ناسیونالیسم کرد خروس بی محل در جنبش سبز

بازنده گان تاریخ 

اقدامات دوره های مختلف حزب دمکرات کردستان ایران و جریانات متأخرتر ناسیونالیستی به تناوب در تائید و تقویت این و آن جناح رژیم و دروغ گفتن در مورد ماهیت آنها به مردم کردستان، در وهله اول نه توهم و سازش، بلکه خطی است که اهداف خود را در چهار چوب رژیم اسلامی سرمایه قابل تحقق می داند و در راستای این باور بهای گزافی نیز پرداخت نموده است. اما تجارب سه دهه گذشته گویای این واقعیت می باشد که رژیم اسلامی به ساده گی تن به شرکت بورژوازی کرد در حکومت و سپردن سود ناشی از  نیروی ارزان کار کارگران کردستان به ناسیونایسم محلی نمی دهد. ناسیونالیسم در کردستان هیچ وقت به عنوان شکل بیان بورژوائی اعتراض در مقابل رژیم جمهوری اسلامی قاطعانه و به اندازه وزنی که در مقاطعی از تاریخ پیدا نمود، ظاهر نشد. و این یک عامل مهم در شکست ها و تلفاتی است که نماینده اش، حزب دمکرات کردستان متحمل شده است.                                                
ناسیونالیسم کرد در بعد بالنسبه محدودش در دایره کردستان میخواهد همان نقش بورژوازی حاکم را بازی نماید. نقش تنظیم و تأمین منافع بخشهای مختلف بورژوازی کرد. تمام جنگ چند دهه اخیرش در راستای جلب موافقت رژیم در جهت به رسمیت شناختن این نقش است و به تبع آن ایجاد مناسباتی منطبق با وزن بورژوازی کرد با دولت مرکزی و تخصیص اندکی از بودجه سراسری جهت توسعه اقتصادی در کردستان و دسترسی به بخشی از ثروتی که توسط طبقه کارکر کردستان تولید میشود. اما سهم خواهی سیاسی و اقتصادی، با جنیوریسم ناسیونالیسم کرد در مقابل بورژوازی ایران، تنها پروسه شریک شدن در خوان یغمای ناشی از استثمار طبقه کارگر کردستان و راه یافتن به بارگاه بورژوازی ایران را طولانی تر و پرتلفات تر نمود و می نماید و آنها را به تبعیت بیشتر رژیم می کشاند، و دست حکومت اسلامی ایران را در ببازی گرفتن این احزاب هر چه بیشتر باز نگاه می دارد و شکست های بیشتری را به آنها تحمیل می نماید. گذشته ناسیونالیسم کرد مملو از این بازی بی حاصل با هم طبقه های سنیور خود می باشد. بر این مبنا میتوان گفت ناسیونالیست کرد در هیچ دوره ای به طور جدی سرنگونی طلب نبوده و تنها زمانی که هیچ سوراخی برای معامله و چانه زنی با رژیم و یا بخشی از آن باقی نمی ماند و در این زمینه به بن بست میرسید به شعار سرنگونی چنگ انداخته است.                     
حزب دمکرات از بدو پیدایش ماهیتا و بنا به دلایل تاریخی، به ویژه از سه دهه قبل همیشه منتظر سهم ناچیزی بوده، که دولت مرکزی از سر بزگواری به او اهدا نماید. و در این راستا همیشه با یک اشاره رژیم با سر دویده و دست دوستی را بطرفش دراز کرده است. ولی به شهادت تاریخ همیشه سر شکسته و دست خالی مجددا خود را در مقابل رژیم باز یافته است و بجای درس گرفتن از این گذشته، این بار در جهت پناه گرفتن در سایه جناح ناراضی رژیم گام برداشته است. پروسه کوتاه آمدن حتی وقتی که رهبران این حزب به دست تروریستهای دولتی به قتل رسیده اند به فاصله کوتاهی ادامه پیدا نموده است. با توجه به این سیکل بسته و تکراری ناسیونالیسم کرد به توپ فوتبالی شباهت دارد که هر بار یکی از تیم های دولتی و یا ناراضی از دولت به هم پاس داده اند، بدون اینکه حتی یک بار هم به کمترین سهمی از قدرت دولتی و یا سپردن اداره گوشه ای از کردستان دعوتش نموده باشند. پیوستن این دوره نیز با کمی تردید و دیرتر از دیگران به جنبش اسلام سبز چیزی جدیدی نیست، بلکه همان راهی است که سی سال قبل شروع نمود. و امروز در بی افقی و سردرگمی بیشتری به پیمودن آن ادامه میدهد. اهداف ناسیونالیسم کرد در بعد محدودتری با جنبش سبز فرق چندانی ندارد و هیچ عدالت خواهی اجتماعی در آن یافت نمیشود. دفاع از آزادی های سیاسی، ازحقوق کودک، زن و اضافه نمودن نانی به سفره کارگر نه تنها امرش نیست، بلکه هنوز هم هر از گاه با انکار وجود کارگر به مثابه یک طبقه بی ربطی خود را به جامعه کردستان به اثبات می رساند.                                                                                                  
مردم کردستان بیش از سه دهه تجربه، ماهیت جمهوری اسلامی و جناح های مختلف آن را می شناسند و چانه زنی و معامله گری  ناسیونالیسم کرد بر سر مبارزاتشان و دستمایه قرار دادن آن جهت به رسمیت شناختن بورژوازی کرد و حزبش توسط جمهوری اسلامی، از همان بدو سر کار آمدن این حکومت آ شنائی دارند. این تجربه غنی و روشنگری مداوم کمونیست ها مانع وجه المصالحه قرار گرفتن کارگران ومردم آزاده کردستان توسط ناسیونالیسم کرد با رژیم اسلامی سرمایه و هر جناح و دسته آن میباشد. باید کارگران و مردم هر چه بیشتری را متوجه زیانی کرد، که احزاب ریز و درشت ناسیونالیسم کرد به جنبش کارگری و مبارزات حق طلبانه مردم کردستان جهت رفع ستم ملی وارد نموده اند و این بار نیز با دعوت مردم به همراهی و حمایت از جنبش سبز در صدد تکرار آن هستند. باید بار دیگر یاد آور شد، که تنها کمونیست ها مدافعان پی گیر و همه جانبه رهایی کامل کارگران از ستم طبقاتی و کلیه مصائب گریبان گیر جامعه و از جمله رفع ستم ملی هستند. تاریخ سه دهه مبارزات کمونیستها در کردستان ایران گواه این امر است.                                                                                                                                                 
٢٠١٠/٣/ ٣