باید سال نو را نوعی دیگر آغاز کنیم

در شرایطی به‌ استقبال آغاز سال جدید میرویم که‌ جهان سرمایه‌ داری بی هیج شک و شبهیی از لحاظ بی ثباتی اقتصادی ، بیکاری و برابری اجتماعی یکی از سیاهترین دوره‌های خود را سپری میکند . سرمایه‌ داران برای سود و سرمایه‌ بیشتر جهان را بکام انسانها تلخ کرده‌اند . تورم ، بی مسکنی ، گرسنگی، بیکاری … هر روز عیان تر و آشکار تر در اخبار و میدیاهای جهانی اعلام و بر روی آنتن ها دیده‌ و شنیده‌ میشود . و اما در ایران تحت سلطه‌ رژیم آخوندی جمهوری اسلامی آنها که‌ بدون ” نی ” مینواختند اکنون به‌ این دست آویزهم دست یازیده‌ اند .

فقر ، بیکاری ، اعتیاد … و هزار، هزار رنج و مصیبت بر این ملت زجر دیده‌ روا داشته‌اند که‌ از در و دیواردر هر گوشه‌ و کنار بالا رفته‌ است . تا جای که‌ به‌ گفته‌ خود رژیم و گفته‌ مرکز امار ایران ۴۷ میلیون ایرانی زیر خط فقر بسر میبرند . باید گفت ایرانی یکی از نابرابرترین و نا امن ترین کشورهای جهان به‌ حساب میآید .

جمهوری اسلامی در پایان سال پرونده‌ی قطور و خونین به‌ زیر بغل و دزدانه‌ میخواهد پای در آستانه‌ سال جدید بگذارد وهنوز در این اواخر سال با پلیسی کردن فضای جامعه‌ برای دمی شادی این مردم به‌ جان آمده‌ در مراسم آخرسال بانشان دادن چنگال و دندان وحشیانه‌ میخواهند باز هم  به‌ خون و گوشت بیالانند و بدرانند .!!!

که‌ اگرپرونده‌ فقط این یکسال گذشته را بازبینی کنیم سالها وسالها وقت می طلبد ‌آمارهای وحشتناک در تمامی زمینه ها ، فرهنگی ، اجتماعی سیاسی ، اقتصادی  کشاورزی … تا لبه‌ سقوط و انهدام امتداد دارد . به‌ طور مثال به‌ نقل از آمار منتشره‌ از نهضت سواد آموزی ۴ میلیون کودک در سن تحصیل از رفتن به‌ مدارس محرومند که‌ نقش کودکان دختر نمایانتر است . ۲ میلیون کودک کار داریم ، یعنی نان آور خانه‌ داریم !  آمار وارقام کودکان خیابانی، کارتون خوابها

دختران فراری ، معتادین … بماند بی تردید سر به‌ فلک می ساید .

وضعیت زنان جامعه‌ به‌ مراتب اسفبارتر و رقت انگیزتر میباشد . قوانین با شلاقی به‌ درازای هزار و چهارصد ساله‌ی شرع و دین روز به‌ روز سختر و گرانتر و خونین تر بر تن و پیکر آنان می پیچد و پوست و گوشت می ترکاند . و قونین ارتجاعی و ضد بشری را هرچه‌ بیشرمانه‌ تر و درندانه‌ تر به‌ اجرا مینهند هر گونه‌ صدای زنان آزادیخواه‌ و برابری طلب را خاموش و در زندانهای مخوفشان به‌ اسارت میآورند ، می سوزانند ، می کشند …

اعتیاد و فحشا را گسترش میدهند . و بنام  شرع در لوای” جشن تکلیف ” به‌ دختران ۹ ساله تجاوز میکنند ، علم صیغه‌ بر منارهای مساجد بر میآفرازند و چون کالا به‌ تبلیغات میپردازند و قیمت و بهای سنین آنها وبی شرمانه‌ بر پرده‌ بکارت دختران برچسب می نهند به‌ واقع آشکارا توهین و خار نمودن زنان جامعه‌ ما .

دانشجویان را شبانه‌ و روزانه‌ نهان و آشکار در خانه‌ ، دانشگاه‌ ، بازار … می روبایند . به‌ کوی و خانه‌ های آنها با اوباشان و بسیجیان ولباس شخصیها وهزار کوفت زهرمار دیگر از این نام و تیره‌ و قماش ، وحشیانه‌ یورش میبرند . و آنها به‌ اتهام های واهی به‌ سیاه‌ چالها و زندانها میسپارند . بر آزادیشان وثیقیه‌های آنچنان سنگین مینهند که‌ کسی را یارای فراهم کردن آن نباشد . آنها را ترور میکنند . آنها را ستاره‌ دار میکنند و …

معلمین ، روزنامه‌نگاران ، وبلاگ نویسان ، محصلین را به‌ جرم براندازی وهمکاری با شیطان کوچک و بزرگ و اتهامهای مضحک آخوندی که‌ سر در آخور دین و شریعت دارد بنام مفسد و محارب و … به‌ چوبه‌ های دار و یا زندان میسپارند .

هر دم و ساعت شاهد بر تعطیلی یکی از مراتب و مراکز صنعتی و کارگاه‌ و کارخانه‌های کوچک و بزرگ هستیم و افزایش روز به‌ روز بیکاری کارگران و هنگامیکه‌ کارگران برای مطالبه‌ی دستمزدهای پرداخت نشده‌ که‌ گاهی تا دو سال هم طول کشیده‌ بر می خیزند برایشان حکم شلاق و زندان بر می تابند . سندیکاها و شوراهایشان را تعطیل و سران آنها را دستگیر میکنند . و سالها به‌ آنها حکم میدهند . که‌ کم نیستند صالحی ها  و اوسانلو ها . چنان که‌ گاهی میبینیم و میشنویم که‌ به‌ علت فقر و تنگدستی ، توسط پدر یا مادری ، که‌ خانواده خود را به‌ هلاکت رسانده‌اند و یا نان آورانی که‌ از شرم دیدار روی فرزندان خود را به‌ دار آویخته‌اند . براستی که‌ قلم و کاغذ نتواند اینهمه ناعدالتی و نابرابری را بر شمرد و بنگارد در این مجال اندک که‌ امروز در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی است .

در شرایطی به‌ آغاز سال نو میرویم که‌ میلیونها پدر و مادر از دیدن روی کودکان خود و مطالبات آنها شرمگین و اندوهگینند . میلیونها مادر و پدر و فرزند در پشت میله‌های و حصارهای این ددان و اوباشان اسلامی و ارتجاعی در بند و اسارت بسر میبرند و یا در زیر شکنجه‌های جلادان هستند . و سران آخوندی برای بقای عمر نگیین و حکومت ارتجاعیشان که‌ چه‌ سرمایه‌ و پولهای را به‌ حلقوم کشورهای فرصت طلب و تروریستهای اسلامی و باجبگیران لبنانی وچینی و فلسطینی و … چپاندند تا شاهد سفره‌های هر روز خالی تر از روز دیگر مردم باشیم . افزایش آمار زندانیها ، بیکاری ها ، فقر ، اعتیاد و … همه‌ و همه‌ گوشه‌ی بسیار اندک از کارنامه‌ یکساله‌ی این جانیان و مرتجیعن حکومت اسلامی است . 

برای سامان دادن به‌ این وضعیت و رهایی از یوغ استبداد و ارتجاع باید روشن و واضح بدانیم که‌ نه‌ جنبش سبز و نه‌ موسوی و کروبی و خاتمی و غیره‌ و ذالک نسخه‌ درمان نیستند و سند دال بر باطل بودن آنها و ارتجاعی بودنشان  مراسم روز زن ۸ مارس بود که‌ چنان لال مانی گرفته‌ و خاموش بودند . چون اینها هم از آن تیره‌ و تبار خامنه‌ای و احمدی نژاد و …. همان قماش هستند و میپندارند‌ زن چون کالا و برده‌ است که‌ باید فقط با نوع دوم از انسان به‌ آنها نگریست .

تنها راه رهایی از یوغ بردگی و اسارت و رسیدن به‌ آزادی و برابری انسانها زمانی امکان پذیر است که‌ پرچم  مبارزات بدست طبقه‌ کارگر برافراشته‌ شود و جنبش کارگری باید برای رهبری همه‌ جانبه‌ در اوضاع کنونی و بر علیه‌ ظلم و ستم ، فقر و تنگدستی و گرسنگی که‌ سرمایه‌ داران و حکومت اسلامی بر مردم و آنها تحمیل نموده‌اند با تشکل شوراها ، اعتصابات و نهایت با دیکتاتوری پرولتری به‌ میدان آیند و رهایی و آزادی و برابری را به‌ ارمغان آورند .  

                               ابراهیم حیدری —  ۱۶/ ۰۳/۲۰۱۰       ‌