هشت مارس ۸۸ در ایران با محدودیتهای زیاد اما سرخ

هشت مارس روز جهانی زن امسال در ایران، در شرایطی گرامی داشته شد که یک جنبش زیر و رو کننده علیه حکومت و قوانین ضد انسانی آن در جریان است. یک شاخص مهم جنبش اسلامی و اسلام سیاسی ضدیت مفرط این جنبش با زنان و حرمت و جایگاه انسانی زنان است. جنبش اسلامی با ضدیت علیه  زن، با نقض حقوق زنان، با تحمیل نفقه به زنان و درخواست تمکین مطلق از آنان به قدرت رسیده و اکنون در یکی از مهمترین مراکز قدرتش یعنی ایران، از سوی زنان به چالش گرفته شده است.
واقعیت اینست که زنان در ایران از همان روزهای اول فرمان اسلامیون و رهبر فاشیست آنها خمینی و فتوای یا روسری و یا توسری این جانی، پاسخ رد داده و به خیابان آمدند. امسال بعد از سی و یکسال نبرد بی امان و بسیار سخت، هشت مارس در قامتی بلندتر و روشن تر از مطالبات تظاهراتهای اولین ۸ مارس بعد از سرکار آمدن خمینی، زنان به خیابان آمده و این پیشروی آشکار را به نمایش گذاشتند. جنبش برابری طلبانه، مدرن و پیشرو زنان ، در نه ماه گذشته در ایران، در ابعادی بزرگ به میدان آمد و تحسین و سمپاتی بین المللی را بخود جلب کرد. هشت مارس امسال در چنین شرایطی برگزار میشد. در حالیکه یک جنبش عظیم اجتماعی علیه حکومت اسلامی و قوانین متحجرانه اسلامی در جریان است و در حالیکه حکومت از ترس و وحشت سرنگونی، به جنایت و خونریزی و شکنجه و تجاوز بیشتر روی آورده است. با وجود چنین وحشیگری و سبعیتی، جنبش برابری طلبانه و پیشرو زنان  با امید به پیروزی به میدان آمده است.
روز جهانی زن امسال از چند نظر مهم و قابل توجه بود. امسال هشت مارس ، اعتراض روشن و شفاف به حکومت اسلامی و سمبل زن ستیزی این حکومت، یعنی حجاب بود، جمهوری اسلامی با حجاب آمده و با حجابسوزان میرود. حجابها را در ایران و در جهان، زنان پیشرو و مدرن و ادامه دهندگان راستین و لایق  تظاهراتهای هشت مارس ۱۹۷۹ آتش زدند. این برنامه ها هر چند هنوز ابعاد توده ای نداشت، اما پتانسیل عظیم یک جنبش مدافع حقوق زن را نمایندگی کرد که در اعماق جامعه در جریان است و حکومت اسلامی را به عجز و لابه کامل کشانده است.
هشت مارس امسال با قطعنامه های مترقی و پیشرو در شهرهای مختلف و بویژه در کردستان ، با حضور فعالانه رهبران کارگری در این برنامه ها ، پنجره ای بود که از آن میتوان مناظرهای زیبا را تماشا کرد.
به نظر من ۸ مارس امسال ویژه گیهایی دارد که باید به آن دقت کرد. اولین مسئله ای که امسال برجستگی داشت و قابل توجه بود دیگر خبری از تلاش جناحهای رژیم اسلامی برای اینکه روز جهانی زن را روز فاطمه زهرا بنامند نبود. این موضوع تاکنون کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، در حالیکه این یک فاکتور مهم در صحنه سیاست در ایران است.
این فاکتور مهم است زیرا تثبیت روز جهانی زن و شکست تلاشهای جریانات اسلامی از حاکمان تا اپوزیسیون اصلاح طلبش را تثبیت کرد. سالهای قبل کمونیستها ناچار بودند که تحریف و دستکاری تاریخ  از جانب جریانات اسلامی و جریانات ناسیونالیستی طرفدار رضا شاه در ایران را مرتب گوشزد کنند و بگویند روز زن نه تنها ربطی به روز فاطمه این سمبل زن اسلامی ندارد بلکه دقیقا علیه آن است. امسال احتیاجی به این نبود که در مقابل تلاش شاه پرستان روز ۸ مارس را به عنوان روز جهانی زن گوشزد کنیم. زیرا آنها تسلیم شدند و شکست خود را پذیرفتند. با این حال حکومت اسلامی بر عکس سالهای قبل دیگر لازم ندید حتی روز فاطمه زهرایش را هم برجسته کند. زیرا تنها راه ادامه حیات خود را سرکوب خشن و نظامیگری قرار داد و نه تبلیغ فریبکاری “ارزش” زن در اسلام  و موضوعات و اراجیفی از این نوع.
جناح گیج و منگ اصلاح طلبان حکومتی هم که از اینجا رانده و از آنجا مانده هاج و واج مانده بود، ناچارا سعی کردند با قبول این شکست بپذیرند که روز جهانی زن همان هشت مارس است. آنها یک زن چادری را که کمی هم روسری رنگی از زیر چادرش بیرون میزد، بعنوان نمونه خجول زن اسلامی جلو صحنه آورده و در هشت مارس با او به استقبال این روز رفتند.  زهرا رهنورد را میگویم که سمبل زنان دانشگاه رفته اکثریتی توده ای ماننده نیره توحیدی و مشروطه چیهایی از نوع داریوش همایون است. این خانم اسلامی که از تبار اسلام ناب محمدی است و از اسلام نوع خمینی دفاع میکند و با چند ده متر پارچه های اویزان به خود میخواهد چهره ای زشت و قرون وسطایی خود را جایگزین چهره مدرن و امروزی زنان ایران کند. چهره ای که فقط برای موزه های بررسی روند پس زدن ارتجاع و عقب ماندگی متعلق به دوران گذشته ها خوبست و نه چیز دیگر.
اما بر خلاف تقلاهای اسلامیون چهره و سمبل زنان ایران نه زهرا رهنورد بلکه ندا آقا سلطان بود که در جهان خودنمایی کرد. امسال با عکس و پوستر ندا آقا سلطان بیش از همیشه چهره  مدرن و امروزی زنان ایران جهانی شد. جهانیان دیدند و پذیرفتند که زنان ایران قوانین و فرهنگ اسلامی و پوسیده را پس زده و بر ویرانه های آن یک فرهنگ انسانی و مدرن را شکل داده اند.
اما تفاوت و دستاورد روز جهانی زن در سال ۸۸ بسیار بیشتر از این بود. حجاب سوزان و زیر پا انداختن حجاب این سنبل و پرچم اسلام سیاسی یکی دیگر از جلوه هایی بود که امسال برجسته تر از همیشه خود را نشان داد. این اتفاق اگر چه هنوز در ابعادی محدود  اتفاق افتاده است اما نشان از تمایل عمومی و عمیق مردم برای خلاص شدن از چنگ فرهنگ اسلامی و جریانات اسلامی دارد.
اعتراضات و مراسمهای امسال در چند دانشگاه ایران و مراسمهای ۸ مارس در سنندج و شهرهای دیگر و بیانیه ها و اطلاعیه هایی که در داخل و خارج ایران منتشر شدند همگی با صراحت بیشتری علیه تبعیض جنسی حرف زدند. خواهان حقوق برابر همه انسانها شدند. نفرت خود را علیه قوانین تبعیض آمیز جنسی که جز انتگره قوانین و مقررات اسلامی است بیان داشتند.
قتعنامه های سنندج و سقز و بیانیه های فعالین و تشکلهای کارگری و تظاهراتهای خیابانی در ایران و خارج کشور همگی دال بر این بود که جنبش چپ و آزادیخواهی تلاش جدیی را از سر گرفته است که اجازه ندهند جریانات نئولیبرال و اسلامی به چشم مردم خاک بپاشند و مبارزات حق طلبانه مردم را به بیراهه ببرند. روز جهانی زن در سال ۸۸ در خارج و داخل ایران علیرغم محدودیتها و فضای پلیسی در ایران سرخ شد. ابعاد تجمعات و مراسمها در داخل ایران اگر چه به دلیل فضای سرکوب محدود بود، اما عمیقا رادیکال و سرخ به میدان آمد. پرچم آزادیخواهی و برابری انسان فارغ از مذهب و جنسیت و ملیت و نژاد به اهتزاز در آمد و این نوید دهنده تحرکات مهمتری در آینده است.
دخالت و ایفای نقش فعالین و تشکلهای کارگری در این مقطع زمانی که جنبش اصلاح طلبان حکومتی میخواهند مبارزات مردم را محدود به جدال جناحهای رژیم کنند، یکی دیگر از جلوه های شعف آور  به این مناسبت بود. این اقدامات یک بار دیگر ثابت کرد که نقش فعالین و رهبران جنبش کارگری و کمونیستها بویژه حزب کمونیست کارگری ایران برای تعمیق و پیشبرد مبارزات مردم علیه بی حقوقیهای حاکم بر جامعه تا چه اندازه جدی و تعیین کننده است.