دیپلماسی تک قطبی و سه وجهی جهان

نوید اخگر

Nawid_Akhgar@hotmail.com

دیپلماسی جهان پس از فرو پاشی شوروی و خاتمه دیپلماسی جنگ سرد در کشمکشی بین دیپلماسی تک قطبی و سه وجهی با برتری  بلا منازع کلان سرمایه داری و کاپیتالیسم امریکائی مواجه است

گسترش اتحادیه اروپا و عضو گیری های جدید ، گسترش توان مالی _ نظامی  متحدین این بلوک سیاسی اقتصادی از طرفی و رشد روز افزون بازار تولید و صادرات چین که در آینده بسیار نزدیک پارامتر های اقتصادی و نظامی جدیدی را به جهان عرضه خواهد کرد دو قطب رو برشد دیپلماسی جهانی است که اگر چه امروز بعضا و بخشا تابعی از متغیر سرمایه داری و کاپیتالیسم امریکائی است لیکن آینده دیپلماتیک تعین کننده تری را در آینده برای دیپلماسی جهانی رقم خواهد زد

احتیاج مبرم پکن به رشد اقتصادی روز افزون است که ثبات حکومت را تعین تکلیف میکند. رسیدن به این اهداف اگر چه در گرو دست یافتن به منابع انرژی سرشار نظیر نفت ایران است از طرفی در وابستگی بلا تردید با سرمایه داری غرب قرار دارد. این معادله در مرحله کنونی دیپلماسی جهانی نمی تواند حیطه مانور پکن را برای الزامات سیاسی و حمایت از ایران چه به لحاظ کمک های هسته ای و یا تجهیزات نظامی به نفع ایران افزایش دهد

بدین خاطر سرمایه گزاری ایران بر روی چین برای کمک های استراتژیک هسته ای و نظامی به سرمایه گزاریهای سوخته در دراز مدت تبدیل میگردد

نقش روسیه نظیر نقش چین در رابطه اقتصادی و سیاسی دیپلماتیک ایران نیست، روسیه در یک نگرش عمقی نه با رشد تولید و رشد اقتصادی چین در کشور خویش روبروست و نه به عنوان بلوک اقتصادی _ دیپلماتیک آینده جهان مطرح است سرمایه گزاری ایران بر روی شوروی در همان پله اول، سرمایه گزاری سوخته است، نقش روسیه در تعین تکلیف مسائل امروز منطقه و جهان بیشتر از سیاست و دیپلماسی دله دزد ها پیروی میکند تا از سیاست یک قطب سیاسی جهان

بلوک سرمایه داری اروپائی یا اتحادیه اروپا نیز با توجه به انتقادات  سیاسی- فرهنگی گله گشادش به ادمنیستراسیون پرزیدنت بوش و کلا به سیاسگزاریهای ایالات متحده مخصوصا در سخت سری های نظامی اش در اینجا و آنجا، هر چند که مانند فرانسه در قضیه حمله امریکا به عراق سخت سری از خود نشان بدهد ولی چون دارای تز مشخص و آلترناتیو مشخص برای  تغیر مناسبات سیاسی و یا اقتصادی در منطقه نیست نمی تواند از تاثیر گزاریهای استراتژیک برخوردار باشد

چپ و راست اروپا چون هنوز به لحاظ اقتصادی به مرحله تعین تکلیف با رهبریت اقتصادی حتی نسبی در منطقه خاور میانه نرسیده است  و در مناسبات سیاسی اش همیشه کج دار و مریض دنباله رو تز های عقب مانده نیمه لیبرالیستی نیمه سرمایه دارانه توام با نگرش های حقوق بشری بوده نتوانسته خود را از درون نیروهای مذهبی منطقه نجات داده و یک آلترناتیو سکولار را زمانی که جهان پای به مرحله نوینی میگذارد معرفی نماید و بر روی آن استراتژیکمان سرمایه گزاری نماید، بدین خاطر غیر مستقیم رهبری سیاسی ، اقتصادی منطقه را استراتژیکمان به کاپیتالیسم امریکائی می بازد  و در انتهای راه در جلد تواب های گوش بحرف کن و دنباله رو ایالات متحده ظاهر میشود

این دپیلماسی تک قطبی سه وجهی جهان باعث میشود که احمدی نژاد که از چپن و روسیه و اروپا  و نیز کشور های غیر متعهد سر خورده است همانطور که از جعبه مارگیری سازمان ملل هاله نور را برای میخکوب کردن مجلسیان ساده لوح و آیات عُظام پیر و خرفت بیرون میکشد و مانند معرکه گیر ها، جهانی را مات و مبهوت حماقت های بی حد و مرز  خود میکند

در دپیلماسی اش امروز به مجلسیان ایران و آیات عُظام گوشزد میکند اگر چه امریکای جهان خوار ما را ایزوله کرده و در گوشه رینگ نای نفس کشیدن برای ما نگذاشته اما ما روابط دیپلماتیک خود را با کشور های فقیر امریکای جنوبی که به نان شبشان محتاجند ادامه خواهیم داد و این ایزولاسیون را به این طریق می شکنیم  و اگر دلار و یورو را از ما میگیرند ما میتوانیم با ارزهای دیگر (پزو ) در جهان فعالیتهای اقتصادیمان را ادامه دهیم

در سیاست گزاریهای داخلی هم روزانه شهر به شهر روان میشویم و به مردم می آموزیم که از صبح تا شب نعره بزنند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست تا جان از اجسادشان خارج شود. و به این خیال هستیم که این سیاست همانند تیغ برنده ای قعطنامه های شورای امنیت را ریز ریز خواهد کرد و امریکای جهانخوار و اروپا و چین وروسیه متقاعد خواهند شد که واقعا این مردم ایران هستند که به جای نان و آب و آزادی و رفاه انرژی هسته ای تقاضا میکنند تا با آن بمب اتم بسازند و  با کمک مقتدا صدر ها و حسن نصرالله ها و اسماعیل هنیه ها و خالد مشعل ها و القاعده و ها و بن لادن ها پرچم اسلام عزیز را بر روی گنبد کاغ سفید برافرازند و با برگزاری دو رکعت نماز شکر در کاخ سفید با کمک برادران کوکلوس کلانی در امریکا و با رشادت های نئونازیست های دوره دیده و تجربه دار تکلیف اسرائیل غاصب را هم معین کنیم و راه را برای ظهور  و ورود امام دوازدهم مسلمین عج الله تعالی فرجه الشریف و مسلمان کردن کل جهان آماده نمائیم

البته وقتی که ایالات متحده چندین و چند ناوبر  عظیم هواپیما بر و زیر دریائی های اتمی و بیست هزار سرباز تازه نفس و  دهها کشتی جنگی خود را در زیر دماغ رئیس جمهور مهرورز  مان مستقر کرد بایستی با پیروی از شم تیز سیاسی ایشان با یک تقیه دبش ادعا کنیم که خطری ایران را تهدید نمی کند و امریکا جرات حمله به ایران را ندارد و بدین خاطر راه اندازی ۳۰۰۰ دستگاه سانتریفوژ را در دستور کار قرار دهیم

دیپلماسی احمدی نژاد سالیان نوری با دیپلماسی  جنگ سردی فاصله دارد، دیپلماسی ا