بازی را کسی می برد که اشتیاق برد داشته باشد – قسمت دوم

در بخش اول این نوشته اشاره کردم که دیکتاتوری و اختناق، شرایط کار کمونیستها را سخت کرده است. بنا براین در هر دوره ای باید تناسب قوا را دید و استفاده از شرایط و موقعیت را دقیقاً سنحید بعد در اشکال محتلف در صحنه سیاسی جامعه به عنوان مدعی  در تجمع ها در اعتصاب ها ، در تظاهرات ها ، ظاهرشد و باید ابراز وجود کرد. در جنبش انقلابی امروز صف عظیمی از رهبران و فعالین کارگری ، دانشجویی ، از جنبش زنان و جوانان وجود دارند که روز مره اینجا و آنجا جمع می شوند و دارند به این اختناق اعتراض می کنند اما این اعتراضات باید یک کاسه شود. که من پائین تر به آن اشاره خواهم کرد.
 
کمونیسم کارگری و فرهنگ غریبه و عاریتی چپ !
ما کمونیستهای کارگری در حالی که برای تغیر ریشه ای نظام سرمایه داری مبارزه می کنیم و رهایی مردم را فقط در نظام سوسیالیستی و یک حکومت انسانی می بینیم، در عین حال نسبت به هر حرکت و هر تلاشی که بتواند در زندگی مردم بهبودی ایجاد کند بی تفاوت نبوده و نیستیم و از آن دفاع می کنیم .ما کمونیستهای کارگری و حزب ما جز آن دسته از احزاب وگروهها نبوده و نیست که همه مسائل را به سوسیالیسم حواله می دهد. همه چیز را به بر افراشتن پرچم سرخ طبقه کارگر و بلند کردن آرم داس و چکش موکول می کند . آنهم کی؟ چند نسل دیگر باید شکنجه شوند و در زندانها بپوسند  تا نوبتشان فرا برسد. آخوندها آمدند وبا سرهم کردنِ داستانِ خرِ دجال و ظهور امام زمان قدرت را گرفتند وسی سال است دارند جنایت می کنند همه میلیونرشده اند و برای دفاع از حسابهای بانکی شان خون مردم را می ریزند. امّا چپ سنتی که به خودش کمونیست می گوید هنگامی که تصرف قدرت سیاسی و سوسالیسم از همین امروز را از ما می شنود گیج شده و بیشتر دعواهایش علیه ماست. اعلام می کند که هنوز نوبت طبقه کارگر فرا نرسیده است. هنوزنوبت تاریخی سوسیالیسم هم فرا نرسیده چون طبقه کارگر آمادگی آنرا ندارد. پس تو در جامعه چه چیز را نقد می کنی؟ . در نوشته قبلی اشاره کردم که کمونیسم مارکسی یعنی تغیر جامعه بنفع بشریت. اما برای چپ حاشیه ای این فرهنگ غریبه است . این فرهنگ چپ بی خاصیت است که لباس کمونیسم را عاریتی پوشیده و در طبقه کارگر نفوذ کرده است.  دست رد به سینه هر حرکت آزادیخواهانه ای می زند خود را از همه چیز بی مسئولیت می کند .این فرهنگ برای کمونیستهای مارکسی ، برای کمونیستهای کارگری غریبه است  و اینها دعوایشان باما این است. آگاهانه یا نا آگاهانه دارد به بورژوازی خدمت می کند. بر خورد طیفهای مختلف این خانواده را در رابطه با انقلابی که در ایران  در جریان است در طول هشت ماه گذشته را دیدیم .این کارگر پناهان نه برای سوسیالیسم کاری می کنند و نه برای طبقه کارگر قدمی بر می دارند. در انتظار مهدی موعود نشته اند که طبقه کارگر روزی بلند شود همه ارگانهای دولتی را تصرف کند. و همه کارها را تمام کند و سوسیالیسم را بنا نهد! برای ما کمونیستهای کارگری مبارزه چنین نیست. ما از واقعیتهای درون جامعه   و از موقعیت اجتماعی انسان شروع کرده ایم . بنظرما هر حرکت آزادیخواهانه و انقلابی ، هر خاکریزی که از طرف انقلابیون فتح شود وبتواند نانی به سفره خالی  کارگران و زحمتکشان اضافه کند. قدمی رو به سوسیالیسم نهاده شده و راه را برای ابراز وجود و به صحنه آمدن طبقه کارگربیشتر مهیا نموده است.
حزب ما هم مدافع حرکتهای کارگران برای اضافه دستمزد و برای گرفتن حقوق های معوقه شان است وهم مدافع پیگیر لغو کار مزدی است. هم مدافع یک ذره امکانات رهایی که مردم در آن بتوانند آزادانه نفسی بکشند هست ، هم مدافع پر حرارت آزادی بدون قید و شرط سیاسی.
هم علیه حجاب اجباری مبارزه می کند ودر عین حال برای آزادی بدون قید و شرط زن و مرد.
هم علیه اسلام سیاسی مبارزه می کند ، هم علیه خرافات مذهبی.
مبلغین و مروجین و طرفداران کمونیسم کارگری در حالی که از رفاهیات و اخلاقیات و فرهنگ پیشرفته امروزی دفاع می کنند، در عین حال مبلغ و مروج  نظامی هستند که آخرین دستاوردهای فرهنگی و تکنولوژی پیشرفته جامعه بشری را در خدمت همگان قرار می دهد.
 
کارعلنی تر و در مکانهای کلیدی تر و نگاهی به دوستان دروغین مردم !
 
من در بحث گذشته توضیح دادم که اساساً فعالیت و مبارزه کمونیستی علنی است. این مبارزه باید در زندگی روز مره انسانهای دور و برمان تأثیر بگذارد. خواستها ومطالبات عمومی مردم را از همین امروز و آینده آنها  را در انسانی ترین مسیر پیشروی خود منعکس کند و به تحقق در بیاورد.
امروز باید لحظه به لحظه کوشش کرد تا اعتراضات و تظاهراتها  تا جایی که امکان دارد با دخالتگری و سازماندهی کمونیستها پیش برود. خواستها و مطالبات عمیق مردم  را در آن باید فریاد زد. اگر غیر از این باشد مشقات و محرومیت هایی که توده وسیع کارگران و زحمتکشان را به زانو در آورده است دست نخورده باقی می ماند. شرایط ملتهب امروز دخالتگری وسیع چپ و کمونیستها را  می طلبد، دخالت در هر حرکت اجتماعی در جامعه  و پاسخ به کارگری ، به جوانی به دانشجویی و به انسانی که سر کوچه ، در محله ، در دانشگاه  در مدرسه، در کارخانه ، در بیمارستان و در محل کار می خواهد به شکلی از اشکال سازمان یافته تربرای بر چیدن این نظام و  دیکتاتوری اسلامی مبارزه کند.  امروز این شرایط  مساعد است و این شرایط مساعد که برای کمونیستها بوجود  آمده است همیشگی نیست و گذرا است و دهها سال یکبار چنین فضایی جامعه را فرا می گیرد. اگر کمونیستها نجبند این فرصت طلایی را از دست خواهند داد.  فعالین چپ و کمونیست در این شرایط نمی توانند در گوشه ای نظاره گر باشند در حاشیه قرار بگیرند وانتظار داشته باشند که تظاهراتهای هزاران وصدها هزار نفره مردم در جهت درستی هدایت شود  و مسیر درستی را بپیماید. باید سعی شود که در اشکال مختلف رهبری اعتراضات را بدست بگیرند. نباید گذاشت که ضد انقلاب دو باره  بر انقلاب  سوار شود . نباید گذاشت که طیف دیگری از بورژوازی تحت نامهای دیگر بیایند و مردم را به خاک و خون بکشند  و فکل کراوات  (عرق ملی و خون و پرچم )، جایگزین عبا و عمامه ( الرحمان) شود ! این وظیفه کمونیستهاست، وظیفه سوسیالیست هایی است  که در مکانهای طبیعی تری مانند کارخانه ها، دانشگاهها و مدارس  قرار گرفته اند. نقشه ضد انقلاب را باید از امروز نقش برآب کرد. ضد انقلاب اسلامی طرح دارد، برنامه دارد، پول دارد، امکانات وسیع در اختیار دارد. مکارانه به انواع شکلها در می آید، سخنگو و مبلغ دارد، در لباس گرگ و میش در می آید، چون همیشه یک پایش در حکومت بوده و هست .
این دوستان دروغین مردم را از همین امروز باید افشاکرد و نگذاشت که اقشار مردم بخصوص کارگران و زحمتکشان گول این عبارت زیبا و عامه پسند  را بخورند که همه باهم باشیم و باید توضیح همه باهم را داد که چگونه  یک بار همه باهم شدیم سی سال چوبش را داریم می خوردیم  ، یا عباراتی چون اول این رژیم را سر نگون کنیم  بعد هر کس راه خود را می رود ، یا می گویند در میان مردم  نباید حرفهایی زد و حرکتهایی کرد که باعث  تفرقه شود یا فلان شعار را ندهید چون زود است و….. رفقای عزیز فردا در تجمعها ودر تظاهراتها اینها را به شما ها می گویند. می خواهند با این حرفها جلو شعارها  وحرفها و حرکتهای رادیکال شماها را بگیرند. همچنانکه در انقلاب پنجاو هفت به ما گفتند.  باید  برای توده مردم توضیح داد که چه کسی تفرقه افکن است. آن کسی که می خواهد که جناحی از رژیم سر نگون شود و جناح دیگر آن را تقویت کند تفرقه افکن است  یا کسی که می خواهد اساس این نظام قتل و جنایت را برای همیشه  سر نگون کند و بر ویرانه های آن آزادی و برابری و یک حکومت انسان را جایگزین نماید؟  تفرقه افکن کسی است که بر نابرابریهای جامعه سر پوش می گذارد و از بردگی انسان بخصوص بردگی کارگران و زحمتکشان دفاع می کند، از بردگی زن دفاع می کند، تفرقه افکن کسی است که می خواهد جلو درهم کوبیدنِ زندانها را  بگیرد چون در آینده زندانها را برای زندانی کردن ما می خواهد. اینجاست که وظیفه چپ و ظیفه انسانهای سوسیالیست،  وظیفه جوانان کمونیست، دخالت عمیق در امر رهایی  و ریشه ای جامعه است. مبارزه سیاسی علنی است  و دفاع از خواستهای انسانی مردم را باید علناً فریاد زد. علنی مبارزه کردن یعنی دفاع ازخواستهای انسانی مردم، رهنمود دادن و کانالیزه کردن خواستهای طبقاتی آنان، رهبری کردن و بالا بردن توقعات مردم و بالا نگه داشتنِ این توقعات در امر مبارزاتی روزمره مردم . در جایی که هنوز توازن قوا بنفع ما نیست باید خواستهای عمومی مردم را بیشتر فریاد زد. مردم می دانند که انسانی ترین خواستها را کمونیستها دارند، و باید سعی کنند که رهبران محبوب اماکن ومراکز تجمع های مردم بشوند. سخنرانان این  تجمعها و مراکزها بشوند. خواست و تمایلات عمومی مردم  مخصوصاً جوانان را  بهم گره بزنند ، به آنها ایده بدهند و از آنها ایده بگیرند. باید سعی کنند که توده های مردم را به منافع طبقاتی شان آگاه کنند .امّا چگونه می توان علنی کار کرد، چگونه می توان گسترش پیدا کرد  و در عین حال امنیت خود را حفظ کرد؟ جایگاه و رمز این امرِ مهم برمی گردد به محل تجمع روزانه مردم و بخصوص جوانان. اینجاست که نقش کلیدی و مراکز طبیعی  روزانه  در محلات اساسی ترین نقش را پیدا می کند .
نقطه تجمع های سازمان یافته ، در محل باشد، روتین باشد. ولی کارهای که می شود کرد سراسری است. معیارها ، افقها ، امیدها، تجربه ها.  می تواند سراسری باشد. با چنین تلاشهایی است که می توان جامعه را از این برزخ نجات داد.
 
محلات و سازماندهی شبکه ها در آن
یکی از حلقه های اصلی که روی آن باید تمرکز کرد مراکز  اجتماع طبیعی جوانان در محلات  است.چون جوانان هر روز هم دیگر را می بینند. سرکوچه جمع می شوند. از مسائل مختلف باهم صحبت می کنند. این شرایط در همه شهرهای ایران پذیرفته شده است. این یکی از خصوصیات بارز محلات و جوانان محل است. می توانند به هر نقطه ای از محل بروند. به هرتجمعی در محل سربکشند.  پلیس نمی تواند ازاین دیدن هر روزه  جوانان جلوگیری کند و قادر به این کار نیست .
این روحیه  و شادابی انقلابی که مردم بخصوص جوانان درطول این هشت ماه از خود نشان داده اند تحسین بر انگیز بوده است و وسیع ترین همدلی و هم نوعی را در میان  اقشار مختلف مردم بوجود آورده است زمینه اجتماعی را چنان آماده کرده است که می توان از امروز سازماندهی  توده ای را در سطح وسیع  در محلاتِ  شهرها، در میان جوانان و تمرکز کردن روی کلیدی ترین  اماکن در محلات را شاهد باشیم. اماکنی که طبیعی ترین مراکزی باشند که هم مردم در آن براحتی جمع شوند و هم  نیروهای رژیم نتوانند هر روزه  یا هر لحظه به آن حمله کنند. طبیعی ترین مراکز اجتماع مردم و جوانان که بتوانند هر روزه همدیگر را ببینند و بحث و تبادل نظرکنند. مکانی که مردم محل  بتوانند در طبیعی ترین ظرف به خود شکل بدهند. چون دیکتاتوری  و فاشیسم اسلامی اجازه  آشنایی را در خیابانها  در سطح وسیع نمی دهد. بنا بر این  باید از پوشش هایی جهت پیش برد کارهای انقلابی استفاده کرد. برای جوانان میشود گفت که جمع شدن آسان تراست. به خاطر فوتبال ، استخر، و انواع ورزشهای دیگر در محلات.  اما باید در فکر مکانهایی عمومی تر بود و فضایی چنان  شاداب و متحدانه ای را ایجاد کرد که در برگیرنده همه انسانهایی باشد که علیه رژیم اسلامی مبارزه می کنند. در دل چنین شرایطی است و برای جواب به این نیازها است که  کمیته های محلات  و زیر شبکه های آن تقریباً در حالت مخفی درست می شوند. شبکه ها یا تیمهایی مانند تیم تدارکات، تیم پزشکی، تیم اخبار واطلاعات در سطح شهر و تیم نظامی که هر کدام  با مسئولیتهای مشخص و زیر نظرکمیته سازمانده محل درست خواهد شد.

ادامه دارد