کمون فنا ناپذیر است!

١٣٩ سال از زمان اعلام موجودیت کمون پاریس میگذرد. ١٨ مارس ١٨٧١.

اهمیت کمون تنها در این نبود که برای نخستین بار پرولتاریا در یک کشور، ولو برای دوره ای بسیار کوتاه، قدرت سیاسی را در دست گرفت. نه فقط اقدامات فوری اقتصادی و اجتماعی کمون، بلکه خود کمون، به مثابه یک شکل حکومتی که در آن دموکراسی مستقیم توده ها بدون تفکیک امور مقننه و مجریه، به عمل درآمد، منبع غنی ای برای تدقیق تئوری و برنامه مارکسیستی در انقلاب پرولتری فراهم کرد.

 ما تاکنون در دو بخش، فصلهایی از کتاب با ارزش و یکی از اسناد با اتکا جنبش کارگری “تاریخ کمون پاریس” نوشته لیساگاره ١٩٠١ـ ١٨٣٠ را مجددا منتشر کرده ایم. در این کتاب با ارزش روزشمار سال  ١٨٧١ را می بینید. کمون پاریس علیرغم وجود کوتاه بودن حیاتش موفق بانجام اقداماتی شد که مفهوم حقیقی و اهداف آنرا باندازه کافی مشخص میسازد. کمون تسلیح عمومی را جانشین ارتش سنتی ـ این ابزار بلااراده طبقات حاکمه ـ نمود. کلیسا را از دولت جدا کرد و بودجه های مذهبی(یعنی مستمری ای را که دولت به کشیش می پرداخت) حذف کرد. کار شبانه نانواها موقوف شد. سیستم جرائم پولی یعنی این تاراجگری که بصورت قانون درآمده بود، ملغی گردید و بالاخره آن تصویب نامه معروف صادر گردید که بر مبنای آن تمام کارخانه ها، کارگاهها و موسساتی که صاحبان قبلی شان آنها را رها کرده بودند و یا تعطیل نموده بودند، به سازمانهای تعاونی سپرده شدند تا آنها را دوباره برای امر تولید بکار بیاندازند. و در عین حال کمون برای آنکه خصلت خود را بعنوان یک حکومت واقعا دمکراتیک و پرولتری به اثبات رسانده باشد، مقرر داشت که حقوق هیچ یک از کارمندان اداری و دولتی نباید بیش از دستمزد عادی کارگران بوده و تحت هیچ عنوانی نباید بیشتر از ۶٠٠٠فرانک باشد. تمام این اقدامات باندازه کافی شهادت از آن میدادند که کمون برای دنیای قدیم ـ که  براساس به نوکری گرفتن و استثمار بنا شده بود ـ خطر مرگباری میباشد. باین جهت جامعه سرمایه داری تا زمانیکه پرچم پرولتاریا برفراز شهر پاریس در اهتزاز بود، خواب راحتی نداشت. امر کمون امر انقلاب اجتماعی است، امر رهائی کامل سیاسی و اقتصادی زحمتکشان است، امر پرولتاریای جهانی است و باین مفهوم کمون فنا ناپذیر است.

نسان نودینیان کلن(آلمان)

٨مارس ٢٠١٠

تاریخ کمون پاریس! بخش دوم، نوشته لیساگاره«١٩٠١ـ ١٨٣٨)

سال ١٨٧١

٢٢ژانویه: پرولتاریای پاریس و نفرات گارد ملی در تظاهراتی که به ابتکار بلانکیست ها برگزار شد، شرکت کردند. آن ها خواستار سرنگونی حکومت و برقراری کمون شدند. به دستور «حکومت دفاع ملی» گارد متحرک بریتانی که از شهرداری حفاظت میکرد به سوی تظاهر کنندگان آتش. پس از کشتار کارگران بی سلاح، حکومت تدارک تسلیم پاریس را آغاز میکند.

٢٨ژانویه: پس از چهار ماه مبارزه ی کارگران، پاریس تسلیم پروسی ها میشود. در حالی که تمام نیروهای منظم خلع سلاح میشوند، گارد ملی اجازه داشت سلاح های خود را نگهدارد و مردم پاریس هم مسلح می مانند و فقط امکان تصرف بخش کوچکی از شهر را به پروسی ها دادند.

٨فوریه: برگزاری انتخابات در فرانسه که اکثر ساکنان کشور از آن بی خبرند.

١٢فوریه: مجلس ملی جدید در بوردو افتتاح می شود. دوسوم نمایندگان محافظه کار و خواهان پایان جنگ هستند.

١۶فوریه: آدلف تی یر را به عنوان رئیس قوه ی مجریه انتخاب میکند.

٢۶فوریه: در ورسای، معاهده مقدماتی صلح بین تی تر و ژول فاور از یک سو و بیسمارک از سوی دیگر امضا می شود. فرانسه آلزاس و لورن شرقی  را به آلمان واگذار میکند و مبلغ پنچ میلیارد غرامت می پردازد. خروج آلمان از مناطق اشغالی به تدریج و به نسبت تادیه ی مبلغ غرامت صورت میگیرد. معاهده نهائی در تاریخ ١٠ مه ١٨٧١در فرانکفورت امضا شد.

١ تا ٣ مارس: پس از ماه ها درگیری و تحمل سختی ناشی از ورود ارتش آلمان به شهر و تسلیم بی وقفه حکومت، کارگران پاریس واکنشی خشم آلود نشان می دهند. گارد ملی طغیان می کند و یک کمیته مرکزی تشکیل می دهد.

١٠مارس: مجلس ملی یک قانون در مورد به تاخیر انداختن پرداخت وام های معوقه تصویب می کند. مطابق این قانون پرداخت وام هائی که تعهد آن ها بین ١٣ اوت و ١٢ نوامبر ١٨٧٠ صورت گرفته را می توان به تاخیر انداخت. این قانون به ورشکستگی بسیاری از خورده بورژواها منجر می شود.

١١مارس: مجلس ملی جا به جا میشود. با وجود ناآرامی ها در پاریس، حکومت در ٢٠مارس در ورسای مستقر می شود.

١٨مارس: آدلف تی یر در تلاش براح حلع سلاح پاریس، سربازان ارتش منظم را به پاریس اعزام می کند، ولی آنها به کارگران پاریس می پیوندند و از اجرای فرمان آتش خودداری می کنند. ژنرال ها کلود مارتنِِ ِ لکنت و ژاک لئونار کلمان توما توسط سربازان تحت فرمان خود به قتل میرسند. بسیاری از سربازان با مسالمت از پاریس خارج می شوند و عده ای هم در همان جا می مانند. تی ِ یر خشمگین از چنین رویدادی جنگ داخلی را آغاز می کند.

٢۶ مارس: شورای شهرداری ـ کمون پاریس ـ توسط شهروندان پاریس انتخاب می شود. کمون شامل کارگرانی می شود که در بین آن ها پیروان انترناسیونال، پرودن و بلانکی وجود دارند.

٢٨مارس: کمیته مرکزی گارد ملی که تا آن زمان وظایف حکومت را انجام می داد، پس از صدور فرمان انحلال دائمی «پلیس اخلاق» استعفا می دهد.

٣٠مارس: کمون نظام وظیفه و ارتش دائمی را ملغی می کند. گارد ملی تنها نیروی مسلحی است که همه افراد قادر به حمل سلاح در آن ثبت نام می کنند. کمون کلیه ی اجاره خانه های معوقه را از اکتبر ١٨٧٠ تا آوریل ١٨٧١ می بخشد. در همان روز اعتبارنامه ی خارجیانی که برای عضویت کمون انتخاب شده اند، تایید می شود؛ زیرا پرچم کمون پرچم جمهوری جهانی است.

١ آوریل: کمون اعلام میکند که بالاترین حقوق دریافتی یک عضو کمون از ۶٠٠٠فرانک تجاوز نمی کند.

٢آوریل: جهت سرکوب کمون پاریس، تی یر به بیسمارک متوسل می شود تا اسرای جنگی فرانسه را که اکثرا در ارتش هائی خدمت می کردند که در سدان و مدس تسلیم شده بودند، به ارتش ورسای تحویل دهد. بیسمارک در ازای پرداخت ۵میلیارد غرامت با این درخواست موافقت می کند. ارتش فرانسه محاصره پاریس را آغاز می کند. پاریس تحت بمباران مداوم قرار می گیرد و آن هم توسط همان کسانی که بمباران پاریس توسط پرروسی ها را بعنوان توهین به مقدسات محکوم کرده بودند. کمون جدائی کلیسا از دولت، الغای هرگونه کمک مالی دولت به مقاصد مذهبی و تبدیل تمام اموال کلیسا به اموال دولت را مقرر کرد. مذهب امری صرفا شخصی اعلام می شود.

۵آوریل: در تلاش برای جلوگیری از تیرباران کمونارها توسط ورسای، یک لایحه قانونی در مورد گروگان ها تصویب شد. بر اساس این تصویب نامه همه ی کسانی که به داشتن ارتباط با حکومت در ورسای متهم می شدند، گروگان اعلام می شدند. این تصمیم هرگز اجرا نشد.

۶ آوریل: گیوتین توسط گردان ١٣٧گارد ملی بیرون آورده و در میان شادی عظیم مردم سوزانده شد.

٧آوریل: در هفتم آوریل ارتش ورسای گدار سن در نویی را در جبهه ی غرب پاریس تسخیر کرد. در عکس العمل به سیاست تیرباران کمونارها ی دستگیر شده، کمون سیاست چشم در مقابل چشم و دندان در مقابل دندان را اعلام و تهدید به مقابله به مثل می نماید. این کار بلافاصله بلوف از آب در می آید و کارگران پاریس هیچ کس را اعدام نمی کنند.

٨ آوریل: در یک لایحه قانونی هر گونه نشانه، تصویر، دگم و دعای مذهبی از مدارس بیرون رانده می شود. در یک کلام مقرر می شود که «هر آن چه به حوزه ی وجدان فردی تعلق دارد» از مدارس خارج گردد. این تصویب نامه به تدریج اجرا می شود.

١١ آوریل: در حمله ای در جنوب پاریس، ارتش فرانسه با خسارات زیادی توسط ژنرال اودو به عقب رانده می شود.

١٢ آوریل: کمون تصمیم می گیرد که ستون پیروزی در میدان واندوم را که پس از فتوحات ناپلئون در ١٨٠٩ از توپ های غنیمتی ساخته شده بود، بعنوان نشانه شوینیسم و تحریک نفرت ملی، تخریب کند. این تصویب نامه در ١۶مه به اجرا درآمد.

١۶ آوریل: کمون کار شب نانواها را غدغن می کند و همچنین کارت ثبت نام کارگران را که از آغاز امپراتوری دوم منحصرا توسط منصوبین پلیس ـ این استثمارگران درجه اول ـ اداره می شد را ملغی می نماید. صدور کارت ثبت نام کارگران به شهرداری های بیست ناحیه ی پاریس واگذار می شود.

٢٣ آوریل: تی یر مذاکرات مربوط به درخواست کمون مبنی بر مبادله ی اسقف اعظم ژرژ داربوا و کلیه کشیش هائی که در پاریس گروگان بودند با تنها شخص بلانکی که دوباره به عضویت کمون انتخاب شده بود و در کلروو زندانی بود، را قطع می کند. با چشم انداز نزدیک شدن انتخابات ٣٠ آوریل، یکی از صحنه های بزرگ آشتی جوئی خود را به نمایش گذاشت. تی یر از تریبون مجلس فریاد بر آورد: «هیچ توطئه ای علیه جمهوریت وجود ندارد مگر توطئه پاریس که ما را به ریختن خون فرانسوی ها وادار می کند. من این را بارها و بارها تکرار میکنم…..» از ٧٠٠٠٠٠ عضو شورای شهر اتحاد لژیتیمست ها، اورلئانیست ها و بناپارتیست ها(یعنی حزب نظم) ٣٠٠٠٠عضو هم بدست نیاورد.

٣٠ آوریل: کمون دستور تعطیل گروخانه ها را به این دلیل که وسیله ی استثمار کار هستند و با حق کارگران بر ابزار کار خود و حیثیت شخصی شان تناقض دارد، صادر می کند.

۵مه: کمون دستور تخریب محراب ندامت که در استغفار از اعدام لوئی ١۶ ساخته شده بود، را صادر می کند.

٩مه: دژایسی که در اثر آتش توپخانه و بمباران کاملا با خاک یکسان شده است، به تصرف ارتش  فرانسه در می آید.

١٠ مه: معاهده صلح منعقده در فوریه حالا بعنوان معاهده فرانکفورت به امضا می رسد. (این معاهده در ١٧ مه از تصویب مجلس ملی می گذرد.)

 ١۶ مه: ستون واندوم واژگون می شود. این ستون بین سالهای ١٨٠۶ و ١٨١٠، به افتخار پیروزی های فرانسه ناپلئونی در پاریس از برونز حاصل از توپ های غنیمت گرفته شده از دشمن در پاریس بر پا شد و در راس آن مجسمه ی ناپلئون قرار داشت.

٢١تا ٢٨ مه: سربازان ورسای در ٢١ مه وارد پاریس می شوند. پروسی ها که دژهای شمال و شرق پاریس را در دست داشتند به سربازان ورسای اجازه می دهند که از طریق املاک شمال پاریس که مطابق قرار داد آتش بس برای آنها منطقه ی ممنوعه بود، به سمت پاریس پیشروی کنند. کارگران پاریس در این جناح نیروی اندکی داشتند. در نتیجه، در نیمه غربی پاریس ـ شهر تجمل ـ مقاومت ضعیفی صورت گرفت و هر چه سربازان به نیمه شرقی پاریس ـ شهر کارگران ـ نزدیک تر می شدند مقاومت قوی تر و سرسختانه تر می شد. ارتش فرانسه هشت روز را به کشتار کارگران و تیراندازی به غیر نظامیان گذراند. این عملیات توسط مارشال ماکماهون رهبری می شد که بعدا به ریاست جمهوری فرانسه رسید. چند ده هزار کارگر و کمونار بی محاکمه تیرباران می شدند(حدود ٣٠٠٠٠نفر)؛ ٣٨٠٠٠نفر زندانی گردیدند و ٧٠٠٠٠ به تبعید فرستاده شدند.