نگاهی اجمالی به منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران در آستانه اول می!

اسماعیل مولودی : مقدمه – جنبش برابری طلب در ایران یک دوره را از سر گذراند. دوره ای که ملی/مذهبی ها از موقعیت و نیروی اعتراضات دهها ساله مردم استفاده کردند و بعد از شکست دوم خرداد در انتخابات سال ١٣٨۴ اینباربعنوان اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در سال ١٣٨٨ دوباره خودرا آزمایش کردند.

 از نیروی و قدرت مردم بجان آمده از جمهوری اسلامی استفاده کردند برای معاملات خانوادگی خود. اما قدرت ماندن در کنار رادیکالیسم اعتراضات رادیکال در جامعه را نداشتند و از ۱۳ آبان به اینطرف ملی/ مذهبی ها یکی یکی توبه نامه نوشتند و در مقابل شعارهای رادیکال مردم از خود سلب مسئولیت کردند. ایندوره به نفع جنبش اعتراضی مردم علیه جمهوری اسلامی بود. باید آنرا در ادامه اعتراضات رو به رشد ده سال اخیر به حساب آورد. در ایندوره مردم آماده بودند که تمام نیروهای مخالف جمهوری اسلامی را متحد کنند لیبرالها، اصلاح طلبان و ملی /مذهبی ها بیشتر از جو رادیکال جامعه ترسیدند، تا از رقیب مقابل در جمهوری اسلامی. به این خاطر بود که ملی /مذهبی ها عقب نشستند و مرعوب دستگاه سرکوب گردیدند. در پایان ایندوره که با تظاهرات و حکومت نظامی غیر رسمی حکومت در  ۲۲ بهمن برگزار شد، دیگر نمیبینیم ملی/مذهبی ها ادعایی کنند. ملی /مذهبی ها و اصلاح طلبان حساب کار خودرا کردند، بیشتر بخاطر اینکه میدانستند که رادیکالیسم مردم مبارز از آنها عبور کرده و میکوشد راه خودرا تا سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان دادن به حکومت مذهبی در ایران پیش برود. در همین اوضاع بنظر من میبینیم که مبارزات برابری طلب مردم کارگر و زحمتکش جامعه وارد فازی دیگر شده. در همان حال که خرده بورژوایی و ملی/مذهبی ها و اصلاح طلبان که مرعوب حاکمیت شدند، طبقه کارگر با بیان، حداقلی از مطالبات خود جنبش را وارد فازی دیگر کرده. کارگران میدانند که برای برون رفت از اوضاع فلاکت باری که جمهوری اسلامی به آنها تحمیل کرده تنها با پلاتفرم رادیکال و طبقاتی خود میتوانند وضعیت را به نفع خود عوض کنند.

 

درباره منشور مطالباتی حداقلی کارگران؛

در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ چهار تشکل کارگری (سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران،
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه)
 

منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران را در یک بیانیه به مناسبتسی و یک سال بعد از انقلاب ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ اعلام کردند. این بیانیه در شرایطی بیرون داده شد که لیبرالیسم و خرده بورژوازی و پوپولیستهای درون جنبش چپ  بی لیاقتی خود در مبارزات رادیکال اخیر را نشان دادند. نشان دادند که نمیتوانند نمایندگی صف اعتراض رادیکال مردم به کل حاکمیت جمهوری اسلامی باشند. شکست آنها( لیبرالها و پوپولیستهای چپ) نشان ضعفشان در مقابل خواستهای سرنگونی طلبانه مردم بود. اما جنبش اعتراضی و برابری طلب در اعتراضات روزمره مردم و کارگران هر روزآبدیده تر میشود. از سوی دیگر کارگران نشان دادند تنها با انگشت گذاشتن بر خواستهای رادیکال میتوان حاکمیت جمهوری اسلامی را به مصاف طلبید. سال قبل در شرف اول می کارگران قطعنامه ای دادند و خواستهای خورا مطرح کردند. اما جریانات انتخابات ریاست جمهوری بر آن سایه انداخت و ماجراهای اجتماعی دیگر آنرا به حاشیه راند. در همان حال که دهها مبارزات و اعتراضات کارگری در سراسر ایران درجریان بود ولی اوضاع جامعه و تشنجی که در سطح جامعه وجود داشت همه مسائل را تحت شعاع خود قرار داد. کارگران در عین اینکه کل اوضاع جامعه و حوادث بعد از انتخابات را تعقیب میکردند، اعتراضات مهم کارگران نیشکر هفت تپه، کارگران تبریز و نیز این اواخر اعتراض برای بالا بردن سطح حداقل دستمزدهاهمه و همه پتانسیل اعتراضی در جامعه را بالا برده است  در همان حال بیانه چند تشکل کارگری و مطرح کردن مطالبات حداقلی کارگران نشان میدهد که لیبرالها و خرده بورژوازی و اصلاح طلبان نمیتوانند خواستهای بر حق جنبش اعتراضی را نمایندگی کنند. امروز در سطح جامعه عدم دریافت حقوق کارگران بموقع خود، مسئله تعطیلی مراکز کار و کارخانه ها، بیکارسازی گروهی کارگران در سراسر دنیا، تحمیل زندگی نزدیک به خط فقر در جامعه به کارگران. در ایران با وجود تورم ۲۸% تا ۳۲% که وجود دارد امنیت شغلی و تعطیلی کارخانه ها و همچنین سرکوب وحشیانه هر حرکت کارگری از طرف جمهوری اسلامی مسئله آزادیهای سیاسی و آزادی تشکل رااز هر دوره ای  ضروری تر میکند. از نظر آماری در چند سال اخیر اعتراضات خودجوش و گاها سازمان یافته  کارگری در هیچ دوره از تاریخ جنبش کارگری در ایران اینقدر زیاد و وسیع و گسترده نبوده است.  میتوان به جرئت گفت که در این چند سال اخیر به اندازه کل  حیات جنبش کارگری تا قبل از سرکار آمدن جمهوری اسلامی اعتصاب و اعتراضات کارگری در ایران سازماندهی شده است.

 

بیانیه اخیر کارگران برای مطرح کردن خواستهای حداقل خود در سطح مبارزات علنی کارگران در مقابل سرمایه را باید در این راستا دید. روشن است که مبارزات کارگران یک فاکتور مهم در کشیده شدن اوضاع جامعه به وضعیت اعتراضی امروز نقش داشته است. این اعتراضات کارگری و اجتماعی دستاوردهای قابل توجهی برای کارگران داشته است. دهها نمونه از آنها را میتوان نام برد. از جمله اعتراض کارگران شرکت واحد درسال ۸۴، اعتراض کارگران هفت تپه در چند ساله اخیر، اعتراضات کارگران لاستیک البرزو صنایع فلزی ، اعتراضات کارگران پتروشیمی، اعتراضات وسیع مردم و دانشجویان ونمونه های دیگر. تجربیات همه این اعتراضات قدرتمند امروز راهنمای کل جنبش کارگری شده است. در ادامه این پیشروی ها “بیانیه حداقل مطالبات کارگری” که در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ از طرف کارگران چهار مرکزکارگری و تشکل کارگری (سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ،انجمن برق و فلز کرمانشاه ) بیرون داده شد، نقطه عطفی در پیشروی جنبش کارگری و نقطه قدرتی برای جنبش برابری طلب در دوره اخیر است. این منشور ازجهات مختلفی یک اقدام شجاعانه و مترقی و رو به جلو است. منشور به دلیل طرح خواسته های معین که با شرایط امروز جامعه گره خورده می تواند قابلیت متشکل کردن کارگران را به همراه داشته باشد. همچنانکه از آموزشهای مارکس یاد گرفته آیم: کارگران اسیروگرفتاردرهزاران تاروپود وزنجیرهای مرئی ونامرئی جامعه و مناسبات سرمایه داری اند،تنها می توانند ازطریق مبارزه جمعی خودبرای تغییرشرایط حاکم در جامعه و در کل برای رهایی جامعه از این بند ها پیروز شوند. معنای دیالتیک پیشروی و رهائی براین اساس جزقراردادن نقطه عزیمت براساس رفرم های کارگشا ودرانطباق با سطح جنبش وشکل دادن به اقدام واراده جمعی برای عبور به اهداف والاتررهائی نیست.چراکه انسانهای مثله شده وازخود بیگانه تنها دربسترمبارزات همبسته و متحد خود برای تغییرشرایط غیر انسانی که درآن عوطه ورشده اندوبرعلیه اش معترض اند، قادربه بازآفرینی خود و تلاش برای جامعه ای برابر و آزاد از قید و بند استثمار انسان از انسان میباشند. 

 

این منشور مطالباتی از طرف بخش قابل توجهی از جنبش کارگری در ایران مطرح شده در خود مثبت و قابل اتکا میباشد. با نظری اجمالی به بند های این منشور متوجه میشویم که طرح مطالبات امروز بخشی قابل توجه از کارگران، رشد یافته و در تکمیل خواستهای قبلی آنها بنا به رشد مبارزات کارگران در ایندوره است. این منشور با بیان صریح و روشن مطالبات حداقل سیاسی کارگران در بند یک و دو منشور مطالباتی… شروع میشود. این یک نقطه امید برای جنبش کارگری و اعتراضی است که کارگران مستقیما در تعارضات سیاسی جامعه خودرا دخیل میدهند و خواستهای سیاسی و دمکراتیک جامعه را نمایندگی میکنند. بجای پرداختن به یک یک بورژواها و کارفرمایان این دوخواست حرف و خواست روشن مردم مبارز در جامعه و کارگران در مقابل بورژوازی است. تلاش برای ایجاد تشکلهای مستقل طبقاتی خود، تامین آزادیهای فردی و اجتماعی انسانها و نیز بیان روشن خواستها رادیکال جنش برابری طلب در جامعه را باخود دارد. اینها نشانگر رشد سیاسی در جامعه و جواب روشن جنبش کارگری به خواستهای آزادیخواهانه مردم معترض در مقبل بیلایقتی لیبرالها و ملی/مذهبی هاست. اینها را باید به یمن مبارزات جاری ده ساله اخیر دانست. ده سالی که هر لحظه جنبش کارگری و جنبش اعتراضی در کنار هم و در اتحاد باهم توانسته اند جو سیاسی جامعه را دیکال کنند. کارگرا در منشور خود بر مبارزه علیه آپارتاید جنسی در ایران تاکید گذاشته اند و خواست برابری کامل زنان و مردان درجامعه در کلیه عرصه های اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی انگشت گذاشته اند. مصرانه خواستار برابری زن و مرد درجامعه هستند.

در نبدهای دیگر تاکید گذاشتن بر امنیت اجتماعی و دفاع از حقوق کودکان و نوجوانان، ایجاد امکانات تحصیل و بهداشت و رفاه اجتماعی برای آنها در جامعه تاکید شده است.  

در همان حال ؛ طرح خواستهای صنفی و اقتصادی کارگران، ایجاد امنیت شغلی برای کارگران جوابی است روشن به مبارزات پراکنده کارگران برای تامین زندگی اقتصادی و امنیت اجتماعی و شغلی خود و خانواده هایشان. در این منشور به صراحت بر همبستگی مبارزات کارگران و نیز ایجاد اتحاد طبقاتی برای رسیدن به خواستهای عاجل سیاسی و اقتصادی کارگران در ایندوره تاکید شده است.

این منشوررا باید بعنوان دستاورد طبقه کارگر ایران در ایندوره دانست و متحدانه باید از آن دفاع کرد. در آستانه اول می و در راستای دفاع از اتحاد و همبستگی کارگری باید منشور مطالباتی حداقلی … که بوسیله بخش قابل توجهی از کارگران ایران در پشت آن است، را بعنوان مبنایی برای پیشرفت جنبش کارگری به رسمیت شناخت و از آن دفاع کرد. این میتواند شروعی جدی برای متحد کردن کارگران حول خواستهای خود در ماه می امسال دانست. 

 

زنده با اتحاد و همبستگی کارگران

زنده با اول می