یاد کارگران جانباخته ذوب مس خاتون آباد کرمان گرامی باد! اکبر پویافر از ایران

سه سال از کشتار کارگران ذوب مس خاتون آباد کرمان در روز ۴ بهمن ٨٢ برابر با ٢٣ ژانویه ۲۰۰۴ میگذرد. اما پرونده ی این جنایت هولناک همچنان باز است.
کارخانه ذوب مس خاتون آباد با زیر بنائی بیش از ۶٠٠٠٠ متر مربع در غرب استان کرمان و به فاصله ١٨٠ کیلومتری از شهر کرمان و ٣٠ کیلومتری از شهرستان شهر بابک واقع شده است.

در این کارخانه تعداد ۱۵۰۰ نفر مشغول به کار بودند. تعداد ۱۲۰۰ نفر اخراج شدند. کارگران اخراجی که بصورت موقتی و قراردادی در مجتمع ذوب مس خاتون آباد کار میکردند، قرار بود از جانب پیمانکار بعد از پایان قرارداد موقت مشغول بکار شوند. کارگرانی که در شرف اخراج بودند، خواستار بازگشت بر سر کارهای قبلی خود و استخدام دایمی بودند و طی چند روز به همراه خانواده‌هایشان مدام در حال اعتراض بوده‌اند. کارگران طی ۵ روز از حرکات مسالمت آمیز برای طرح خواسته‌های خود بهره گرفتند. کارگران و اهالی خاتون آباد که اقدام به تحصن و اعتراض و بستن جاده منتهی به ذوب مس خاتون آباد نموده بودند روز جمعه ٣ بهمن با حمله نیروهای گارد ویژه روبرو شدند. این تعرض و لشکرکشی وحشیانه با مقابله کارگران و مردم مواجه شد و به صورت یک جنگ و گریز تمام عیار و در عین حال نابرابر در آمد. دامنه این اعتراض و درگیری بصورت گسترده ای به شهربابک نیز کشیده شد. مردم خشمگین در پی آن به ساختمان فرمانداری و بانکها حمله ور شدند و درگیریهایی بین نیروهای نظامی و مردم در جریان بود. از فرمانداری شهر بابک تا پمب بنزین شیشه‌های تمامی بانکها در مسیر را  شکسته و مسیر خود را تا پمپ بنزین ادامه دادند. همانشب نیز تا ساعت ١:٣٠ شب بین مردم و نیروهای یگان ویژه در خیابان ولی عصر درگیری ادامه یافت. شهر به حال نیمه تعطیل در آمده و در جای جای شهر نیروهای یگان ویژه مستقر شدند. بانکهای ملی و ملت شبانه سریعا بازسازی شدند و ساختمانهای نهادهای دولتی در حفاظت و محاصره نیروهای یگان ویژه قرار گرفت. در روز شنبه ۴ بهمن ٨۲ کارگران در مقابل دفتر پیمانکاری مجتمع ذوب فلز دست به تحصن میزنند اما این تحصن آنها نیز مورد تهاجم وسیع نیروهای مسلح حکومت قرار گرفت. تفنگ بدستان جمهوری اسلامی، کارگران معترض را با توحش تمام به گلوله میبندند. تعداد ۷ تن از جمله: یاسر جاویدی – مهدوی – مومنی – ریاحی – جوادی و دو تن دیگر از کارگران که نامشان افشا نشده است، جان باختند. دهها تن زخمی و مجروح شدند. خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی با سکوت خویش این جنایت فاجعه‌بار را پوشش خبری ندادند.
خبرگزاری فرانسه از قول منابع اپوزیسیون کارگری، شمار افرادی که در اثر تیراندازی نیروهای انتظامی به قتل رسیدند را ۱۵ تن ذکر میکند و شمار زخمیان و مجروحین را به ۰۰ ٣ نفر و حال برخی را آنان را وخیم اعلام میدارد.
این جنایت تنها یکی از پرونده‌های دولت سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی در دوره خاتمی است. این جنایت با عکس العمل و انزجار وسیع کارگران و مردم در ایران و در گوشه و کنار جهان مواجه شد. بلافاصله کمپین گسترده‌ای از سوی حزب کمونیست کارگری علیه توحش جمهوری اسلامی به جریان افتاد و انعکاس وسیعی یافت. به همراه آن بخشهای مختلف کارگران در ایران و در سطح جهان به این جنایت اعتراض کردند. بخشهای مختلف مردم و کارگران اقدام به پیامهای حمایتی کردند. کارگران سنگ آهن بافق و خبازان سقز، کارگران کبریت‌سازى ممتاز و شرکت صنعتى سالمى از آن جمله بودند. همچنین فدراسیون کارگران نفت نروژ، اتحادیه کشتیرانى و اتحادیه مونتاژ استرالیا و ٢٣۵ تن از رهبران و فعالین اتحادیه‌هاى کارگرى کانادا و رئیس یک اتحادیه در استرالیا و طرح شکایت در سازمان جهانی کار تنها گوشه‌ای از اتحاد و همبستگی بین‌المللی کارگران در اعتراض به این کشتار و جنایت وحشیانه جمهوری اسلامی بود. اتحادیه‌های آزاد کارگری و سازمانهای مدافع حقوق کارگران و فعالین کارگری در جلب همبستگی بین المللی کارگری بسهم خود کوشیدند.
در سال ٨٣ نیز این اعتراضات ادامه داشت. سنت یک دقیقه سکوت بیاد جانباختگان در مجامع عمومی کارگران پی‌ریزی شد و در یک اقدام جالب توجه کارگران پلاکادری را در مخالفت با کشتار کارگران بر فراز قله توچال باهتزاز در آوردند. جمهوری اسلامی دست به جنایتی وحشیانه زد و میخواست این جنایت را بعنوان شاخصی برای قدر قدرتی خود جلوی چشم کارگران قرار دهد. میخواست اعلام کند که میزنیم و ساکت میکنیم و نمیگذاریم اعتراض کنید! اما یک هفته بعد از این جنایت سران این حکومت به دست و پا افتادند و هر کدام دیگری را مقصر میدانست. حتی پادوهای آبروباخته خانه کارگر نیز وظیفه‌شان این شده بود که این جنایت را ماستمالی کنند. خانه کارگری‌ها با وقاحت کوشیدند وانمود کنند که اینها که کشته و زخمی شده‌اند اصلا کارگر نبوده‌اند! جمهوری اسلامی هیئت اعزامی سازمان جهانی کار آی. ال. او را در محاصره‌ی نیروهای امنیتی گرفت و مانع این شد که با نمایندگان واقعی کارگران ملاقات کنند. البته مماشات و عدم برخورد قاطعانه سازمان جهانی کارآی. ال. او علیرغم شواهد انکارناپذیر در محکومیت رژیم اسلامی نیز در این جریان بر کارگران پوشیده نماند.
طبقه کارگر و ما کمونیستها نخواهیم گذاشت که این جنایت هولناک فراموش شود. پرونده‌ی جنایت خاتون‌آباد باز است. تمام دست اندرکاران و طراحان و مجریان این توحش را در دادگاههای مردم به محاکمه خواهیم کشاند.
ما در همینجا از تمامی فعالین و تشکل‌های کارگری و مدافعین حقوق انسانها، خصوصا مردم آزادیخواه  شهر بابک میخواهیم که در سالگرد این کشتار بیرحمانه در کنار خانواده‌های عزیزان جانباخته یاد و خاطره آنان را گرامی بدارند. نامشان را بر در و دیوار کوچه‌ها، میادین و خیابانهای شهر بنویسند. عکسهایشان را برسر هر کوی و برزن نصب کنند. پلاکاردها و اطلاعیه‌های همدردی و همبستگی بنویس
ند و در محلات بچسبانند. در سراسر ایران باید کارگران در مجامع عمومی با اعلام یک دقیقه سکوت یاد این عزیزان را پاس بدارند.
ما خشم و انزجار عمیق خود را از سران جنایتکار جمهوری اسلامی ابراز میکنیم. رژیمی که خواست برحق و پایه‌ای اشتغال را با گلوله و سرب داغ پاسخ میدهد باید سرنگون شود.
گرامی‌باد یاد کارگران جانباخته‌ی خاتون‌آباد کرمان!
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی بین‌المللی کارگران!

به نقل از "کارگر کمونیست" ۵١