درسهاى “مدرسه فمینیستى” , کلارا زتکین کمونیست “مسلمان” میشود!

بمناسبت روز جهانى زن فمینیسم اسلامى یکى از کارهاى “خارق العاده” و “فوق هوشمندانه” خود را ارائه داد. دست اندرکاران سایت “مدرسه فمینیستى”٬ خانم نوشین احمدى خراسانى و همکارانش٬ البته نه به شیوه قاضى مرتضوى و لاجوردى٬ بلکه به روش مدنى و مسالمت آمیز٬ “قیامت” ساختند و کلارا زتکین کمونیست و پرچمدار روز جهانى زن را توبه دادند و به “اسلام رحمانى” و “سبز” موسوى مشرف کردند! بدنبال این بازى ذهنى پست مدرنیستى٬ کلارا زتکین هم قد نوشین احمدى خراسانى و همکاران مدرسه فمینیستى اسلامى شد و طى بیانیه اى اعلام کرد: 

” من کلارا زتکین اعلام میکنم که ٨ مارس امسال را به همراه یک شاخه گل رز به در زندان اوین مراجعه کرده و این روز به زنان سبز در بند با یک تکبیر جانانه تبریک خواهم گفت”

“کلارا زتکین: ما اعلام میکنیم که در روز ٨ مارس براى آزادى زنان هتل اوین آش نذرى خواهیم پخت” (خود حکومت میگوید بازداشتگاه و زندان اوین٬ اینها میگویند “هتل اوین”!)

 

 

” من کلارا زتکین اعلام مى کنم که روز ٨ مارس بر بالاى پشت بام خانه ام الله و اکبر خواهم گفت”

 

 

“کلارا زتکین: الله اکبر الله اکبر … الله اکبر   همسایه محترم ٨ مارس مبارک٬ مبارک”  

 

 

این شاهکار “هشت مارس به سبک جنبش سبز” است. باید منتظر باشیم شاخه “کارگرى” جنبش اسلامى الگوى کارگران کفن سبز پوشیده٬ در حالى که بجاى سرود انترناسیونال سرود “مسلمانان جهان متحد شوید” زمزمه میکنند٬ و به طرف چاه جمکران راهپیمائى میکنند و “مهدى بیا٬ مهدى بیا” سر میدهند٬ ارائه کند!؟

چرا خانم احمدى و دوستانش بجاى کلارا زتکین فاطمه و زینب را انتخاب نکرده اند؟ فاطمه و زینب به سنت و تفکر و اخلاقیات و فرهنگ و سطح خواستها و افق شان نزدیکتر و آشناتر است. با “اسلام رحمانى” و خمینى و ارزشهاى ارتجاعى “آیت الله هاى دگر اندیش” و “طرفدار حقوق زن در اسلام” نزدیکتر است. اصلا چرا دست از سر ٨ مارس برنمیدارند؟ چرا همان روز اسلامى زن حکومت شان را با آش نذرى جشن نمیگیرند؟ چرا جنبش اصلاح طلبان حکومتى زهرا رهنورد را با چادر و چارچوق و افکار متحجرش میشل اوباماى ایران معرفى میکنند و کلارا زتکین را زن مسلمان آش نذرى پز که پشت حاج خانم و حاج آقا موسوى مودب ایستاده است؟ 

مسئله اینست که ٨ مارس در هر سوراخ و سنبه دنیاى سرمایه دارى و ارتجاع ضد زن امروز مهرش را کوبیده است. در آمریکا کاخ سفید هم بمناسبت ٨ مارس برنامه میگذارد. در اپوزیسیون ایران فرح پهلوى سلطنت طلب که حکومتش روز زن خودش را داشته ناچار است براى ٨ مارس پیام بدهد. از مونارشیست تا مذهبى و قوم پرست و ناسیونالیست و اسلام زده هاى مدرسه فمینیستى نمیتواند ٨ مارس را ندیده بگیرد. اگرچه زنان بعد از یک قرن از ٨ مارس هنوز اسیر نظام موجود اند اما تا آنجا جلو آمده اند که واقعیت وجودى شان و پرچم جهانى و سوسیالیستى شان را به فرق سر همه بورژواها و تاریک فکرانش و مدافعین مردسالارى و تبعیض جنسى بکوبند. 

اما کلارا زتکین کمونیست و ضد دین و شورشى و انقلابى است. نکته ظریف اینست که توجه زنان در ایران به کلارا زتکین هاى امروز و افق آزادى و برابرى زن در جامعه است. این صورت مسئله و درد واقعى این خانمهاى فمینیست اسلامى و ضد کمونیست است. اما این صورت مسئله با تلاش ارتجاعى معلمین مدرسه فمینیستى براى سبز کردن رنگ سرخ ٨ مارس و یا “غسل تعمید اسلامى” خود کلارا زتکین در اتاق بازجوئى مدنى مدرسه فمینیستى پاک نمیشود. اینها در واقع با کلارا زتکین هاى امروز ایران کار دارند. دارند میگویند کمونیستها و کلارا زتکین ها اشتباه کردند که علیه نظام ضد زن شوریدند٬ خواهان تغییرات انقلابى بودند٬ و در راس جنبشهاى اجتماعى و توده اى براى تغییرات رادیکال قرار گرفتند. باید امروز همه از جمله کلارا زتکین هاى ایران٬ به شکل و شمایل شیرین عبادى و نوشین خراسانى و زهرا رهنورد درآیند! باید زنان جسور و مبارز که شبح انقلاب زنانه علیه حاکمیت آپارتاید اسلامى را به پرواز درآورده اند کنترل شوند. تنزل کلارا زتکین انقلابى و کمونیست به زن آش نذرى درست کن و الله و اکبر گو شرق زده و اسلام زده و تنزل افق رهائى کمونیستى زن به اسارت در آپارتاید اسلامى و جنسى٬ البته با واقعیت اجتماعى بیرون دفتر کار این خانمها و توقعات زنان در ایران سر سوزنى خوانائى ندارد. اما از روحیه وحشت زده اى خبر میدهد که خود را در مقابل جسارت زنان مبارز و آزادیخواه علیه نظام ضد زن اسلامى باخته است. این شاهکار قبل از هر چیز بیان روحیات مستاصل و حال و روز فعالین موسوم به سبز طرفدار “جمهورى اسلامى عزیز” است.  

کلارا زتکین بعنوان کسى که تاریخ ٨ مارس با نام او گره خورده است٬ و هر زن و مرد طرفدار آزادى و برابرى زن با نام او و تلاشهایش آشناست٬ و مهمتر کلارا زتکین هاى امروز ایران و منطقه که پرچمشان نابودى آپارتاید اسلامى و قوانین مترتب به آنست٬ استخوانى است که در گلوى ضد کمونیستها و بورژواها و طرفداران جمهورى اسلامى گیر کرده است. قابل قورت دادن نیست. در نتیجه باید کاریکاتورى مضحک از آنها را بصورت آش نذرى پز یعنى همان تصویر زن سنتى و تو سرى خور٬ الله و اکبر گو یعنى همان زن در اسارت مذهب و خرافه٬ آنهم در روز جهانى زن بدست داد. و خود ٨ مارس هم چون قابل قورت دادن و صرفنظر کردن نیست٬ رنگ سرخ اش را “سبز” کرد. اینجا البته در دنیاى ذهن مجرد و محض و عقبمانده٬ کلارا زتکین و خود ٨ مارس و جنبش آزادى زن طى یک هجى مجى اسلامى سبز میشود و به شکل مدرسین مدرسه فمینیستى در مى آید! این ذهنیت مالیخولیائى را حتما باید متخصصین امر و روانشناسان تجزیه و تحلیل کنند. اما تا به قلمرو سیاست و مسئله رفع تبعیض از زنان برمیگردد٬ این آرزو حتى کودکانه هم نیست. چون آرزوهاى کودکانه زیبا و انسانى اند. بیشتر آرزوئى ارتجاعى و ضد زن است که نظام اسلامى مورد علاقه این خانمها با سه دهه کشتار و سرکوب و تحقیر زنان نتوانسته به آن نائل آید. به طریق اولى با ویدئو کلیپ و تبلیغ تصویر زن متحجر مذهبى و سنتى و فرودست در خدمت طایفه “حاج آقا” ها نمیتوان به این آرزوى ارتجاعى رسید.   

مدرسه فمینیستى بجاى این آرزوهاى پوچ بهتر است کمى سیاسى باشد و به طرق سیاسى براى جنبش اسلامى کادر درست کند. مثل خانم عبادى یکى مثل منتظرى را “مرجع تقلید” و دایناسور- آیت اللهى را “پدر حقوق زن” کنند٬ شاخه زنانه حوزه و تعلیم آخوند و امام جمعه زن تاسیس کنند٬ با الگوى فرهنگ مردسالار و عقبمانده زن خانه دار٬ زن آشپز و بویژه آشنا به انواع آش نذرى و سفره٬ زن مسلمان صاحب توضیح المسائل و غیره تربیت کنند! این خانمهاى محترم دارند با زبان بى زبانى میگویند هزاران کیلومتر از ابتدائى ترین خواستها و مطالبات و افق آزادى و برابرى زن در ایران دور و به آن عمیقا بى ربط اند. این خانمها دارند به حکومت ضد کمونیست و سرکوبگر اسلامى شان میگویند که شاخه تبلیغات ضد کمونیستى و ضد آزادیخواهانه زنان با تابلوى “مدرسه فمینیستى” دایر است. *