٨ مارس، جنبش خلاصی فرهنگی و "حجاب برگیران"

شراره نوری
٢٨ سال بمباران تبلیعاتی مذهبی، ٢٨ سال سرکوب به بهانه دین و مذهب، ٢٨ سال ممنوعیت ها و محدودیت های مذهبی اعمال کردن. این تلاش جمهوری اسلامی برای القای مذهب و مذهبی کردن جامعه است. برگزاری هرچه باشکوه تر مناسک مذهبی و تشویق کودکان به شرکت در این مناسک برای ساختن نسلی که "دین باور" باشد.

این سرکوبگری ها و محدویت ها را وقتی زن باشی ده برابر می بینی و صد برابر بر تو اعمال می شود. اولین ابزار این سرکوب حجابی ست که سایه شوم اش را درتمام شئونات زندگی زنان گسترده است. هر کاری بخواهی بکنی، هر جایی بخواهی بروی باید این محدودیت را با خود حمل کنی. برای خارج شدن از خانه باید اول با این محدودیت و تحقیر و بهانه سرکوب کنار بیایی. چیزی را که به زور به تو تحمیل کرده اند و حالا به همین بهانه هم سرکوبت می کنند و هم تحقیر. اولین نتیجه دلخواه حکومت اسلامی از تحمیل حجاب خانه نشین کردن زنان و دور کردن آنان از جامعه است و در نهایت می خواهد مجبورشان کند به هر تحقیری تن در دهند. البته از این میان هم نیروی کار مفت و توسری خوری که می تواند کار کند بی آنکه صدایش دربیاید ایجاد می شود. سرکار هم مجبورش می کند قبل از آنکه از حقوقش دفاع کند روسریش را بکشد جلو و قبل از هر چیز شخصیتش را به وسیله انتخاب پوشش اش تحقیر می کند و تمام اعتماد به نفس اش را می کشد تا نتواند از حقوقش به عنوان یک کارگر، یک دانشجو و در نهایت یک شهروند  دفاع کند.
ولی تمام این سرمایه گذاری های پلیسی، فرهنگی و اقتصادی دود شده و به هوا رفته است. زنان در ایران در تمام این سال های سیاه سرکوب و تحقیر توانسته اند در مقابل این همه هجوم سرمایه داری اسلامی مقاومت کنند و تن به این تحقیر و ذلت ندهند و امروزه شاهد عروج این مقاومت به مثابه یک جنبش برای خلاصی از شر فرهنگ ضد زن اسلامی در ایران هستیم. این جنبش به الگوی "زن خوب فرمانبر پارسا" پشت پا زده است و تمام تلاش حکومت را بر باد داده است. در مقابل اسلام و حکومتش روزمره مقاومت از خود نشان داده و طی این ٢٨ سال حجاب یک جبهه جنگ زنان و جمهورى اسلامى بوده است. امروز به لطف این مقاومت و مبارزه٬ زنان در عمل تمام قوانین و محدویت های اسلامی را دفرمه کرده و کار خودشان را می کنند. از هر فرصتی برای پیشروی استفاده می کنند. این مقاومت و مبارزه در طول این مدت یک جنبش عظیم را شکل داده که برای آزادی و برابری مبارزه می کند. روش های خودش را دارد و غیر قابل متوقف کردن است. تمام نیرو و انرژی جمهوری اسلامی برای مقابله با آن بسیج شده است ولی به شهادت مجریان حکومتی و مشاهدات روزمره از جامعه، این تلاش ها شکست خورده اند. طرح "لباس ملی"، طرح کنترل پوشش دختران هنگام ورود به دانشگاه ها و …. همه و همه با شکست مواجه شده اند. ولی همچنان حجاب از مشخصه ها و اهرم های مهم جمهوری اسلامی برای سرکوب زنان و یه طریق اولی جامعه است. حجاب هویت اسلام سیاسى است.

مبارزه و مقاومت زنان علیه رژیم ضد زن یک جنبش عظیم است و بخش رادیکال و مدرن و امروزی این جنبش که می خواهد بزند زیر همه چیز و تمام حقوقش را با هم می خواهد٬ تا حدودی خود به خودی و غیر سازمان یافته است. با اینکه هر روزه و در متن اعتراض عمومى زنان همه جا جریان دارد ولی سازمان دهی مشخصی ندارد. گرایشات مختلفی سعی در کنترل جنبش برابرى زنان دارند٬ می خواهند مهارش کنند و ایستگاه برایش تعریف کنند. از گرایشات ملی مذهبی گرفته تا دوخردادی ها. در این میان تلاش ما٬ حزب کمونیست کارگری به عنوان پرچم دار رادیکال ترین، مدرن ترین و چپ ترین مطالبات برای این جنبش بسیار تعیین کننده است. ما باید تلاش کنیم از تعریف هر ایستگاهی و مانعی برای این جنبش جلو گیری کنیم. باید تلاش کنیم این جنبش را حول رادیکال ترین شعارها متحد و متشکل کنیم. حزب باید پرچم دار تمام عیار این جنبش باشد و تمام راه را به آن نشان بدهد. باید جمع های "نه به حجاب" را سازمان داد و عملا رفت پای برداشتن حجاب. این گام بسیار موثر و بزرگی برای این جنبش در تثبیت مبارزات و پیشروی های تا کنونی این جنبش است. این کار به جز با سازمان دهی جمع ها در خانواده ها، در مدارس و دانشگاه ها و محل کار شدنی نیست.
٨ مارس نزدیک است. بهترین موقعیت برای تثبیت این پیشروی ها همین روز است. ٨ مارس می تواند مهر رادیکالیزم را بر این جنبش بکوبد و رادیکالیسمی که عملا در این جنبش نهفته است را سازمان بدهد و منسجم کند.*