انقلاب دوستان و دشمنان ؟!

پس از خیزش توده ای اخیر شاهد صف بندی و تحلیل و موضع گیری های  اپوزوسیون داخل و خارج بودیم بسیاری از اپوزوسیون و جریانات سیاسی از همان روزهای اول به زیر پرچم سبز موسوی خزیدند و بلندگوی آنان شدند و به جرگه ی اصلاح طلبان حکومتی و رفرم خواهان پیوستند تعدادی از اپوزوسیون نیز که غالبا” جریانات لیبرال و پروغرب که جدا از حاکمیت هستند جنبش سبز را انکار و این اعتراضات را مولود خواست مردم برای جمهوری ایرانی و پارلمان تعبیر کردند و جریانات چپ نیز تحلیل های متفاوتی داشتندکه متاسفانه برخی از آنها با توهم انقلاب زیر پرچم سبزها رفتند و برخی از لبه دیگر بام افتاند و به کل این جنبش را تحریم کردند و آن را ارتجاعی خواندند.
برکسی پوشیده نیست که این اعتراضات فاقد آلترناتیوی مشخص و رهبری ه‍ژمونیک و نیرومند است پس از گذشت چند ماه از این حرکت رهبری خودجوش و غیر متمرکز مردمی و جدا از رهبری جریانات سبز که روز به روز کم رنگتر می شود شکل گرفته است و از ۱۳ آبان که دیگر اتوریته و رهبری جریان سبز از میان رفته ( و خیلی پیشتر حتی ) و هیچکدام از فراخوانها و درخواستهای آنان جواب توده ای نمی گیرد و با تسلیم شدن آنان و عبور این جنبش از آنان مخصوصا پس از عاشورا و ۲۲ بهمن  و رادیکال شدن اعتراضات و شیوه مبارزات مردمی و تثبیت شعارهای سرنگونی رژیم و سران آن شاهد قطب بندی جریانات سیاسی موجود هستیم.
در تناسب قوای نیروهای موجود ۳ جریان عمده را شاهدیم جریان مذهبی و اصلاح طلب حکومتی ، جریان لیبرال و سکولار و جریان چپ و سوسیالیست، جریان مذهبی که ۳۰ سال است امتحان خود را پس داده است و خوش خیالی بیش نیست که تصور کنیم که برای ۳۰ سال دیگر جمهوری اسلامی سبز را مردم انتخاب خواهند کرد در نتیجه تناسب قوا بین جریان لیبرال و چپ خواهد بود که آینده ی این اعتراضات و فردای جمهوری اسلامی را تعیین  می کند هردو جریان ظاهرا” سکولار و سرنگونی طلبند و… اما تفاوت بسیاری در شیوه سرنگون کردن رژیم و فردای آن موجود است که ماهیت و تفاوت این دو جریان را مشخص می کند.
هر چقدر این جنبش رادیکال تر شود جامعه نیز قطبی تر خواهد شد و در نهایت این قطبی شدن نیروهای موجود به دو قطب چپ و راست تقسیم خواهد شد که هر قطبی با جریان و حزبی مشخص شناخته خواهد شد جریان راست تمام تبلیغات و هزینه اش را بر نافرمانی مدنی اعتراضات خیابانی و بدون خشونت دخالت قدرتهای خارجی و تغییر رژیم از بالا و یا با کمترین مشارکت مردم گذاشته است و در خیالشان ایرانی مدل غرب را دارند می پرورانند و سودای کره و ژاپن را در سر دارند و از همین امروز اعلام می کنند که باید برای رسیدن به این رویا باید سالها کمربندهایمان را ببندیم ( البته منظورشان طبقه کارگر است ). جریان چپ و سوسیالیست نیز بنابر ماهیتش تغییر را با انقلابی بنیادی و تغییر در مناسبات تولید می بیند و این جز از راه تشکل و آگاهی طبقاتی و به میدان آمدن قدرتمند طبقه کارگر میسر نسیت جریان راست این را به خوبی می داند و به همین دلیل شعار رفراندوم و دمکراسی را به شعار اصلی خود تبدیل کرده است و از رادیکال شدن اعتراضات و ترس از انقلاب به سختی هراسناک است در توازن قوای که در اعتراضات توده ای به وجود خواهد آمد اگر طبقه کارگر با پرچم مستقل و خواستهای انقلابی خود به میدان بیاید هیچ نیروی ارتجاعی راست و بورژزایی توان مقابله با آن را نخواهد داشت  و در نتیجه جریان راست چاره ای ندارد و باید از رادیکال شدن و گسترش این اعتراضات و به میدان آمدن طبقه کارگر به هر نحوی جلوگیری کند پیروزی جریان راست در گرو تغییری سطحی و در شکل حکومت است ( جمهوری اسلامی به جمهوری ایرانی ) و بورژوازی ملی و امپریالیسم هم این را به خوبی می داند و با تمام قوا نیروی خود را برای تحقق این هدف به میدان آورده است از رسانه های فارسی زبان مثل بی بی سی و صدای آمریکا که به سخن گویان جریان راست ولیبرال تبدیل شده اند تا قدرت مالی و تشکیلاتی که غرب در اختیار آنان گذاشته اند و در سایه دوم خرداد کسب کرده اند در تلاش قالب کردن حرکتی آرام و رفرم خواه به مردم را دارند و سعی در ایجاد سوپاپ اطمینانی برای فردای اعتراضات هستند.
 جریان چپ اما از لحاظ امکانات بسیار ضعیف اما از لحاظ پتانسیل بسیار قوی ست قدرت اصلی این جریان طبقه کارگر است که هیچ قدرتی را یارای مقابله با آن نیست جریان چپ نیز به خوبی می داند که تنها به به میدان آمدن این طبقه ( البته نه آنهایی که به طبقه کارگر دیگر باوری ندارند ) می تواند به پیروزی برسد پس تمام تلاش خود را در این راستا خواهد نهاد جریان راست نیز میداند که رادیکال شدن اعترضات و به میدان آمدن طبقه کارگر کمترین شانس را برای آنها نمی گزارد پس انقلابات رنگی و مبارزات بدون خشونت و در نهایت رفرم و سازش را تنها راه چاره می بیند جریان راست به تمام دستگاه های سرکوب و بروکراسی جمهوری اسلامی نیاز دارد و از مسلح شدن مردم و در هم کوبیدن نظام به و سیله توده ها به سختی می هراسد وبه همین دلیل با تمام قوا و با دستگاه تبلیغاتی وسیع  مدیای خود و با استفاده از ایدیولوگ های بورژوایی و هزار سفسطه بازی می خواهند به مردم بقبولانند که انقلاب جز خشونت چیز دیگری نیست و خون و خون ریزی و هرج مرج نتیجه آن است ! و مبارزات بدون خشونت و مدنی را بهترین شیوه و رفرم و رفراندم را تنها را چاره معرفی می کنند!
مبارزات بدون خشونت تبلیغاتی مسموم بیش نیست فقط سالانه قریب به ۴۰هزار نفر در تصادفات رانندگی جان می دهند و فقر گسترده ، کمبود بهداشت و درمان ، حوادث طبیعی ، صدمات و تلفات ناشی از کار و هزار علت و عوامل دیگر هزاران هزار نفر را به کام مرگ و نیستی می کشاند که مصبب اصلی آن رژیم و بی توجهی به زندگی شهروندان است .خشونت عریان اصلی در ادامه عمر این رژیم است نه در اعتراضات مردم وبالعکس برای پایان دادن به این خشونت ها وهمه ی جنایات و ظلم و نابرابری ها و مصیبتهای سرمایه داری باید همین امروزرژیم را سرنگون کرد و تنها راه آن انقلاب است .جریان راست نیز این را به خوبی میداند وخوب بر آن واقف است که انقلاب آنها را نیز جارو خواهد کرد وبه زباله دان تاریخ خواهد فرستاد و جایی برای آنان نخواهد گذاشت. هم آنگونه که اصلاح رژیم شانس ماندن موسوی وکروبی ست جریانات راست وبورژوایی نیز تغییر رژیم را از راه اعتراضات آرام نافرمانی مدنی ویا از بالا و دخالت قدرتهای خارجی ویا جنگ وکودتا (که احتمال آن امروز بسیار ضعیف است) شانس آنان است وجریان چپ وسوسیالیستی نیز تنها در صورت انقلاب کارگری رادیکال میتواند پیروز شود ((هیچ تغییری در جهت بهبود اوضاع امکان ندارد مگر اینکه توده ها از لحاظ سیاسی آگاه گردیده باشند لیبرالها چشم به بالاییها دارند در صورتی که ما چشم به پایینی ها داریم .لنین ))
جریان چپ وسوسیالیستی باید با تشکل طبقه  کارگر وبه میدان آوردن آن وبا پرچم مستقل وخواستهای رادیکال در این اعتراضات شرکت کند واین جنبش فاقد رهبری را به جنبشی رادیکال با خواستهای روشن و سوسیالیست تبدیل وآن را به صف طبقه کارگر جذب کند وبا انقلابی سوسیالیستی تومار سرمایه داری در ایران را بر چیند ونقطه عطفی در تاریخ جهان بشود قطعا” با انقلابی کمونیستی در ایران تاریخ جهان یک بار دیگر تغییر خواهد کرد ودیری نمیپاید که انقلابات سوسیالیستی در دنیا به پا خواهد شد واز هر گوشه ای پرچم سرخ بلند خواهد شد .ما کمونیستها باید مواظب باشیم زیر علم سبز وزرد آبی نرویم ویا از آن سر بام به پایین نیافتیم ومنفعلانه با این جنبش برخورد نکنیم ومیدان را به جریانات ارتجاعی وبورژوایی ندهیم ما باید با خواستهای روشن ورادیکال با تکیه بر طبقه کارگر وکار کمونیستی وبه دور از توهم و پوپولیسم به سوی انقلابی کارگری پیش برویم زنده باد انقلاب
زنده باد سوسیالیزم  
نویسنده : شاهو نعمتی
 
Web :  wwwredboye1917.blogfa.com
Web : www.antimazhab.blogfa.com
Email : shaho.nemati@yahoo.com