بخود جرئت نمی دهند که هر شب و نیمه شب به خانه های مردم بریزند و عزیزان آنان را از رختخواب بیرون بکشند و به سیاهچالها ببرند. فعالین مخصوصاً جوانان کمونیست این حرکتها را  باید سازماندهی و سراسری کنند. هر چند کارکرد این سازماندهی بستگی به شرایط  محل دارد، امّا کافی است یکی  دو حرکت این چنین سازمان یافته و موفق در محلات مختلف شهر روی بدهد مطمئناً  خیلی سریع همه محلات را در بر می گیرد. می بینیم که در دل چنین حرکتهایی است که ضرورت سازماندهی دقیق تر پیش می آید و زمینه ساز کمیته ها و شبکه ها یی می شود که در بر گیرنده بسیاری از فعالیتهای جوانان محل دراشکال مختلف خواهد شد. بنظرمن اینها پایدارترین تشکلها وآن حلقه زنجیرهایی است که  هم در سطح وسیع  مردم محل مخصوصاً جوانان را بهم ربط می دهد وهم چتر امنیتی است جهت حفظ پیشروان و فعالین محل.
 
سازماندهی محلات
 
دوره  دوره  گذار و تلاطم انقلابی  وتصمیم های بزرگ انقلابی است .این دوره دوره تعیین تکلیف با شرایطی است که پیش رو داریم . هیچ شرایطی  هم خود بخود عوض  نمی شود وفقط  پراتیک انقلابی  انسان  است که شرایط را عوض می کند و تغیر را ایجاد می نماید . ما انقلابی  را پیش رو داریم  و شاهد حرکتهای بسیار زیبای تا کنونی آن بوده ایم  و باید آنرا به نفع انسانیت به سر انجام برسانیم . در عین حال ضد انقلاب یا  دشمن تا دندان مسلح و بی رحمی هم در مقابل خود داریم  که یکی از فاشیستی ترین حکومتهای جهان معاصر است. در نتیجه برای ضربه نهایی باید فکر همه چیز و همه کارها را کرد و اشکال مبارزه را در مقابل این فاشیسم سازمان داد و خود را برای تعرض و سر نگونی این نظام آماده کرد.
تیم تدارکات
 
تدارکات  و کار تدارکاتی  در هر شرایط، زمان و مکانی، عمومی ترین و بیشترین کارها را  در بر گرفته و می گیرد. از خرید  رنگ و روغن و امکانات تبلیغی گرفته  تا انبار کردن داروها در مکانهای مناسب و مطمئن یا دیگر امکانات مورد نیاز که از طرف  مردم  جمع آوری می شود یا از بعضی  دوستان و آشنایان مورد اعتماد  که  درمراکز دولتی یا در شرکتها کار می کنند را در برمی گیرد .از همین امروز  وسائل مورد نیازی  که برای  چنین کارها یی به درد می خورد را باید بطور سازمانیافته تهیه و تدارک دید.  باید از همین امروز در فکر تهیه بسیاری از وسایل مورد نیازباشیم. آماری از مردم محل و دوستان و آشنایان مان  داشته باشیم  که  کی کجا کار می کند و چه نوع کمکی از او  برمی آید و ما  از او چه انتظاری داریم . دراوضاع و شرایطی قرار داریم که مردم بی دریغ  در رابطه با همه کارها  حاضرند و کمک می کنند و حتی برای سر نگونی این غده چرکین و برای بدست آوردن  آزادی از خود مایه می گذارند. مخصوصاً در طول نه ماه گذشته مردم و بویژه جوانان، این را به جهانیان ثابت کردند. در ضمن تا زمانی که توازن قوا بهم نخورده است این حرکتها و این سازماندهی ها برای فعالین این عرصه ها با رعایت کامل و باز هم کامل امنیتی صورت می پذیرد. در جمع آوری وسائل تدارکات همه کمک می کنند چون فراخوان از سوی سازماندهندگان در محلات می تواند چنین به پیش برده شود.  امّا پخش عملی آن ، چه ، کجا ،  کی ، به کی ، یا تأمین نیاز مندی تیمهای دیگر  فقط و فقط در صلاحیت مسئولین تدارکات که  خود داوطلبانه و بسته به موقعیتی که دارند آماده این کار شده اند می باشد . این تشکلی بسیار وسیع  نیمه علنی نیمه مخفی و اعلام نشده است. جوانان محل همدیگر را می شناسند و صلاحیتها را می دانند و خودِ آنان افراد را تأیید و تعیین می کنند.
 
تیم یا تیمهای پزشکی
 
در طول این نه ماه گذشته بخاطر عدم وجود تیمهای پزشکی سیار، از میان زخمیهایی که امکان مداوا و نجات جانشان ممکن بود از دست دادیم. بسیاری از عزیزانی که ما از دست دادیم کسانی بودند که در  اطاقهای عمل یا روی تخت بیمارستانها یا در آمبلانسها در راه رسیدن به بیمارستانها مورد هجوم آدم ربایان اسلامی قرار گرفتند و به زور سر نیزه ربوده شدند و در سیاهچالها و شکنجه گاههای قرون وسطایی نظام اسلامی لاشه های نیمه جان این عزیزان را  روی هم انداختند  تا  در اثر عذاب و خون ریزی جان بدهند. بسیاری فقط دست یا پایشان زخمی شده بود،  یا زخم سطحی ای برداشته بودند  به بیمارستانها روان شدند ومتأسفانه دیگر هیچگاه به میان ما بر نگشتند
 اگر تیم پزشکی سیار ما در حرکتها و خیزشهای گذشته سازمان یافته و با تدارکات لازم کار می کرد. بیشک تعدادی ازاین عزیزان هم اکنون در میان ما بودند. پس باید دید که این امر مهم و این سازماندهیها  چقدر ضرورت دارد و چقدر برای ما و جنبش ما حیاتی است و این تجربه تلخ نباید تکرار شود. با وجود پزشکان  وپرستاران شرافتمندی که در آنجا کار می کنند نباید بار دیگر به آمبلانسها و بیمارستانهای حکومت اسلامی اعتماد کرد . در ضمن  باید این مسئله را  هم در نظر داشت و به آن هم فکر کرد که در چنین شرایطی سپاه پاسداران افراد  خود را بعنوان راننده آمبلانس گسیل می کند تا زخمیها را به مکانهای تعیین شده خود ببرند.
امّا در هر محله ای حتماً پزشکان و پرستاران شرافتمند و انسان دوست زیادی  وجود دارند یا اینکه در هر محله ای چندین جوان رشته پزشکی خوانده اند  باید از وجود این انسانها برای آموزش و نشان دادن موارد ضروری مثل  کمکهای اولیه استفاده کرد . این جنگ است و برای بهتر جنگیدن در این عرصه باید از دشمن آماده تر بود، از دشمن با برنامه تر بود ،از دشمن سازمان یافته تر بود. دشمنِ ما فقط زراد خانه را در اختیار دارد . امّا ما انقلابیون همه مردم و همه امکانات آنها را داریم ، بشرطی که بتوانیم این نیروی عظیم واین امکانات وسیع را سازمان دهیم  .اولین  وظیفه این تیم این است که لیستی از وسایل پزشکی مورد نیاز را توسط  پزشکان  تهیه کرده  و با مراجعه به دوستان و آشنایان نزدیک در فکر تدارک  جا و مکان  طبیعی و مطمئنی برای پذیرای زخمیها  باشیم.     دومین  وظیفه این تیم این است که فرد زحمی را صریعاً از دست بُرد نیروها و آدم ربایان  حکومتی دور کنیم .  سومین وظیفه این است که باید پزشک یا پزشکیاری که همراه این تیم است بلافاصله تشخیص دهد که زحمیهای سطحی را به کجاها باید برد و زخمیهای عمیق تر را که  به عمل جراحی یا مدت طولانی  تحت مداوا قرار گیرند به کجاها انتقال  داد . مسائلی  دیگر بستگی به توازن قوای بین ما و دشمن  و شرایط های پیش بینی نشده ای بستگی دارد که ما درآن قرارمی گیریم ، که از چه چیزهایی باید استفاده کرد . از ماشین مردم ، از ماشینهای خودمان ، از ماشین مردم محل یا می توانیم چند دستگاه آمبلانس را متصرف شویم ؟ یا نگه بانی بیمارستانها در دست میلیشیای مردم است یا در دست واحد نظامی آن محلهایی است که بیمارستانها و و احد های پزشکی ما قرار دارند اگرچنین است همه زخمیها را به بیمارستانها می بریم  این بحث بازی است  و بستگی به توازن قوا دارد .
 
تیم ارتباطات، اطلاعات و خبر رسانی
 
امروز مسئله تکنولوژی و رسانه های جمعی  چهار گوشه جهان را بهم وصل کرده و قفل همه سانسورهارا شکسته  و دوران بی خبری دیگر سپری شده است. پیشرفتهای تکنولوژیک در سطح وسیع اجتماعی کاری کرده که هیچ جنایتی در گوشه و کنار دنیا پرده پوشی نخواهد شد .همچنانکه انقلاب ایران در طول این هشت ماه سد دیکتاتوری را شکست و در ابعاد وسیع اجتماعی خود را  و آرمانهای انسانیش را به جهانیان معرفی کرد و زنده و استوار برای در هم کوبیدن فاشیسم اسلامی حاکم بر ایران به اشکال مختلف و در سطح وسیع خبر رسانی خود را نشان داد.
اول اینکه یکی از وظائف این تیم، شناسایی دقیق نیروهای حکومتی در محل است. شناخت دقیق از روحیه و شیوه کار نیروهای دشمن یکی از وظایف نیروهای سازمانده است. مثلاً آماری از دشمن ، روحیه دشمن ،شناخت از تاکتیکهای که علیه ما می خواهند بکار گیرند.هر چند این بر می گردد به تیم نظامی ولی می خواهم به این امر مهم اشاره کنم که تا دشمن را نشناسیم خود را هم نمی شناسیم.
 چند نفر در این محله با رژیم همکاری می کنند؟  چکاره هستند یا چه وظیفه وپست و مقامی دارند؟ با عکسهای واضح و مشخص، همراه آدرس و مشخصات دیگر آنان  وفرستادن برای رسانه های جمعی . باید به ساده ترین شیوه  بذر ترس و وحشت را  در دل آنان کاشت (البته بدون تعصب و کینه شخصی از کسی)
دوم  باید این رفقا مبتکر خیلی از کارها و فعالیتهای بشوند که در میان مردم محل و مخصوصاً جوانان محل، جاذبه داشته باشد و رژیم هم نتواند آنرا ممنوع کند.از مسابقات ورزشی بین محلات  گرفته تا بهانه  پارتی و جشن تولد یا به هر بهانه ای که بتوان جوانان بیشتری را جمع کرد با آنان آشنا شد، ایمل آدرسها و تلفن دستیها را رد و بدل کرد . قرار و مدارها را گذاشت  وخبر و اطلاعات محل از جشنها و مراسمها را گفت . اگر بدرستی پی به کُدهای خبری ببریم  این حرکت پس از مدتی در قلب خود  طبیعی ترین رابطه ها را سازماندهی کرده  ونه تنها محلات نزدیک بهم  بلکه شهر را بهم  وصل میکند.
سوم  تقسیم کار دربین خودِ اعضای تیم است که اگر مسئله ای پیش آید هر کس موظف است که به چند نفر یا به چه کسانی  زنگ بزند. چگونه مسئولین یا فعالین عرصه های دیگر را با خبر کرد . با وجود پراکندگی محل کار انسانها ، در کارخانه ها ، ادارات ، دانشگاهها و…..چه سیاست و تاکتیکی بکار گیریم تا در تمام این عرصه ها خبر بگیریم یا خبر بدهیم . یا چگونه می توان در کم ترین فرصت بیش ترین آدمها را  در فلان  محل و مکان ( بیمارستان ، زندان ، یا فلان اماکن دولتی ، یا کارخانه ، دانشگاه ) جمع کرد. یا محل تجمع و نقل و انتقال نیروهای دشمن را به همدیگر را چگونه خبر داد . چگونه می توان  از کانالهای ماهواره ای علیه دشمن بیشترین استفاده  را کرد و پیامهای خود را لحظه به لحظه  به واحدها رساند . نام آدمهای شرور را که  مزاحم کار و فعالیتها ی ما در دانشگاهها ، کارخانه ها ، ومحله ها هستند  علناً با اسم و رسم مشخص در تلویزیونهای خارج کشور اعلام کرد. باید سعی شود بیشترین جنگ روانی راعلیه این اوباشان راه انداحت.
عناصر دشمن باید در هر رنگ و پوششی در هر محل ومکانی  که هستند ،سریعاً شناسایی شوند به هر محله ای که نقل مکان می کنند پس از یک هفته ساکن شدن در آن محله ، مردم محل  بویژه جوانان محل بدانند  که این چهره های جدید چه کسانی و کی آمده اند باید حتماً فعالین محل ودست اندر کاران بدانند وتحقیق را شروع کنند.
 
جمع بندی کارها 
 سراپای وجود نظام اسلامی شدیداً در تناقض با زندگی مردم  و بویژه جوانان است . این رژیم  نمی تواند از تجمع و ارتباط هر روزه میلیونها جوان که در روابط طبیعی  در گوشه و کنار محلات در  شهرها جمع می شوند ممانعت بعمل آورد. بنابراین نکاتی که  در این مباحث بدان اشاره رفت ، نه تنها از همین امروز عملی است ، بلکه می بایست از اوائل  خیزشهای عمومی مردم علیه حکومت  این سازماندهیها را می کردیم . این غفلت کار ما بود و دشمن از این خلاء بیشترین استفاده را برد ومتأسفانه ما در این بی برنامه گیها تلفات زیادی متحمل شدیم. برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نشود، برای اینکه جامعه از شرّ فاشیسم اسلامی خلاصی یابد باید در سطح وسیع توده ها را سازماندهی کرد. آنهم  تلاش بی وقفه کمونیستها  ورهبران عملی را می طلبد  که جلو بیافتند . کادر پر حرارت می خواهد که عرض اندام کند ،جلو صف حرکت کند ، بتواند صحبت کند، بحث کند، قانع کند، و سازمان بدهد. باید رهبری اوضاع را بدست گرفت و این کار تعداد کثیری از جوانان و انقلابیونی است  که وظیفه سرنگونی حکومت اسلامی را بدوش گرفته اند. برای اینکه این ساعت دقیقاً  کار کند باید تمام این فعالیتها زیر نظر کمیته ای بنام کمیته  محله فلان، مثلاً دماوند ، سهراب ، ندا ، یا ، ش .ق. غ یا هر چه که اسمش را می گذارند کار کند که از فعالین محل تشکیل شده است.  این کمیته ها در آینده به ارگانهای حکومت مردمی تبدیل می شوند یا ارگانها و نهاد های حکومت آینده از فعالین  همین کمیته ها و شبکه های مردمی که مورد اعتماد مردم هستند  تشکیل خواهند شد. این ارگانهای حاکمیت مردمی هستند. سرنوشت حکومت کثیف اسلامی ایران و حکومت بعد از آن توسط همین مردم وهمین ارگانهای مردمی در خیابانها تعیین خواهد شد . قبلاً اشاره کردم که قدرت نه در پالمان است و نه در پادگانها . قدرت توی خیابانها و در محلات است. این همه جنایتی که توسط دولتها روی میدهد ،جهت  ترس ار این قدرت و برای مهار کردن این قدرت است و زندگی میلیون میلیون از انسانها هم در گرو به صحنه آمدن این قدرت است.
همچنین از امروز هر کمیته ای  باید در فکر آرم کمیته محل خود باشد آرمی بسازد که به شرایط امروز بخورد. هر نامه ای که نوشته می شود ، هردر خواستی که از طرف کمیته برای هرشخصی یا هر ارگان دولتی و……. مطرح می شود باید  آرم کمیته روی نامه در خواستی کوبیده شود تا  در آینده تحت نام کمیته فلان ، سوءاستفاده ها  نشود و جلو هرج و مرج را بتواند گرفت و کمیته بعنوان ارگان رسمی محله ، کارخانه ،دانشگاه ، بیمارستان و….. . رسمیت خود را اعلام کند.
پس برای اینکه حکومت سوسیالیستی و یک نظام انسانی سر کار بیاید در این رابطه اصلی ترین نقش را رهبران و فعالین چپ وجوانان کمونیست  باید ایفا کنند .