شور و حرارت عابد توانچه باید از مانع بگذرد و نه آنکه به آن اصابت کند

محمود قزوینی
ghazvini.m@gmail.com
همینکه اینجا سرزمین استبداد و خفقان است، عابد توانچه باید کارهایی را انجام دهد و کارهایی را انجام ندهد. چیزهایی را رعایت کند و چیزهایی را رعایت نکند. حتی مواقعی پیش میاید که بهتر است عابدها اصلا کاری انجام ندهند. اگر استبداد و اختناق است، عابد باید مقاله ای را علنی بنویسد و مسائلی را در آن طرح کند که بتواند در همان سرزمین خفقان و استبداد انتشار محدود و یا گسترده آن ممکن باشد و در همه جا هم از آن دفاع کند


آقای عابد توانچه دانشجوی دانشگاه تهران، مطلبی با عنوان از انجام کارهای علنی به صورت مخفی دست بر داریم نوشته است که مسائل عدیده دیگری را هم در نوشته اش مطرح کرده است. اگر بحث بر سر این بود که فعالین اجتماعی چپ در ایران باید از انجام کارهای علنی به شکل مخفی دست بردارند، میتوانستم در موارد زیادی با آقای توانچه موافق باشم. نماینده و سخنگوی دانشجویان، سخنران تظاهرات، مدیر نشریه، نویسنده مقاله و….همه علنی هستند و از چشم مامورین اطلاعاتی رژیم هم پنهان نیستند. پنهان کردن در این موردها ساده لوحی است.  اگر دانشجوئی این را قبول میکند که سخنران تظاهرات باشد، قطعنامه را بخواند، باید از سخنرانی خود و محتوی سخنرانی خود، از قطعنامه تظاهرات و…، در همه جا حتی در نزد وزارت اطلاعات دفاع کند. برخلاف نظر عابد توانچه، در کار علنی در شرائط اختناق باید محدودیتها بر بیان و عمل را پذیرفت. کار علنی ، کار علنی است. علنی برای همه است، از جمله ماموران رژیم. دایره فعالیت علنی در هر زمان بنا به درجه توازن قوای میان مردم  و رژیم و یا قدرت و وضعیت رژیم گسترده تر و یا محدودتر میشود. کار علنی به یک معنا قانونی است. قانونی نه به این معنا که به نص صریح قانون رجوع دارد، بلکه به این معنا که رژیم سیاسی آن را تحمل میکند. اعتصاب در جمهوری اسلامی بنا بر قانون ممنوع است و حتی در مجلس حکم تیراندازی برای آن را هم تصویب کردند، اما اعتصابات کارگری با وسعت انجام میگیرد و حتی در مواردی مانند سرکوب کارگران بابلسر، خود سردمداران حکومت به سرکوب اعتصاب اعتراض میکنند. اعتصاب برای مطالبات اقتصادی به این معنا قانونی است. اما اعتصاب سیاسی فعلا ممنوع است و به هیچ وجه تحمل نمیشود و بشدت سرکوب میشود. ممکن است فردا مانند سال ۵۷ کارگران با مطالبات سیاسی هم میدان بیایند و مانند کارگران نفت بگویند سازمان امنیت منحل شود، و یا بگویند مثلا دین از دولت باید جدا باشد و….اما امروز اگر فعال کارگری تلاش کند که چنین کند، خود ایزوله میشود و کارگران هم با تلاش این فعال نه متحد تر بلکه پراکنده تر میشوند. امروز باید تلاش فعال کارگری ما بر مطالبات اقتصادی طبقه متمرکز باشد. در باره دانشجویان هم همین صدق میکند. فعالیتهایی امروز صورت میگیرد و مقاله هایی امروز در نشریات چپ دانشجوئی در ایران منتشر میشود که یک صدم این فعالیتها و این بیانات زمانی با اعدام پاسخ میگرفت. حجاب زنان در ایران هم همینطور. برای موسیقی که امروز در رادیو و تلویزیون رژیم پخش میشود، انسانها را شلاق زدند، زندان کردند، از بالای ساختمان به پایین پرت کردند. یک زمان ریش زدن جرم بوده است و…..
اوضاع عوض شده است. توازن قوای میان مردم و رژیم تغییر کرده است. احمدی نژاد عهد بسته بود که با آمدنش این وضع را تغییر دهد، بگیر و ببند راه بندازد. چند جا چند مزدور خود را جمع کردند تا به زنان حمله کنند، دیدند کار از این حرفها گذشته است و عقب نشستند. رفتند سراغ آنتن های ماهواره ای دیدند حریف نمیشوند، ول کردند. رفتند سراغ دانشجو دیدند حریف نمیشوند. همه چیز سر جایش ماند. حالا دارند از خطر شورش مردم حرف میزنند و اینکه چگونه دولت جلوی چنین چیزی را بگیرد. آنهم از قبل میدانند سرکوب کاررائی ندارد. در فکر پیشگیری هستند.
برای فعال سوسیالیستی که دارد فعالیت علنی میکند، ملاک و معیار برای اینکه چه کند و چه نکند، چه بگوید و چه نگوید را در مجموع توازن قوا تعیین میکند. متاسفانه بخشا در محیط دانشجوئی چپ به نظر میاید این تمایل وجود دارد که این شرائط را در نظر نگیرند. مقاله عابد این تمایل را فرنوله کرده است.  
مبارزه علنی بنا بر اوضاع و احوال باز و بسته میشود. مبارزه علنی- قانونی نمیتواند مخفی صورت گیرد. رهبران و برگزارکنندگان تظاهراتها و اعتصابات نمیتوانند مخفی باشند. همانگونه که خود اعتصاب و تظاهرات مخفی نیست. همانگونه هم نماینده کارگران، نماینده دانشجویان، سخنگو و سخنران مخفی نداریم. چنانچه نهاد دفاع از حقوق زنان و کودکان، سندیکا و شورای کارگری و…مخفی نداریم. نیمه کاره علنی بودن در این زمینه ها ضربه بزرگی به پیشرفت کار میزند. سخنرانی که سخنرانی میکند، دانشجو و کارگری که قطعنامه را میخواند، نویسنده ای که در نشریه ای مقاله مینویسد و هم چنین سردبیر نشریه، باید از کار خود در همه جا دفاع کنند. نمیشود در نشریه ای مقاله کاملا مارکسیستی نوشت و دو قدم آنطرفتر نزد وزارت اطلاعات زیر آن زد. اگر کسی مقاله مارکسیستی مینویسد، اگر کسی به سرمایه داری حمله میکند، اگر کسی در ۱۶ اذر سخنرانی میکند، باید از کارش در همه جا دفاع کند. این کارها را نمیتوان از کسی مخفی نمود. اگر کسی دنبال نمونه خوبی از کار اجتماعی و طبیعتا علنی است، من به او سندیکای شرکت واحد را نشان میدهم. سندیکای شرکت واحد از تشکیل تا پرورش کادرش، تا رهبرانش جلوی چشم همه به میدان آمدند.  رهبران سندیکای شرکت واحد از همه کارهایشان، از جمله اعتصاب و اعتراضشان در همه جا دفاع کردند. اطلاعیه دادند و اعلام اعتصاب کردند و به آن عمل نمودند. سخنگویانش در همه جا در باره اعتصابشان حرف زدند و…چیزی که سندیکای شرکت واحد را بر حق میکرد تا از همه کارهایش در هر جا، حتی در نزد وزارت اطلاعات  دفاع کنند، موضع اجتماعی سندیکاست.
من بعدا به جایگاه کار مخفی و اهمیت آن هم میپردازم. اما اگر منظور عابد توانچه از اینکه " از انجام کارهای علنی به صورت مخفی دست برداری