چهارشنبه سوری امسال بطور واقعی حکومت اسلامی زیر دست و پای جوانان لگدمالی شد. از چندین هفته قبل خامنه ای و چند تن دیگر از کرگدنهای اسلامی علیه برپایی چهارشنبه سوری فتوا دادند و اعلام جنگ کردند. نیروی انتظامی شان اخطار و هشدارهای پی در پی داد. مانور گذاشتند. به محلات نیرو گسیل کردند. با هلیکوپتر و دوربین های بزرگ بر بالای سر مردم به پرواز در آمدند. فروش ترقه و فشفشه و مواد آتش زا را ممنوع کردند. روضه خوانیهای متعدد علیه جشن و سرور و زیر پا گذاشتن قوانین اسلامی برپا کردند. و بسیار و بسیار شاخ و شانه کشیدند. اما چه شد؟ مردم در سراسر ایران بیرون آمدند و جشن گرفتند و شعار دادند و مقابله کردند و جنگیدند و رقصیدند. براستی همه چیز حکومت زیر دست و پا افتاد. فتوایشان را آشکارا مردم به زباله دان انداختند. تمثال امام و رهبرش را سوزاندند. شعارهای ساختار شکن جلوی چشم مزدوران سردادند. دختران در مناطقی قانون حیاتی حکومت را با دور انداختن حجاب اسلامی به سخره گرفتند. کنترل بسیاری محلات و مناطق از چنگالشان خارج شد. روحیه نیروهایش در هم کوبیده شد. مقدساتش را به مسخره گرفتند. یکی از کاربران اینترنت با بیان بسیار بجا و جالبی از قول خامنه ای نوشته بود “مردم مشت محکمی بر دهان یاوه گوی ما زدند!”. و بدون اغراق مشت محکمی بر دهانشان زده شد. در سرتاسر ایران جمع های بسیار بزرگی از نه فقط جوانان بلکه زن و مرد و پیر و جوان گرد آمدند و نه یک چارشنبه سوری سنتی بلکه یک روز انقلاب و سرنگونی را ثبت کردند. در موارد متعددی جوانان به مزدوران حکومت حمله کردند و خیلی جاها فراری شان دادند. ابعاد برگزاری چهارشنبه سوری آنچنان بود که نیروی انتظامی علیرغم فتوای خامنه ای اعلام کرد که برگزاری چارشنبه سوری در مقابل خانه ها مجاز است! یعنی فتوای “رهبر” دود شده است و به هوا رفته است. اینجا گوشه هایی از چهارشنبه سوری را بازگو میکنیم. و واقعا این گوشه ای است از یک دنیا تحرک و جشن و شعار و درگیری و تظاهرات در سراسر ایران:

تهران
نیروی سرکوب حکومت طبق معمول تمرکز اصلیش بر کنترل تهران بود. برخی خیابانها شبیه به پادگان شده بود. نوعی حکومت نظامی در بسیاری از مناطق برپا شده بود. از نیروهای موتورسوار تا گشت های ویژه و لباس شخصی های وزارت اطلاعات به خیابان آمده بودند اما همه جا شاهد شعارهای مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر اصل ولایت فقیه بودیم. بعضی جاها شعار میدادند “آی بته بته بته، رژیم باید بیفته”. در بسیاری از مناطق مردم عکس های خامنه ای را آتش زدند و به فتوای او به این شکل پاسخ دادند. تقریبا سراسر تهران غرق در جشن و تظاهرات و پایکوبی و شعار دادن شد. در قیطریه، اکباتان، سیدخندان، صادقیه، گیشا، میدان ولیعصر، شادآباد، یافت آباد، ابراهیم آباد، تهران پارس، سلسبیل و خلاصه در تمام مناطق تهران چهارشنبه سوری برپا بود. بساط فشفشه و ترقه و آتش بازی. صدای موزیک همه جا بلند بود. دختر و پسر دسته جمعی شادی و رقص میکردند. ولوله بود. در اکباتان در فاز ٣ جوانان با نیروی انتظامی درگیر شدند. جوانان عکس خامنه ای را آتش زدند. جوانان با ترقه دنبال نیروی انتظامی گذاشتند. ساعت سه و نیم عصر میدان انقلاب حالت نظامی بخود گرفته بود. در یک خبر گفته شده است که جوانان مرکز تبلیغات سپاه پاسداران را واقع در منطقه چایچی و رودکی به آتش کشاندند. در امیر آباد نیز عکس خامنه ای را آتش زدند. در محل پل سید خندان یک سرباز نیروی انتظامی از حمله به مردم سرپیچی کرد و نیروهای انتظامی به او دستبند زدند. در نارمک دولت فشار آورده بود که مغازه ها را ببندند ولی بساط جرقه و چهارشنبه سوری بر پا بود. در میدان رضایی، پارک وی، جوادیه، سعادت آباد صدای انفجار بلند بود. در خانی آباد و تهران پارس شلو غ بود. در خیابان بهار و چهار راه رشید دود خیابان را گرفته بود و دخترها و پسرهای زیادی بیرون بودند. شاهدان درباره درگیرى جوانان در آریاشهر با مأموران سرکوبگر نیروى انتظامى میگویند که آریا شهر به میدان جنگ تبدیل شده بود. شماری از دختران حجاب را دور انداخته بودند. میدان کاج تهران نیز صحنه درگیرى بود. جوانان در این منطقه میگفتند: این میدان یک ساعت و نیم دست مردم بود. در سعادت آباد نیز مردم به مزدوران موتورسوار حمله کردند و سه موتور مزدوران را سرنگون کردند. در مجیدیه نیز درگیری خیلی شدید بود. در اطراف قیطریه و میدان تجریش و نیاوران ساعت ٩ شب نیروی انتظامی مستقر شده بود. ساعت ده و نیم شب در آریاشهر صداى ترقه به گوش مىرسید. در ولنجک نیز هرجا که نیروى انتظامى مستقر شده، جوانان بیشتر ترقه میزدند. و به صورت ایذایى عمل میکردند. در ترمینال جنوب نیز صداى نارنجک زیاد شنیده مىشد. در فلکه صادقیه مأموران بهصورت گسترده مستقر شدهاند ولى بهرغم این جو شدید امنیتى صداى ترقه و نارنجک دستى از ساعت ۴ بعدازظهر شنیده مىشد. در خیابانهاى انقلاب و رودکى آنقدر نیروی انتظامی مستقر شده که حالت پادگان را پیدا کرده است. محله سلسبیل از ساعت ۶ عصر روز دوشنبه تا ساعت ٨ شاهد حضور گسترده نیروهاى انتظامى بود. مردم این منطقه از چند شب قبل بطور دائم در ساعتهاى پایانى روز اقدام به ترقه بازى مىکردند. هم‌چنین خیابانهاى خمینى و جمهورى اسلامى شاهد ایستهاى بازرسى سپاه و بسیج بود. برقرارى این ایستهاى بازرسى از ساعت ٢٢ شب در این دو خیابان موجب ترافیک شدید و مزاحمت براى مردم گردید.در میدان محسنى، جوانان با مأموران انتظامى درگیر شدند و تعداد زیادی نارنجک صوتی منفجر کردند. صداى انفجارها بدون انقطاع به گوش میرسید. در خیابان رودکى شعار دادن و درگیری جریان یافت. خیابان و میدان مصدق، پارک وى، خیابانهاى بهبودى، آذربایجان، ستارخان، کارون و خانى آباد جوانان جشن آتشین خود را شروع کردهاند و صداى انفجار از این محلات به گوش مىرسد. مصدق مملو از مأموران نیروهاى سرکوبگر است. در خیابان رودکى بین مردم و رانندگان ماشینهاى مسافربرى و سپاه و بسیج که ایجاد مزاحمت کرده بودند، درگیرى صورت گرفت. ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه سر خیابان هفدهم یکسری از مأموران به طرف مردم حمله کردند و مردم هم به کوچه های اطراف عقب نشینی کردند. مردم در دسته های ۵٠ تا ١٠٠ نفری بودند. نیروی انتظامی جرأت نمی کرد داخل کوچه ها بیاید اما دو ماشین نفربر نیروی انتظامی پر از یگان ویژه که شمار آنها به صد تن می رسید به سمت مردم آمدند. در این هنگام مردم به هو کردن آنها پرداختند و به سمت آنها بطری و آشغال پرتاب کردند. نیروهای سرکوبگر مردم را از پشت کوچه ها قیچی کردند و ۴ نفر را دستگیر کردند ولی سر خیابان زیر فشار جوانان آنها را آزاد کردند. در درگیری میان مردم و بسیجی ها یکی از جوانان محل یک نارنجک روی پای یک بسیجی پرتاب کرد. در خیابان مطهری جوانان یک خودروی نیروی انتظامی را به آتش کشیدند. ساعت هفت عصر جوانان یک خودروی نیروی انتظامی را به آتش کشیدند. این خودرو که برای سرکوب جوانان وارد خیابان شده بود توسط جوانان محاصره شد و سپس به آتش کشیده شد. پادگان عشرت آباد شعار میدهند “مرگ بر خامنه ای” ، “خامنه ای رفوزه توی آتیش میسوزه” ، “چه چهارشنبه چه نوروز قیام ملی پیروز”. در منطقه آزادی و غرب تهران به نیروهای بسیج از ساعت چهار عصر آماده باش داده بودند. در این مناطق تجمع زیادی شکل گرفت. پاساژ علاءالدین مرکز اصلی خرید موبایل در خیابان جمهوری شلوغ شده بود و نارنجک دستی و ترقه در آن زده می شد. در میدان هفت تیر مردم با ترقه و نارنجک مقابل نیروهای امنیتی تا دندان مسلح می ایستند. ساعت ٩ شب در میدان ٧ تیر درگیری بسیار بالا بود. نیروهای امنیتی تا دندان مسلح بودند و در میدان ٧ تیر شلیک هم توسط آنها صورت گرفت. مردم هم ترقه و نارنجک های دست ساز میزدند. همچنین در خیابان استاد معین هم فضا بسیار ملتهب بود و مردم همه بیرون بودند. در گیشا جوانان یک بسیجی مزدور را که با موتور، نمایش ارعاب میداد را با ضربات آجر متوقف کرده و پس از گوشمالی دادن وی ، موتورش را به آتش کشیدند. شدت انفجارهای گیشا بحدی بود که مزدوران جرات مقابله با مردم را نداشتند .

سنندج

حکومت فروش ترقه و مواد انفجاری را از قبل ممنوع کرده بود. اما جوانان از یک روز قبل یعنی دو شنبه شب آتش بازی و ترقه در کردن را شروع کردند و فضای شهر بسیار شور انگیز بود. در چهارشنبه شب از ساعت ٣ بعدازظهر مردم به استقبال چهارشنبه سوری رفتند و ترقه بازی و روشن کردن آتش در نقاط مختلف سنندج بر قرار شد. مناطقی از شهر به محل برگزاری موزیک و رقص و پایکوبی مردم، روشن کرن آتش، ترقه و دیگر مواد آتشزا و فشفشه هوا کردن اختصاص داشت. مردم با تجمع در محلات و چهار راهها آتش روشن کرند و به رقص و پایکوبی پرداختند. فضای شهر لبریز از شور و شوق و خنده و شادی شده بود. لحظات دلپذیر و شورانگیزی بود و مردم تا آخر شب نیز قصد برگشتن به خانه را نداشتند. خیابانهای فرح٬ کار آموزی٬ چهار باغ به طرف فیض اباد٬ خیابان وکیل در دست مردم است. نیروهای سرکوبگر رژیم چندین بار به مردم حمله کرده اند٬ اما هر بار با مقاومت جانانه مردم بویژه جوانان موجه شده و وادار به عقب نشینی شده اند. مردم شیشه یکی از ماشینهای رژیم را شکستند و چندین مامور را زخمی کردند. رژیم در حال جمع اوری نیروهای سرکوبگرش است. موتور سواران و نیروهای گارد ویژه را آماده کرده که به مردم حمله کنند٬ اما مردم هم در مقابل با بمب های اتش زا٬ سنگ و چوب به سرکوبگران حمله می کنند ندارند. علاوه بر محلات، بر روی پشت بامها نیز برنامه آتش روشن کردن همچنان برقرار است. بر روی کوه و تپه های اطراف شهر سنندج آتش زیادی روشن شده در یک کلام باید بگویم که  “سنندج یکپارچه سرخ است”.
شهر کرد
مراسم در پارک ملت و پارک تهلیجان وسیع بود. مامورین جمهوری اسلامی حمله کردند و درگیریهای گسترده ای جریان یافت. مردم شعار مرگ بر خامنه ای، و مرگ بر دیکتاتور و شعاردهای دیگر سر میدادند. درگیری و شعار دادن تا ساعتها ادامه یافت. گفته میشود که قریب به ۶٠ نفر از جوانان در این درگیریها توسط مامورین حکومت دستگیر شدند. صبح پنجشنبه خانواده های دستگیر شدگان و شماری از مردم مقابل اداره اطلاعات در سراه شهرک گرد آمدند و دست به اعتراض زدند.
  قم
فضای چهار شنبه سوری همه جای شهر مشاهده میشد. از بعداز ظهر نیروی انتظامی تردد هر نوع موتور را در سطح شهر ممنوع کرد. بسیج، سپاه و لباس شخصی ها همه شهرعلی الخصوص نقاط حساس را قرق کرده بودند و بیشتر ماشینها را بازرسی می کردند. اما آتش بازی و ترقه در کردن در چندین محله از جمله بوستان علوی، شهرک قدس و سالاریه وسیعا جریان یافت.

آبادان:
هوا که به تاریکی رفت کم کم صدای ترقه ها اوج گرفت فضای شهر خیلی ملتهب بود. جوانان دور هم در دسته های چند تایی در کوچه ها  جمع شده بودند و آتش بازی راه انداخته بودند . خانوده ها با دختر و پسر جعیت زیادی را تشکیل داده بودند و آتش روشن کرده و با صدای بلند آهنگ، دختر و پسر بودند که میرقصیدند. به قدری شدت ترقه ها زیاد بود که نیروی انتظامی آمد گفت سالی یک بار بزنید برقصید، ولی ترقه نزنید. بر خلاف حرفایشان مردم دوباره ترقه بازیشان اوج گرفت که بعداز چند ساعت مامورین یگان ویژه و لباس شخصی و سپاه وارد  تجمع مردم شدند و جو را ملتهب ترکردند که به جایی رسید که نیروی انتظامی برای متفرق کردن مردم تیر هوایی شلیک کرد و ٢ نفر را دستگیر کردند. ولی مردم باز در جای دیری از پارک تجمع میکردند و به شعار دادن و شادی خود ادامه میدادند .ترافیک زیادی بین در ورودی پالایشگاه آبادان تا فلکه فردوگاه بود. مردم با بوق زدن وحشت را در میان ماموران رژیم بیشتر میکردند. در این مسیر ماشین ها هر چند دقیقه یک بار می ایستادند و جوانان  پیاده میشدند و شروع به رقصیدن میکردند .چند جا هم ماموران رژیم با حمله ور شدند به تجمع مردم آتش ها رو خاموش کردند. ماموران یگان ویژه ماشین ها را تعقیب میکردند و با ایجاد رعب و وحشت بین مردم و با  وحشی گری افرادی را توقیف کردند. اما جشن و تظاهرات و رقص و آتش بازی تا دیر وقت ادامه یافت.
کرج
جشن و پایکوبی و آتش بازی از بعد از ظهر شروع شد. محلات مختلفی جوانان جمع شده بودند. نیروهای انتظامی مانع میشدند و جوانان با آنها مقابله میکردند و علیه شان شعار میدادند. در محلات مختلف جوانان با نیروی انتظامی درگیر بودند. و شعار میدادند خامنه ای قاتله حکومتش باطله. در فردیس کرج نیز خیلی شلوغ بود
شیراز
محلات مختلف شلوغ بود. آتش و رقص و شعار دادن جریان داشت. بویژه در چهار راه هوابد و چمران خیلی شلوغ بود. در خیابان ابیوردی شمار زیادی از مردم جمع شده بودند که مورد حمله بسیجی ها قرار گرفتند. اما جوانان با کوکتل و بمبهای صوتی و نارنجک های دست ساز به آنها جواب دادند و آنها را فراری دادند. چندین بار جنگ و گریز و شعار دادن در این محله به جریان افتاد. در فلکه گاز جوانان دو موتور بسیجی ها را به آتش کشیده بودند و روی آنها می پریدند. جمعیت زیاد بود و بسیجی ها عقب رانده شده بودند و جرات جلو آمدن نداشتند. جوانان تا ساعت سه نیمه شب در فلکه گاز مشغول جشن و رقص و شعار دادن بودند. شعارهای “مرگ بر خامنهاى” و شعارهای دیگر سر داده میشد. 

شاهین شهر
جمعیت زیادی بیرون آمده بودند. رقص و آتش بازی بود. جوانان ترقه و بمب منفجر میکردند. مردم علیرغم حضور ماموران که با لباس سرمه ای و مشکی در مرکز شهر بودند به جشن چهارشنبه سوری پرداختند . 

در اصفهان
از منطقه ملک شهر خبر است که ولوله بود و مراسم چهارشنبه سوری با جمعیت زیادی جریان داشت. محلات مختلف شلوغ بود. نیروهای انتظامی قدرت کنترل جمعیت را نداشتند و عقب مینشستند. اکثر مناطق دست جوانان است. همه جا آتش است ودرگیری. ورودی های شهر را بسته بودند. جوانان کیوسک بسیج رادر خیابان هاتف چهارراه ، با نارنجکهایشان منفجر کردند و شروع به شعار دادن کردند. در خیلی از محلات نیروهای انتظامی مستقر شده و نمیگذاشتند مردم به منازلشان بروند و جنگ و گریز بود.
بوشهر
مراسم چارشنبه سوری بیشتر در منطقه کوی بهمنی که محل خوابگاههای دانشجویان خلیج فارس است برگزار شد. بسیجی ها برای متفرق کردن دانشجویان و مردم دست به تعرض زدند و تلاش کردند آنها را متفرق کنند. شعار مرگ بر دیکتاتور داده میشد. بنا به برخی گزارشها ۵ نفر از دانشجویان دستگیر شده اند.

بابل
 جوانان با مأموران سرکوبگر نیروى انتظامى در خیابان نخست وزیرى درگیر شدند. در این درگیرى یکى از جوانان با ضربه باتون نیروهای حکومت به سرش مجروح شد. ساعت ١٨ در خیابان نخست وزیرى بابل چند دختر جوان مشغول پاره کردن عکس خامنهاى بودند که نیروى انتظامى به آنها حمله کردند ولى مردم به حمایت از این دختران وارد شده و با مأموران درگیر شدند و مأموران نتوانستند آنها را دستگیر کنند و صحنه را ترک کردند.

نجف آباد
جمعیت زیادی بیرون آمده بودند. اینجا هم نیروهای انتظامی تلاش کردند جلوی مردم را بگیرند اما با مقابله جدی جوانان روبرو شدند. جشن و شعار دادن پابپای هم پیش میرفت. درگیریهایی در چند نقطه با مامورین جریان یافت و باعث تند تر شدن شعار علیه حکومت میشد. 

اهواز
در این شهر هم حکومت نظامی اعلام شده بود و به مغازه ها هم دستور دادند که  فورا تعطیل کنند. اما مردم گوش ندادند و به کار خود ادامه دادند. بعداز اعدام های علنی در اهواز مردم بشدت عصبانی بودند. روزی که اعدام علنی کردند مردم دست به تظاهرات زدند اما تظاهرات موضعی بود. مردم قرار چهارشنبه سوری را گذاشتند و روز سه شنبه بغض مردم ترکید و وسیعا با برگزاری چهارشنبه سوری نفرت خود را از حکومت اعلام کردند. جمع های بزرگی در محلات مختلف جمع شده بودند و شعار میدادند و ترقه منفجر میکردند. در زیتون کارمندی، دود غلیظی بر هوا بود. در منطقه کیان پارس و پارک ساحلی منطقه کورش نیروی انتظامی مستقر شده بودند.

یزد  مثل شهرهای دیگر مراسم چهارشنبه سوری برپا بود. ساعت هفت شب جوانان به یک پادگان نظامی حمله کردند. مردم سعی میکردند محلات را در کنترل خود بگیرند. بویژه مردم سعی میکردند کنترل میدان اطلسی را بدست بگیرند. نیروی انتظامی بسیاری از مناطق را بسته بود. و بشدت با باتوم مردم را میزدند.  شعار دادن و آتش بازی جریان داشت.
 بابلسر
جمعیت زیادی نزدیک پارک نزدیک دریا جمع شده بود و بساط چهارشنبه سوری برپا بود.  شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر دیکتاتور طنین انداخته بود. 
ایلام
نیروی انتظامی در مناطق بلوار چمران و خیابان مطهری مستقر شده است. جوانان دختر و پسر بیرون هستند و آتش و ترقه بسیار است. جوانان شاد هستند. خبری از درگیری نرسیده است.

همدان
در همدان بلوار ارم که هرسال مرکز آتش بازی های چهار شنبه سوری بوده بسته شده و اجازه ورود هیچ شخصی به این مکان را نمیدادند. مردم هم در مناطقی دیگر نزدیک ارم تجمع کردند و آتش روشن کردند و بمب های صوتی و فشفشه و ترقه در میکردند که صدایش از دور بگوش میرسید. مامورین سرکوبگر انتظامی و بسیج و سپاه با مردم درگیر شدند. اما جوانان هم بمبهای صوتی و ترقه و سنگ به سمت آنها  پرتاپ میکردند و شعار میدادند. چندین تن از مزدوران سرکوبگر زخمی شدند و با آمبولانس آنها را بردند. بالاخره مزدوران بصورت دسته جمعی عقب نشینی کردند و مردم معترض با سنگ به دنبالشان افتادند در منطقه میدان بوعلی هم درگیری های شدید بین مردم و مزدوران گزارش شده است. شعار دادن هم وسیع بود.

در بهبهان
جمعیت زیادى در جاده قدیم اهواز تجمع کردند و با آتش زدن لاستیک و انفجار ترقه با شعار مرگ بر خامنهاى و مرگ بر دیکتاتور اعتراض خود را نشان دادند.

رشت
بیشترین تجمع در محله گلسار بود. در این محله جمعیت زیادی تجمع کرده و مأموران سرکوبگر نیروى انتظامى را که قصد پراکنده کردن آنها را داشتند، هو میکردند.  وسیعا رقص و پایکوبی و شعار دادن جریان داشت. جوانان شعار میدادند “خامنه ای قاتله ولایتش باطله” و “مرگ بر دیکتاتور” و شعارهای دیگر. در چند محله دیگر نیز جشن و پایکوبی و شعار دادن جریان داشت.

کرمانشاه
مراسم چهارشنبه سوری حوالی ساعت ۵ شروع شد و مردم در بسیاری از مناطق جشن گرفتند و شادی کردند و آپارتاید و جداسازی جنسیتی را در هم شکستند. در پارک شرقی جوان ها (دختر و پسر) دست هم را گرفته و در حال رقص و شادی بودند که دو تا از مامورهای نیرو انتظامی آمدند و اعلام کردند که متفرق شوید که با اتحاد مردم مواجه شدند و مردم با هو کردن و شعار دادن آنها را بدرقه کردند.  بار دیگر حدود ٢٠ تا پلیس همراه با تجهیزات نظامی آمدند و از مردم خواهش کردند که متفرق شوند اما مردم بازهم جوابشان را دادند و مراسم ادامه یافت. در مناطق مصدق و نوبهار و بلوار طاقبستان نیز مراسم با رقص و پایکوبی و شعار دادن جریان داشت. ماشین ها نیز با بوق زدن مخالفت خود را با رژیم اعلام میکردند. یک شاهد عینی به گزارشگر ما گفته است که ه یک کیوسک نیروی انتظامی در طاق بستان به دست مردم به آتش  کشیده شد. در نوبهار مردم تا ساعت ١٢ شب در خیابان بودند و با مأموران سرکوبگر که قصد پراکنده کردن آنها را داشتند درگیر شدند. جوانان هنگام درگیرى شعار مىدادند مرگ بر خامنه اى. آتش بازی و ترقه و نارنجک منفجر کردن تا دیر وقت ادامه داشت.

ساری
نیروهای جمهوری اسلامی از ساعات اولیه چهارشنبه در محلات مختلف حرکت میکردند و حضور خودرا به رخ مردم میکشیدند. ساعت سه شروع به رژه رفتن در سطح شهر کردند. اما علیرغم این از ساعت ۵ بعد از ظهر صدای ترقه و بمبهای صوتی و هلهله چهارشنبه سوری در شهر بلند شد. در خیابان طبرستان، فدک، پیوندی، ١۵ خرداد، باغ سنگ، کوی گلها مراسم چارشنبه سوری با شرکت دختران و پسران جریان یافت. پاسداران و بسیجی ها به جوانان حمله کردند و درگیریهایی صورت گرفت و شعار مرگ بر خامنه ای داده میشد. نیروهای جمهوری اسلامی با گلوله های لاستیکی و باتون به جوانان حمله میکردند. گزارشها گویای اینست که تعداد زیادی از جوانان دستگیر شده اند.

بندر انزلی
شمار زیادی از جوانان در محلات مختلف جمع شده بودند و میرقصیدند و موزیک پخش میکردند و دور آتش میچرخیدند.
بروجرد
در چندین محله آتش های بزرگی برپا شده بود و جوانان دور آن میرقصیدند و شعار میدادند. در خیابان تختی دختران و پسران شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای سر میدادند.

قزوین
شمار زیادی از جوانان بیرون آمده بودند و به جشن و پایکوبی و آتش بازی و ترقه پرداختند. بیشتر تجمعات در خیابان خیام بود. نیروهای انتظامی تلاش کردند مانع جوانان شوند اما با مقاومت آنها روبرو شدند و درگیریهایی صورت گرفت و شعار دادن اوج گرفت.
 
 

در خرمآباد
مردم بهطور گسترده به خیابان آمده بودند. یک گزارش میگوید این شهر به مدت ٢٠ دقیقه دست مردم بود. مردم اطراف دریاچه سه بسیجى را به شدت گوشمالى دادند. مردم شعار مىدادند: “مرگ برخامنهاى” و “خامنهاى قاتله ولایتش باطله” و “نترسید نترسید ماهمه باهم هستیم”.
 
در مشهد
 خیابانها و کوچه پس کوچهها به میدان جنگ تبدیل شده بود و پر از صداى انفجار بود. مأموران موتور سیکلت سوار قادر به مقابله با جوانان نبودند و از برابر آنان فرار میکردند. جوانان میگفتند خامنهاى گفته است چهارشنبهسورى حرام است، به همین دلیل ما چهارشنبهسورى را به بهترین شکل ممکن برگزار کردیم. در همه محلات مشهد بساط چهارشنبه سوری و درگیری با نیروهای انتظامی و صدای ترقه و نارنجک بود. بسیجی ها با موتور ویراژ میرفتند. جوانان جلوى خودروهایى که فکر مىکنند مربوط به بسیجیها است ترقه مىانداختند و سپس اقدام به فرار میکردند. خیابان امام، مملو از جمعیت و مشابه به یک میدان واقعى جنگ است. جوانان مىگویند: به کورى چشم آخوندها ما چهارشنبهسورى را آنطور که مىخواستیم برگزار کردیم.

اورمیه
یک گزارش میگوید این چهارشنبه در تاریخ اورمیه بی سابقه بود. علیرغم حضور نیروهای سرکوب گارد یگان ویژه و بسیج و سپاه در سرتاسر شهر مردم ارومیه به صورت دسته جمعی در هر محله اقدام به روشن کردن آتش و زدن بمبهای صوتی و ترقه و فشفشه کردند. تمامی فضای شهر مملو از دود بود. مردم شعار میدادند و میرقصیدند. نیروهای جمهوری اسلامی جرات درگیر شدن با مردم را نداشتند. 

ایلام
ساعت نه و نیم شب در ایلام نیروی انتظامی نیروی زیادی را به میدان امام حسن برد و اعلام کرد که فرماندهی نیروی سرکوبگر انتظامی هم درآنجاست. درهمین ساعت در میدان نماد مردم تجمع کرده بودند و نیروی انتظامی به این محل نیرو اعزام کرد درگیریهایی صورت گرفت اما جوانان به رقص و شعار دادن ادامه دادند. در میدان امام و خیابان مطهری و میدان فضل اللهی و اطراف مصلی جشن و شعار دادن جریان داشت.
بوکان:
مراسم چهار شنبه سوری با شرکت بیش از ٢٠٠٠ نفر برگزار شد. خیابان ورزش که مردم آنرا چهار راه لندن نام نهاده اند، جمعیت زیادی جمع شده و به رقص و شادی و پایکوبی پرداختند. بخش زیادی از جمعیت را زنان تشکیل میدادند که به رقص و پایکوبی پرداختند و جمعیت حاضر برایشان دست زدند. تعدادی از ماموران رژیم که با لباس شخصی در میان مردم حضور داشتند مردم را تشویق به پراکنده شدن کردند که مردم وقعی ننهادند. نیروهای انتظامی و پلیس نیز جرات دخالت در مراسم را نداشتند.

ربط و سردشت:
در سردشت نیز مردم از ساعت ٣ بعدازظهر شروع به روشن کردن آتش در محلات، پشت بامها و مناطق اطراف کوه و تپه ها و به رقص و شادی پرداختند. در شهرک ربط و روستاهای اطراف آن نیز مردم وسیعا در مراسم چهارشنبه سوری شرکت کردند و ضمن شادی و رقص به ترقه در کردن و فشفشه هوا کردن پرداختند. در سایر شهرهای کردستان نیز مردم بطور گسترده در مراسم های چهارشنبه سوری شرکت کردند که گزارش آن متعاقبا به اطلاع خواهد رسید.

فولاد شهر  اصفهان
خیابانها از صبح تحت کنترل مامورین نیروی انتظامی بود. از ساعت ٨ شب با تجمع مردم در سه راهی B5 به درگیری بین مردم و مامورین انتظامی تبدیل شد ، که با باتوم و گازهای اشک آور به سمت جوانان یورش بردند و چند نفری دستگیر شدند . این یورش چند دقیقه بیشتر دوام نداشت ، مردم با پرتاب سنگ به سمت ماموران انتظامی آنها را به عقب راندند و به دادن شعارهایی همچون مرگ بر دیکتاتور- توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد و سرودن یار دبستانی من و… پرداختند . با عقب نشینی نیروی انتظامی جمعیت شروع به شکستن تابلوهای خیابانهای اطراف که با نام های خامنه ای و مطهری بودند ، کردند ، آتش زدن بنرهای تبلیغاتی و روشن کردن فشفشه و … . نکته ی جالب دیگر شعار دادن گروهی دختران بود که تحسین و همراهی جمعیت را همراه داشت.در ساعت حدود ١١ این تجمع کم کم پراکنده می شد که پلیس های موتور سوار جرأت حضور پیدا کردند و به تعقیب جوانان پرداختند . درگیری ها تا چهارراه B5 و بعد از آن ادامه داشت.*