به یاد کمون پاریس

روز ١٩ مارس ١٨٧١، هنگامیکه پاریس در محاصره نظامی پروس قرار داشت ، هزاران نفر از کارگران  همراه افراد گارد ملی و بقیه اقشار محروم پاریس به خیابانها ریختند. بعد از ماهها گرسنگی و فشار جنگ فرانسه و پروس و محاصره طولانی مدت پاریس، مردم با رقص و پایکوبی در کوچه و خیابانها ظاهر شدند و پیروزی خود را جشن گرفتند. کمیته مرکزی گارد ملی در تالار شهرداری مستقر شده بود و حکومت کمون را اعلام کرد. اهتزاز پرچم سرخ بر فراز شهرداری تمام مردم را به خیابانها کشانده بود. همه چیز دوست داشتنی بود، شهر رنگ و روی دیگری داشت و صدای خنده و آواز مردم پاریس را زیبا نموده بود. هزاران نفر همراه با نیروهای مسلح گارد ملی خود را به تالار شهرداری رساندند تا شاهد اعلام آزادی پاریس از طرف کمیته مرکزی گارد ملی باشند.
اما اشراف و اعیان محلات زیبای شهر، با شتاب و توسل به هر وسیله ای سعی داشتند که از پایتخت بگریزند. موج جمعیت در خیابانها فرار مفتضحانه ژنرالها، سلطنت طلبان و بورژوازی پاریس را با شادی و نشاط بدرقه میکرد. اعلامیه های گارد ملی به دیوارها نصب شده بود که در آن خطاب به مردم شهر نوشته شده بود: ” خلق پاریس یوغی را که میخواستند به گردنش بیاویزند به دور انداخته است . حکومت نظامی ملغی شده است …… فرانسه و پاریس چنان حکومت جمهوری را پایه گذاری خواهند کرد که برای همیشه به دوران تهاجمات و جنگهای خانگی پایان خواهد داد”
اعلام تشکیل حکومت کمون با امضای بخشی از رهبران کارگران و فرماندهان انقلابی گارد ملی صادر شده بود.
با تشکیل حکومت کارگران در پاریس ، زمینداران، بانکداران، سرمایه داران، کشیشان، ژنرالهای ارتش و انگلها به کاخ ورسای در چند کیلومتری پاریس گریختند. سیاستمداران از قدرت عزل شده به همراه ژنرالهای قاتلی چون تی یر، سلطنت طلبان و پارلمانتاریستها از همان بدو استقرار در ورسای در صدد به زیر کشیدن حکومت کارگری برآمدند. با همکاری دولتهای همجوار تلاش داشتند که حکومت جدید را حکومت یک مشت افراد ضدملی، بیگانه پرست، جنایتکار و بی سروپا معرفی کنند. ورسای به کلیه کارمندان و نظامیان پیام داد که با حکومت جدید همکاری نکنند و بعدها با اعدام کموناردها و طرفداران آنها، میخواست که ترس و وحشت دوران خود را دوباره غالب کند. 
اما در چند کیلومتری ورسای ، در پاریس ، شور و شوق غریبی حاکم شده بود و کموناردها با تلاش شبانه روزی در صدد برپائی نظامی بودند که  که رفاه و آسایش شهروندان را تضمین کند .
 
کمون در ٢٩ مارس چند فرمان مهم صادر کرد . از آنجائی که نود درصد مردم  پاریس که کارگران و بسیاری از خرده بورژواها و حتی بورژواهای متوسط را نیز شامل میشد به علت اقساط بدهی خود تهدید به اخراج و حبس میشدند، کمون فرمانی  درباره تعویق اقساط بدهیهای پرداخت نشده را صادر کرد. همچنین بدهی مستاجران را باطل  اعلام کرد و تصریح شده بود که صاحبخانه ها حق ندارند مستاجران را بیرون کنند. اهمیت این فرمان در این بود  که مالکیت خصوصی جامعه سرمایه داری که امری  مقدس و تغییر ناپذیر جلوه داده می شد را متزلزل می کرد.
در همین روز کمون طرحی برای اداره پاریس تصویب کرد وده کمیسیون تاسیس گردید از جمله:  آموزش و پرورش ، دادگستری ،ارزاق و خواربار، دارائی، جنگ ، امنیت عمومی، صنعت و مبادله خدمات عمومی و روابط خارجی، کارو  کمیسیمون اجرائی . پیش از آن کمون با صدور فرمانی اعلام کرد که “پلیس منکرات ” شرم آور پاریس منحل شده است. در ۳۰ مارس، کمون خدمت اجباری و ارتش دائمی را لغو شده اعلام کرد و مقرر داشت تنها گارد ملی، که هر شهروند سالم می توانست عضو آن باشد،یگانه نیروی مسلح پذیرفته شده است .
 روز بعد فرمانی صادر شد مبنی بر اینکه اعضای منتخب بمنظور اداره امور محلی  مسئولیت  شهرداریهای بخشهای مختلف شهر رابعهده میگیرند وبه آنها اختیار  داده شد که کمیسیونهائی  را برای حل و فصل مسائل محل  انتخاب کنند. کلیه فعالیت  دستگاه اداری باید در خدمت و تحت نظارت مردم قرار داشته باشد و میتوان آنها را عزل و نصب  کرد. جدا کردن کلیسا از دولت ،حذف بودجه مربوط به انجام مراسم مذهبی و توقیف اموال کلیسا مورد مخالفت اعضای بین الملل که تحت تاثیر افکار پرودونی بودند قرار گرفت .آنها از مصونیت اموال کلیسا دفاع میکردند. جدا کردن کلیسا از دولت و توقیف اموال آن  با اکثریت به تصویب رسید .
کارل مارکس در باره این فرمان چنین نوشته است : ” همینکه کمون ازکار انحلال ارتش دائمی و پلیس ، این دو ابزار قدرت مادی دولت سابق ، فراغت یافت درصدد برآمد تا ابزار معنوی سرکوب و اختناق توده ها یعنی ” قدرت کشیشان ” را نیز درهم بشکند، کمون فرمان انحلال همه کلیساها و مصادره اموال آنان را در مقیاسی که مالک شمرده میشدند تصویب کرد.”
  در روز ۶ آوریل، گردان ۱۳۷ گارد ملی مامور یافتن و سوزاندن دستگاه گیوتین شد و آن دستگاه، در غوغای شادمانی عمومی مردم در ملا عام سوزانده شد. در ۱۲آوریل،کمون تصمیم گرفت ستون پیروزی میدان واندوم (Vendome))  در پاریس ) را، که مظهر میهن پرستی افراطی و عامل تفرقه انداز بین اقوام بود،و پس از پیروزی در جنگ ۱۸۰۹، با ذوب کردن توپهای به غنیمت گرفته شده ریخته گری شده بود،براندازند. و این کار در ۱۶ مه همان سال انجام گرفت.
در ۵ ماه مه، کفاره گاهی که بعنوان طلب مغفرت از گناه اعدام لوئی پانزدهم توسط هواداران او برپا شده بود،به دستور کمون خراب گردید.
اقدامات کمون  سبب ابراز خشم شدیدی  از جانب ورسای و کلیه مطبوعات بورژوائی گردید. خشم و نفرت آنها ناشی از این واقعیت بود که کلیسا پس از سلطه سرمایه داری در فرانسه تبدیل به ابزار انقیاد روحی و فکری مردم  شده بود زیراکه  سلطه بورژوازی را تغییر ناپذیر و ابدی جلوه میداد .
در اواخر ماه  مارس کمون، پروتو را به وزارت دادگستری برگزید تا به پرونده ها رسیدگی کند و آزادی فردی شهروندان را تامین نماید . در روزهای نخستین ماه آوریل حدود ١۵٠نفر از زندانیان آزاد شدند . همچنین کمیسیون اجرائی کمون تصمیم گرفت که کلیه  پرونده های زندانیان باید فورا مورد رسیدگی قرار گیرند وآنها  یا باید بلافاصله آزاد شوند و یا به پای میز محاکمه بیایند. در آن قرارتاکید شده بود  که : ” کمیسیون باید به فوریت هر چه تمامتر به حل و فصل مساله ای بپردازد که تا  این حد با یکی از مهمترین اصل جمهوری یعنی با آزادی مرتبط است .” وبر طبق تصمیم کمون دادگستری می بایست  ” جریان عدالت را تامین کند.”
 انتخاب دادرسان بویژه هنگام انتخابات کمون یکی از مهمترین خواسته های مردم بود . طبق تصمیمات کمون قضات  انتخابی بودند و متهمین حق داشتند حضور شهودی را که برای دفاع از خود ضروری میدانستند بخرج کمون درخواست کنند . متهم حق داشت شخصا وکیلی برای دفاع از خود انتخاب کند . جلسات دادگاه عمومی بود و جراید گزارش جریان آن را منتشر میکردند. رئیس دادگاه تنها برای یکبار انتخاب میشد . هیئت ژوری یا قضاوت توسط هیات منصفه که توسط ناپلئون اول منحل شده بود دوباره در دادگاههای کمون برقرار گردید. هرچند کمون و کمیسیون دادگستری وابسته به آن مجال آنرا نیافتند تا تصمیمات خود را دراین باره به موقع اجرا بگذارند و موسسات قضائی مورد نظر خود را خلق کنند ، با این وصف فقط کمون بود که توانست شکافی در دستگاه قضائی بورژوازی آن دوران  پدید آورد .
پس از فرار تی یر به ورسای حتی یک نفر کارمند نه در تالار شهرداری مانده بود و نه در بخشهای مختلف اداری .اکثر مسئولین جدید کمون برای پی بردن به کارهای اولیه اداری به دربانها و یا نظافت چی ها  متوسل میشدند. با این حال کارکنان جدید بسیار سریع کارها را در دست گرفتند و حتی کارهای انباشته شده چندین ماهه دولت سابق را انجام دادند. از آنجائیکه شهروندان بر فعل و انفعالات اداری نظارت مستقیم  داشتند وطبق برنامه کمون میتوانستند آنها را عزل و نصب کنند، از آنجائیکه کارها سریع و در کمال دلسوزی انجام میگرفت وحل مشکلات افراد و جامعه ، احترام وآرامش آنها در درجه اول اهمیت قرار داشت همکاری و دخالت توده مردم پاریس هر روز با سیستم جدید گسترده تر میگردید .
پاریس هیچگاه به اندازه آن روزها سر زنده و پرشور  نبود.  میادبن ،کافه ها و تاترها از جمعیت پر بودند. در شهر اثری از پلیس و دژبان دیده نمیشد. اکنون “تفنگدار” فقط گارد ملی بود که دیگر کارگران از آنها واهمه ای نداشتند.
کمون اقدامات بسیار ارزنده و مهمی را بمورد اجرا گذاشت که می توان بطور خلاصه چنین بیان کرد :
١- کلیه اموال وثروت کلیسا را مصادره کرد و مدارس را از تسلط کلیسا بدر آوردند.
٢- دادگستری و آموزش و پرورش را از مذهب جدا کرده و قضات انتخابی شدند
٣- کارگاههای بزرگ را به تعاونیهای کارگری سپردند
۴-گیوتین و وسائل شکنجه را بلافاصله به آتش کشیدند
۵-کلیه بدیهی های کارگران به بانک و از جمله بدیهی اجاره خانه ها را بخشیدند
۶-وسائل کارگرانی را که نزد بانک رهنی بود به کارگران باز گرداندند
٧-ارتش را منحل کرده و تسلیح همگانی برقرار کردند
٨-کمون اعلام کرد که درفش کمون ، درفشی جهانی است
٩-کمون پاریس ، زمین را از آن دهقانان ، ابزار را از آن کارگران و کار را حق طبیعی همگان اعلام کرد.
١٠-اداره کاریابی رااز کنترل پلیس در آورده و به شهرداریهای ٣٠ شعبه در نقاط مختلف پاریس سپرد.
١١-کموناردها برج  ” وان دم ” مظهر برتری ملت فرانسه را واژگون کردند ( این برج از طریق ذوب توپهای بغنیمت گرفته شده در جنگهای استعماری ناپلئون ساخته شده بود )
١٢-کمون کار شبانه نانوائیها را ممنوع اعلام کرد
١٣………….
ولی، همه این اقدامها،در شهری که در محاصره دشمن قرار داشت، البته نمی توانست فورا به تحقق بپیوندد. ضمن آن که از نخستین روزهای ماه مه به بعد،ضرورت پیکار با سپاهیان روزافزون حکومت مستقر در ورسای نیز همه توان کارگران و مدافعان کمون را به خود مشغول می داشت.
در عین حال کمون مرتکب اشتباهات فاحشی گردید که سبب شد ورسائیان فرصت بدست آورند و خود را برای مقابله با کمون تجهیز نمایند. با اینکه در ٢٩ مارس کمون خطابه ای به مردم پاریس صادر کرد و در مقابل دسیسه چینیهای دولت ورسای به آنها هشدار داد اما کلا  پاریس بر این عقیده بود که دست زدن به عملیات خصمانه از ناحیه  دولت تی یر امکان پذیر نیست زیراکه به عقیده آنها شرکت بیش از ٢٢٠ هزار نفر در انتخابات کمون به انقلاب  ١٨ مارس جنبه قانونی بخشیده و هر گونه عذر و بهانه جنگ خانگی را از بین برده است .
تی یر و دیگر مرتجعین هنگام فرار به ورسای هر آن پشت سر خودرا نگاه میکردند و در انتظارتعقیب و حمله نیروهای گارد ملی بودند اما با کمال شگفتی متوجه شدند که کمیته مرکزی گارد ملی فعلا چنین قصدی ندارد و خیال دارد که برای مشروعیت دادن به دولت کمون انتخابات رابرگزار نماید . پاریس انقلابی بیش از ٢٠٠ هزار نیروی مسلح در اختیار داشت و فرماندهان آن افرادی کاردان ، جسور و لایق بودند کسانی که بخشی از آنها عضو بین الملل و  بعدها در انتخابات کمون انتخاب شدند و اولین دولت کارگری را تشکیل دادند .
مارکس در نامه ای به ویلهلم لیبکنخت چنین نوشت: ” پاریسیان شکست خواهند خورد، و این شکست محرز است و تقصیر خودشان هم هست، تقصیری که بطور کلی ناشی از زیاده روی ایشان در شرافت و درستی است . ابتدا کمیته مرکزی و سپس کمون به آن تی یر بدجنس فرصت دادند که نیروهای دشمن را متمرکز کنند، به دو جهت نخست آنکه از روی حماقت نخواستند جنگ داخلی راه بیفتد. انگار تی یر با تلاش خود برای خلع سلاح پاریس به زور، اول بار خودش جنگ داخلی را راه نینداخته بود. ثانیا به صرف اینکه متهمشان نکنند که از قدرت سواستفاده کرده اند بجای اینکه پس از شکست ارتجاع در پاریس بلافاصله به ورسای حمله کنند و کار دشمن را یکسره کنند با مشغول شدن به انتخابات کمون که سازماندهی و سایر کارهای آن وقت زیادی میخواست وقت گرانبهایی را تلف کرده اند.”  در نامه معروف مارکس به گوگلمان در تاریخ ١٢ آپریل ١٨٧١  آمده :” تاریخ هنوز از این بزرگتر عرضه نکرده است . اگر آنها از پا در آیند علت فقط اخلاق خودشان است که ” بچه های خوبی ” هستند. میبایست بعد از انکه ابتدا ژنرال وینوا و سپس عناصر ارتجاعی گارد ملی پاریسی میدان را خالی کردند بلافاصله به ورسای حمله ور شوند.  ”
کمیته مرکزی درنخستین اعلامیه های خویش بارها تاکید کرده بود  که همیشه به اختیارات خود به چشم موقت نگریسته و هروقت کمون بخواهد آن اختیارات خود را منتقل خواهد کرد. آنها که مظهر و نماینده انقلاب و صدها هزارنفر از کارگران پاریس بودند، فرصتهای گرانبهائی را از دست دادند و ضد انقلاب ساکن در ورسای را بحال خود گذاشتند . در حالیکه ورسائیان برای تبلیغات وجمع آوری نیرواز پولهای  بانک مرکزی در پاریس استفاده میکردند ، کموناردها بانک را دراختیار خود نگرفتند .
انقلاب ٢٨ مارس و اقدامات کمون ، زمینداران ، سرمایه داران وکلیه نیروهای مرتجع منطقه را متوجه خطر بزرگی که از طرف کارگران آنها را تهدید میکرد نمود . روزنامه ها و ارگانهای وابسته به طبقات حاکم، با تنفر و خشم از کموناردها یاد میکردند و آنهارا ” عده ای  از ولگردان رذل بی پدر و مادر که زمام امور را بدست گرفته اند”  و یا  کمیته مرکزی گارد ملی  را” افرادی مشکوک ، ناشناخته و جنایتکاران فراری از زندان ” نام میبردند و اقدامات کمون را با نثار فحشهای رکیک رد میکردند. پروس دهها هزار سرباز اسیر فرانسوی را بمنظور کمک به تی یر از زندان آزاد کرد .
تی یراسیران کمون را بدون محاکمه تیرباران می نمود. کمون ناچار شد برای حمایت از جان اسیران خود و در مقابل عمل غیر انسانی کشتن کموناردهای اسیر، از هواداران ورسای گروگان بگیرد .
در هفته آخر ماه مه تی یر به پاریس لشکرکشی کرد وبا مقاومت  سختی از طرف زنان و مردان پاریس مواجه شد . جنگ ٨ روز در جریان بود که در آن تی یر هزاران نفر را به خاک و خون کشید . روز بعد از تسلط تی یر بر پاریس ، حدود پنج هزار نفر از اسیران را قتل عام کردند . همان موقع مارکس نوشت ” تاریخ چنان قاتلین کمون پاریس را به چهار میخ کشیده که دعای کشیش هایش هرگز قادر به نجات آن نخواهد بود “.
خاطره مبارزین کمون ، جسارت و فداکاریهای آنها در دل کارگران ، محرومین جامعه و آزادیخواهان برای همیشه زنده خواهد ماند . زیرا که آنها برای رهائی بشریت  مبارزه کردند و هدف آنها تاسیس دولتی کاملا جدید بود که رفاه و آسایش شهروندان از مقدسات آن بود . زنده باد کمون پاریس
 
توضیح : منبع بخشی از فاکتهای این مقاله از مقدمه انگلس بر  ” جنگ داخلی در فرانسه ” و ” کمون پاریس ١٨٧١” که زیر نظر ا.ژلوبوفسکایا و(آ. مانفرد-آ.مولوک ) تنظیم گردیده ، می باشد.