بمناسبت هشتم مارس روز جهانی زن

هشت مارس روز جهانی زن، روز اعتراض به موقعیت فرودست زن در سراسر جهان است.  

 این روز روزی است که معترضین به این وضعیت صدایشان را در اعتراض به بیحقوقی زن بلند میکنند، و برای تغییر دنیا، پیمان مجدد میبندند.

در کشورهای غربی هم حقوق زنان از گزند مصون نیست. در بحرانهای اقتصادی، زنان اولین کسانی هستند که حقوق اجتماعی، حرفه ای و فردی خود را مورد تهاجم میبینند. امروز که جهان در بحران عمیقی دست و پا میزند، بسیاری از دولتهای بورژوایی در فکر دست اندازی به حقوقی هستند که بسیاری تثبیت شده اش میپنداشتند.

خشنونت علیه زنان مرز نمیشناسد. نه جغرافیایی، نه فرهنگی، نه مذهبی و نه طبقاتی روزانه میلیونها زن در روابط خانوادگی و خصوصی کتک میخورند، هزاران زن کشته میشوند و در صد بالایی از این موارد هرگز ثبت نمیشوند. در کشور مدرن و پیشرفته ای چون سوئد رقم زنانی که مورد خشونت خانوادگی قرار میگرند، رو به افزایش است و بیش از چندین هزار مورد در سال رسیده است. در بسیاری از کشورها اساسا قانونی که خشونت علیه زنان را محدود کند وجود ندارد. در تعدادی از کشورهای اروپایی زنان در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند. در ایران، رژیم جمهوری اسلامی با تمام آنچه بر زنان روا داشته، باز هم لحظه ای از آزار، اذیت، تحقیر و توهین آنان دست برنمیدارد. رژیمی که از فردای انقلاب، حق برگزاری روز جهانی را از زنان گرفت. زنان که نخستین هدف تهاجم ارتجاع اسلامی بودند، امروز نه تنها خود که جان خود را نیز در خطر میبینند. آنان اما ساکت نیستند و به گوشه ای نخزیده اند. با شجاعت پایداری میکنند و در طی حاکمیت منحوس رژیم جمهوری اسلامی ایران سالانه بیش از دها هزار زن بخاطر عدم رعایت پوشش اجباری بازداشت   میشوند و صدها زن بخاطر سرپیچی از قوانین ضد زن دستگیر، شکنجه و اعدام شده اند.

این گوشه ای و تنها گوشه کوچکی از تصویر دنیای نابرابری است که در آن زندگی میکنیم. ما برای تغییر این شرایط بدوی که نیمی از جمعیت جهان را به شهروند درجه دو و سه برده. فرودست و به موجود پست تبدیل کرده است. تلاش و مبارزه ما برای ایجاد دنیایی بهتر است. ما تغییر میخواهیم. رهایی، برابری و زندگی انسانی میخواهیم. صاحبان قدرت و دولتهای بورژوایی، اسلام ،تمامی ادیان و تمامی مذاهب و قدرت سرمایه میگویند این آرزو را باید بگور برد. آیا چنین است؟ آیا نیرو و قدرتی ورای اراده و تمایل مردم وجود دارد؟ خدا؟ شاه؟ شیخ؟ طبیعت؟ یا قدرتهای زمینی؟ کدام یک علیراغم تمایل اکثریت مردم عمل میکند؟ واقعیت این است که در بیحوقی شدن زن. و فرودستی او خدا و طبیعت کاره ای نیستند. سیستم و نظامی زمینی وجود دارد که از فرو دستی زن سود میبرند. 

به دولتهای حاکم در جوامعی که در آن زندگی میکنیم نگاه کنید. از بهداشت، آموزش، آسایش، رفاه، مسکن و غذای مردم میزنند و میگویند با این کارها جامعه کار میکند. و واضح است که منظور آنها از جامعه چیزی نیست جز سرمایه داری. به مردم میگویند که باید محرومیت بیشتر و بیشتری بکشند. تا چرخ جامعه بچرخد. یعنی محرومیت بخاطر حفظ سودآوری بیشتر سرمایه. واقعیت این است که خدا و طبیعت در سرنوشت ما کاره ای نیستند. نیرویی زمینی و مادی بر خاسته از انسان. علیه ما عمل میکند. این نیرو که میخواهد به همه تنقین کند که آرزوی یک زندگی انسانی را باید بگور برد، سرمایه و سرمایه داری است. نیرویی جز سود، مردم  را بیکار، زنان را خانه نشین و کودکان را برای معا مله تبدیل میکند!

نیرویی که بخاطر سود، جنگ و آوارگی و فقر را بوجود میآورد! نیرویی که بخاطر سود انسان را له میکند! واقعیت این است که بازار و قوانین آن حرمت ما را تعیین میکند. سرمایه  موقعیت ما را در زندگی و اجتماع تعیین میکند. . امروز میبینیم که چگونه به بهانه بحران اقتصادی، بحران سرمایه داری و برای انتقال بار آن بر دوش مردم، زنان هر روز عقب و عقبتر رانده میشوند. 

امروز میبینیم که چگونه بخاطر حفظ سودآوری سرمایه مذهب و فرودستی زن و انواع باورها و ارزشها ی ارتجاعی که به تاریخ سپرده شده بودند، زنده شده اند و بالای سر مردم قرار گرفته اند. سرمایه داری امروز عامل فرودستی زن است و چه کسی نمیداند که یکی از مهمترین ابزارهای جوامع موجود در حفظ فرودستی زن مذهب است. مذهب این باور متعلق به جوامع بدوی که در تمامی اشکال خود، اعتقادی ضد زن و ضد قدرت و اراده انسان آزاد است، بعنوان کاراترین سلاح علیه برابری انسانها و از جمله علیه  مساوات و برابری زن و مرد عمل میکند. نابرابری انسانها و فرو دستی زن پایه ای ترین رکن تمام مذاهب است. 

این حربه را از دولتهای در قدرت و طبقات حاکم بگیرید، ببینید چه زمین مساعد و مطلوبی برای رشد و گسترش ارزشهای انسانی بوجود میایید. مدارس مذهبی، قوانین مذهبی، حمایت دولتها از مذاهب و هویت مذهبی مردم را از جوامع موجود حذف کنید ببینید، چه شرایط مناسبی برای آزادی انسان و برابری زن و مرد بوجود میآید. این حربه را باید از طبقات حاکم گرفت.

این فوریترین راه مبارزه با بیحوقی زن است. دست مذهب را باید از آموزش و پرورش و از زندگی اجتماعی مردم کوتاه کرد. 

این حداقل شرایطی است که در متن آن میتوان برای حق زن مبارزه کرد.

مقصر کیست؟ باید گریبانش را گرفت بانی فرودستی زن کدام است؟  باید به آن حمله کرد. باید نظام و طبقه ای که از فرودستی زن سود میبرد را زیر حملات اعتراضی گرفت. باید تمام حقوق انسانی را بی هیچ ملاحظه ای در هر کجای جهان، برای زنان مطالبه کرد. باید به آن جنبش سوسیالیستی پیوست که این مطالبات را صریح و شفاف در دست دارد. بحران سرمایه است و زنان همچون معمول در این میان، قربانیان فوری تغییر اوضاع و بحران سرمایه هستند. نسخه و تجویزی که صاحبان سرمایه برای گذار از این دوره به مردم توصیه میکنند، از این قرار است. تحمل کنید! بحران سرمایه سپری میشود، زنان، پناهجویان، پناهندگان و کارگران وضع شان بهتر خواهد شد. به ما میگویند با رژیم آدمخوار جمهوری اسلامی ایران این رژیم  قرون وسطایی، زن ستیز ، رژیم آپارتایید جنسی، با پاپ، واتیکان ، راست اروپاا و با صاحبان قدرتهای سیاسی و اقتصادی بسازید.  

امروز دفاع بی قید و شرط از حقوق زنان حمله ای به منافع فوری سرمایه است. امروز بیش از هر زمانی پیشروی جنبش برابری زن و مرد به پیشروی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی گره خورده است. جنبش سوسیالیستی ـ کمونیستی تنها جنبشی است که میتواند آلترناتیوی در مقابل این وضعیت بوجود آورد. جمهوری سوسیالیستی یک جامعه و نظام بدونه طبقه که میتواند دنیای وارونه موجود را برگرداند.  در مقابل این جنبش سرمایه داری بی قدرت است باید به این جبش پیوست. در مبازه برای حقوق زنان، باید پرچم آزادی و برابری و پرچم جنبش سوسیالیستی را برافراشت.

گرامی باد هشتم مارس!

حقوق زن جهانشمول است!

دست مذهب از سر زنان کوتاه!

بدونه استقلال اقتصادی، رهایی زن غیر ممکن است!

توفیق محمدی

گوتنبرگ

۲۰۱۰۰۳۰۱

peiam@hotmail.com