چهارشنبه سوری , فرازی درخشان از پیکارآزادی

شب بی مانندی بود دیشب. نسل قیام و آزادی,  سراسرایران را, با آتش و شعارمرگ بر دیکتاتور, با رقص و پایکوبی و پیکار علیه شب پرستان آخوندی/نظامی  نورانی کرد. نسل قیام عزم و اراده مردم ایران را , همچون پتکی بر پیکر نظام ضحاکی کوبید.

چهارشنبه سوری بی مانند دیشب درسهایی فراوان داشت برای همه طرفهای تاریخ جاری ملت ما, درسهایی برای مشتاقان آزادی, برای رمیده ها و متمایلان به سازش و البته تجربه وحشتناکی برای دشمنان ملت ایران , یعنی همین طیف جلادان حاکم و سرآنان/ خامنه ای. برخی از برجسته ترین آموزه های این شب به یاد ماندنی را که  بلافاصله به چشم می آیند, تلگرافی می نویسم:

 

  • ·          پیروزی قیام کنندگان علیه فتوای خامنه ای و حکومت نظامی:

 در هفته های گذشته, به خصوص در هفته آخر پیش از چهارشنبه سوری, تمام سران نظام و حتی شخص ولی فقیه (فتوای آخری اش نشان از تصلب شرائین, ای بسا ناقص العقلی هم داشت) جملگی نهایت تلاش کردند علیه مراسم چهارشنبه سوری و برنامه های آتش و اعتراض و رقص و پایکوبی مردم جوّسازی کنند, رعب و وحشت بیفکنند, بلکه روحیه ها را رمیده و عزمها شکسته به هزیمت افتند. البته اصلاح طلبان «نظام پرست» نیز نقش خود را ایفاء کردند و همه را به «جشن  در آرامش» فراخوانند… اما چهارشنبه سوی نسل قیام همه « اهریمنها» را درشعله های آتش آزادی خواهی فروبرد و سوزاند, نشان داد که چه نیروی بنیان کنی در قلبها و اراده های نسل جوان و قیام ایران نهفته است. برغم حکومت نظامی اعلام نشده, با وجود مهیب ترین توراختناق سراسری در خیابان, بازدر هزاران محله و  درسراسرمیهن بزرگ ما, در صدها شهر بزرگ و کوچک , جوانان و خانواده ها به خیابان آمدند و شب را با کُپه های آتش و شادمانی و شور و پیکار اعتراضی, با شعارهای کوبنده مرگ بر دیکتاتور, مرگ بر خامنه ای و… به روزو آیت روشن طرد ولایت فقیه تبدیل کردند. زردی ترس و لرز و سازش و رمیدگی را به آتش افکندند و سرخی شورو شعله نبرد رهایی را از آن خود کردند. درچهارشنبه سوری آتشین, نسل قیام برحکومت نظامی خامنه ای پیروزشد.

 

  • ·          اوجگیری روحیه تهاجمی قیام سراسری,

همه می دانند که درپی شکست تاکتیک «اسب تروآ»ی اصلاح طلبان در روز ۲۲ بهمن عده ای, به جای درس گرفتن از خطای – به صف رژیم رفتن/ درصف رژیم ماندن –  خودشان را باختند وبه هزیمت افتادند, بدتراین که دانسته تلاش کردند مرض را به جامعه نیزتسرّی دهند: با مواضع خصومت آمیز خود نسبت به مجاهدان و مبارزان قاطع نبرد , با وادادگی و برسمیت شناسی گماشته ولی فقیه, با سکوت نسبت به سرنوشت هزاران مجروح و زندانی دانشجویی, با خانه نشینی و ابرازتمایل مکرربه «نظام» آبروباخته و…  با این رویکردها و روشها بود که در همه سطوح جنبش, درسطح کشوری و به خصوص در شهرهای بزرگ میلیونی ایران, تخم یأس و نگرانی و تفرقه  پاشیده شد. بعضاً نظریه های گوناگون بدبینانه, سازشکارانه و حتی تسلیم طلبانه در مقابل استبداد خونریز ظهور کرد  و دست آخر هم ایده ای شگفت , نامعلوم و بودار به نام « سال صبرو حوصله» اعلام شد؟!.

درفاصله یک ماه گذشته, خط قاطعیت در مقابل استبداد را به شدت مورد حمله قراردادند. بارها و بارها,  پیکارگران خطوط مقدم  جبهه ضد ولایت فقیهی را , با انواع و اقسام طرح و ترفند وتهتک و به ویژه با چسب تکراری و ارتجاع پسند « خشونت ورزی و تند روی» کوبیدند . می خواستند مکافات خسرانی را که سازشکاران و اصلاح طلبان به جنبش وارد کردند ازپهلوی ضرب دیده مبارزان و رنجدیدگان جنبش بگیرند, روش همیشگی « میانه بازان».  آقایان, به جای درس گرفتن از تجربه شکست و کنار گذاشتن تفکر پشت « اسب تروآ», دست بالا را گرفتند  و – البته به یاری امدادهای غیبی رسانه های بزرگ جهانی –  طلبکارهم از کار در آمدند و بیش از پیش « تند روان و تندروی» را نواختند. لابد به عنوان پیش پرداختی برای گرد هم آمدن « عقلای دوطرف» ؟ خلاصه در ظرف این یک ماهه «آرامش و میانه روی» رو آمد. درطرف رژیم اما, بازسازی و گسترش بسیج و سازماندهی هرچه بیشتر طرحهای خفیه نظامی. درصحنه علنی هم هیچ میزی برای  « عقلا» چیده نشد.

درآستانه چهارشنبه سوری که همه شواهد نشان از خیزش مجدد نسل قیام و آزادی می داد, باز هردو جماعت – رژیم و آرامش طلبان – به هول وولا افتادند که نکند…

آنها که مترصد بودند جنبش را به بند  صبر و هزیمت کشانند, باردیگر و به دفعات زور و زر رژیم را به رخ توده ها کشاندند , مردم به پا خاسته و جوانان را از « عدم توازن قوای مطلوب» ترساندند, به این و آن دستاویز ( مثلاً آزادی شماری از زندانیان جنبش در آستانه عید که حق مردم و نتیجه پیکار خانواده ها و فشار اجتماعی است و…) دمبدم همه را  به سکوت و فوقش انجام «جشن نور در آرامش» فراخواندند, بعضی حتی هرترقه و فشفشه ای را سلاح و خشونت نامیدند و پیشاپیش , هرروز در هر وعده نمازشان جوانان را – نه شبکه سراسری سرکوب و اختناق حاکم را – از « هرگونه خشونتی» بر حذرداشتند, ….

ولی برغم این تمهیدها, چهارشنبه سوری آتشین آمد, دشمن اصلی را کور و همه این آقایان را بور کرد.

آیا این جماعتهای «نظام پرست» حالا که آتش و سرخی عزم و اراده جوانان دلیرو آزادیخواه را به چشم دیده اند به صرافت می افتند؟ قطعاً نه همه شان. ولی قدرمسلم آنست که آتش چهارشنبه سوری  توی طیف صاحبان و حامیان نظام اختلاف و شقه را  بیشترو بیشترمی کند. به کوری چشم دشمن اما, این طرف همبستگی جهت پیشبرد پیکارقاطع افزایش می یابد. پیروزی به اتحاد می افزاید و چهارشنبه سوری آتشین یک پیروزی بزرگ بود . جلوی چشم ایران مشتاق و دنیای کنجکاو ,  روحیه تهاجمی نسل قیام سراسری  اوج و شکوه  تازه ای را به نمایش گذاشت. به  آقایان هم گوشزد کرد, ازسکوت و کناره نشینی و« سال صبرو حوصله» خبری نیست, به خودآیید!

   

  • ·          چند کلمه در مورد تاکتیک, وسایل و مناسبتها

 شهرهای کوچک و بزرگ ایران, هزارتوهای شگفتی هستند که دیگر بافت آنها در تسلط بسیج و لباس شخصیهای منفور و آبروباخته رژیم نیستند. چهارشنبه سوری آتشین نمی توانست برگزار شود هرآینه چنان سلطه ای , که رژیم خیلی تلاش دارد مدعی وجود و احاطه آن باشد, واقعیت می داشت. خیر, این جماعتهای رسوا رفته رفته برای استتار نقش خود و  پنهان نگهداشتن رابطه و پیوند ارگانیک خودشان با رژیم به طور فزاینده مسأله خواهند داشت. درهرحال, شهرها هزارها هزار محله و گوشه های پنهان و آشکار برای حضور, پناه گیری , تحرک و تغییر نقطه عملیات در اختیار مبارزان می گذارند. تاکتیکهای تعرض سازمانیافته, حضور پراکنده و تحرک سریع درمقابل نیروهای سرکوب, در چهارشنبه سوری آتشین به اجرا در آمد, پیروزشد و برای روزها و شبهای آینده قابل تکرار و آزمایش هستند. وسایل و ابزاری که درچهارشنبه سوری به کار رفتند, حداقلهای در دسترسی بوده و هستند, که کاربرد آنها هم برای فرسودن اعصاب نیروهای سرکوبگر در شب و روز قابل بهره گیری هستند و هم  درمواقع حساسی برای دفاع وحمله. بی تردید در زمینه دستیابی به ابزارو وسایل جدید پیکار هم جنبش جوانان به رشد و توانایی بیشتردست خواهد یافت.

چهارشنبه سوری نشان داد که برخلاف تصور اولیه , که روزهای رسمی رژیم را «امنترین و بهترین مناسبتها» می نامیدند, هرشب و روزی که مورد علاقه , اطلاع و شناخت عمومی مردم ایران باشد, مثل همین چهارشنبه سوری , روزهایی چون سیزده بدر, روزکارگر و… شبهای خاص مذهبی, همه این مناسبتها, مناسب رزم و پیکارآزادی اند. بخصوص اگر این مناسبتها با آداب و رسوم اخص رژیم منطبق نباشند. آن وقت دیگر روزبعد  کسی از دستگاه حاکم نمی تواند پیروزی را به حساب خود نویسد و خامنه ای بیاید « ازامت در صحنه » تشکرکند و مال مردم را به کیسه خود بریزد.  مثل همین چهارشنبه سوری آتشین دیشب, که آشکارا  یک پیروزی پیکارقاطع آزادی علیه ولایت فقیه و  خلاف مطلوب سازشکاران است. البته  این مسأله «مناسبتها» تا هنگامی اهمیت فوق العاده دارند که جنبش سراسری هنوز فاقد گردانهای قوی پیکار اجتماعی سازمانیافته کارگری / کارمندی است, گردانهایی که در مراحل اولیه اند ولی – با توجه به بحرانهای فزاینده اقتصادی/ سیاسی جاری –  درسالی که می آید , به احتمال زیاد, رشد و گسترش شتابانی پیدا خواهند کرد.

۱۷ مارس ۲۰۱۰