ویژگی اوضاع کنونی؛ چه باید کرد؟

فاتح شیخ
fateh_sh@yahoo.com
درحالیکه جنگ و کشتار در عراق گسترشی بیسابقه یافته است، شبح جنگ در ابعادی به مراتب گسترده تر و هراسناک تر بر فراز خاورمیانه در رفت و آمد است. با حاد شدن تنش میان دولت بوش و جمهوری اسلامی در عراق، با کشیده شدن مجدد لبنان به آستانه جنگ داخلی، با اوج گرفتن درگیریهای حماس و فتح در فلسطین، سوال "چه خواهد شد؟" کل فضای سیاسی خاورمیانه را فرا گرفته است. هسته مرکزی این سوال، هراس از شعله ور شدن جنگ آمریکا علیه ایران به بهانه نزاع هسته ای با جمهوری اسلامی است.

همه می پرسند. همه منتظرند. همه وحشتزده اند. از طرف دیگر تحلیل گران و مفسران و "ناظران سیاسی" اوراق سیاه میکنند، جوانب مساله را سبک و سنگین میکنند، احتمالات مختلف: احتمال جنگ؟ احتمال بمباران؟ توسط آمریکا؟ توسط اسرائیل؟ و غیره و غیره را میسنجند و میسنجند، نفس بر میگویند و میگویند و سرانجام چرتکه میاندازند و جوابهای  متناقض و متقاطع تحویل میدهند. این جوابها توسط میدیا به هوای تنفس مردم شلیک میشود و افکار عمومی مردم، مدام با ویروس سردرگمی و هراس شبانه روزی و انتظار و باز هم انتظار آلوده و بیمار میشود. همه اینها در خدمت گم و گور کردن حقیقت زیر انبوه جزئیات و تفسیرها و در خدمت منفعل نگاه داشتن نیروی فعاله مردم برای تغییر اوضاع است. در حالیکه مردم عادی عراق با گوشت و خون خود و با قربانی شدن عزیزانشان هر روز "جنگ داخلی" را تجربه میکنند هنوز جواب "ناظران سیاسی" و مفسران آکادمیک به این سوال که آیا در عراق "جنگ داخلی" هست؟ منفی و یا ناروشن است! در همین هفته در حومه نجف در جنگ فرقه های شیعه با همدیگر، صدها نفر ظرف یک روز کشتار شدند و مفسران باز میگویند هنوز "جنگ داخلی" نیست!

در مورد جنگ آمریکا علیه ایران هم همینطور است. افکار عمومی را به همین بیماری سردرگمی و انتظار مبتلا کرده اند.  حقیقت اینست که جنگ هم اکنون در ابعاد معینی شروع شده است. جنگ محدودی در جغرافیای عراق جریان دارد و تاکیدات بوش و سایر مقامات آمریکایی که گویا این تقابل به داخل عراق محدود میماند ذره ای ارزش ندارد. جنگ با سلاح کشتار جمعی تحریم اقتصادی شروع شده است. اشغال نظامی خلیج توسط آمریکا با اعزام ناوهای جنگی بیشتر، خطر گسترش جنگ را بالاتر برده است. در کنار اینها جنگ روانی که بویژه در عصر سلطه میدیا جزء مهم جنگ است بطور روزافزونی جریان دارد. حمله طراحی شده به مقر نیروهای آمریکا در کربلا و ربودن و کشتن پنج نظامی آمریکایی، جواب جمهوری اسلامی به تهدید بوش به کشتن عوامل جمهوری اسلامی در عراق و دستگیری مامورانش در اربیل تلقی شده است. با نظر به کل اوضاع منطقه، با توجه به ماجراجوئی بی حئ و مرز بوش و متحدش اسرائیل، و همچنین ماجراجوئی متقابل جمهوری اسلامی، گسترش جنگ محدود کنونی به جنگ تمام عیار در هر شکل آن کاملا ممکن است. تبدیل عاشورا در عراق و لبنان به نمایش قدرت آشکار در مقابل صف آرائی دولتهای سعودی و کویت و دیگران در کنار آمریکا یک نقطه انفجار جدید به اوضاع بحرانی منطقه اضافه کرده است. دارند ابعاد کشمکش قدرت در لباس شیعه و سنی را از محدوده عراق و لبنان به همه خاورمیانه سرایت میدهند. همه این شواهد دلالت بر انفجاری تر شدن اوضاع منطقه در سایه شکست و بحران استراتژی میلیتاریستی آمریکا دارد.

مردم ایران بجای سوال "چه خواهد شد؟" باید بدون درنگ سوال "چه باید کرد؟" را در برابر خود بگذارند و به آن جواب روشن بدهند. این سوال را ما حکمتیستها به سهم خود به روشنی طرح کرده ایم و به روشنی جواب داده ایم. مردم باید بیدرنگ به سکون و انتظار موجود پایان دهند و نیروی خود را در راستای سرنگون کردن هرچه سریعتر جمهوری اسلامی متحد کنند. اتحاد کارگران و مردم حول پرچم آزادی و برابری، حول گارد آزادی، حول تشکلهای توده ای و مجامع عمومی خود در کارخانه ها و محلات همین امروز ممکن است و ضرورت حیاتی دارد. این میانبرترین راه برای پایان دادن به حالت سکون و انتظار و خیز برداشتن قدرتمند بسوی سرنگونی جمهوری اسلامی است. سرنگونی جمهوری اسلامی، به هزیمت اسلام سیاسی در کل منطقه خاورمیانه خواهد انجامید و معادلات موجود را به نفع اوضاع جدیدی تغییر خواهد داد که در آن، مردم آزادیخواه قادر به دخالت بیشتر و موثرتر بر روند تحولات بسود گسترش آزادی، بسود پیشرفت صلح و گسترش مقابله با جنگ افروزی آمریکا و اسرائیل خواهند شد.

ویژگی اوضاع کنونی جدی بودن خطر گسترش جنگ کنونی در عراق به جنگ گسترده تری است که آمریکا دارد به بهانه کشمکش هسته ای با جمهوری اسلامی آن را تدارک می بیند. جهان در نقطه عطف سیاسی مهمی قرار گرفته است. بن بست استراتژی میلیتاریستی آمریکا و چشم انداز شکست محتوم آن، پرونده جدال قدرت را در سطوح جهانی و منطقه ای باز کرده است. کشمکش در جبهه ها و جهتهای متعددی در سطح جهان و بخصوص در منطقه خاورمیانه جریان دارد. مساله اینست که مردم هم باید یک طرف این کشمکش باشند؛ مردمی که صفوف متحد و متشکل خود را مستقل از کشمکشهای چندگانه قدرتهای ارتجاعی و امپریالیستی به میدان آورند. فردا ممکن است خیلی دیر باشد. باید همین امروز اقدام کرد. سکون و انتظار بس است! سکون و انتظار کشنده است!