شکل جدید تروریسم حکومت اسلامی ایران را خنثی کنیم!

اخیرا حکومت اسلامی ایران و اینترپول­(پلیس بین­المللی)، علیه اپوزیسیون حکومت اسلامی همکاری­هایی را به مرحله اجرا گذاشته­اند که نشان­دهنده شکل جدیدی از تروریسم حکومت اسلامی است.

حکومت اسلامی ایران، به اندازه سی و یک سال حاکمیت و عمر نکبت­بار خود، سابقه تروریستی و آدم­کشی دارد. این حکومت جانی، تاکنون نه تنها ده­ها هزار انسان سیاسی و غیرسیاسی را از پیر و جوان و زن و مرد در شکنجه­گاه­های خود در زیر شکنجه و تجاوز به قتل رسانده و یا اعدام و سنگسار کرده است، بلکه حتا صدها تن از فعالین سیاسی مخالف خود را نیز در کشورهای مختلفی چون ترکیه، پاکستان، فرانسه، آلمان، سوئیس، اتریش، سوئد و غیره تعقیب و ترور کرده است. در داخل کشور نیز آمار دقیقی از آن بخش از فعالین سیاسی و فرهنگی که نخست توسط ارگان­های اطلاعاتی حکومتی ربوده شدند و سپس جنازه مثله شده آن­ها در حاشیه شهرها و یا منازل­شان کشف شد، در دست نیست. برای نمونه، مختاری و پوینده از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و فروهرها از فعالین سیاسی داخل کشور، از جمله کسانی هستند که توسط مامورین وزارت اطلاعات حکومت اسلامی به طرز فجیعی به قتل رسیدند. این حکومت تروریستی، فقط حدود ۴۰۰ نفر از مخالفین سیاسی خود را در کردستان عراق ترور کرده است. بنابراین و بر اساس واقعیت­ها حکومت اسلامی، حکومت جهل و جنایت، ترور و وحشت، مافیایی و غارتگر است!

اما دست­کم در دهه اخیر، به دلیل این که موقعیت حکومت اسلامی در داخل کشور و در سطح منطقه و جهان متزلزل شده است، جرات ترور ندارد. اما این مساله نباید به این شکل تغبیر شود که گویا ماهیت تروریستی حکومت اسلامی تغییر کرده است؛ نه خیر سران حکومت اسلامی از خمینی تا خامنه­ای و غیره، پایه­های خود را با ترور و سرکوب و کشتار بینان گذاشتند و حاکمیت خود را نیز با رعب و وحشت و ترور شکنجه و اعدام نگه می­دارند.­

حکومت اسلامی، هم­چون سابق نمی­تواند اعضای اپوزیسیون خود را در خارج کشور ترور کند به اشکال دیگری از تروریسم دولتی متوسل شده است. یعنی سران و کارشناسان تروریستی حکومت اسلامی، نخست در دادگاه­های جهل و جنایت خود، برای اعضای اپوزیسیون پرونده­سازی می­کنند و سپس یا اینترپول­(پلیس بین­المللی) وارد معامله می­شوند تا لیست و عکس اعضایی از اپوزیسیون را به عنوان «مجرم» و «تحت تعقیب» در سایت اینترپول قرار ­دهند.

حدود سه ماه پیش، پس از آن که دادگاه انقلاب اسلامی سنندج، برای ۱۲ نفر از اعضا و رهبری حزب کمونیست کارگری­(حکمتیست) پرونده­سازی کرد مقامات امنیتی – پلیسی حکومت اسلامی با پلیس بین­المللی وارد معامله شدند تا این که سرانجام اسامی و تصاویر این ۱۲ نفر را در سایت اینترپول قرار دادند.

حدود سه ماه بعد اسم دیگری به نام آقای شهرام همایون به این لیست اضافه شده است که وی مدیریت یکی از تلویزیون­های فارسی زبان لوس­انجلس را به عهده دارد. این دو نمونه متفاوت نشان می­دهند که حکومت اسلامی، سیاست تروریستی جدیدی را با همکاری پلیس بین­المللی آغاز کرده است.

بدین ترتیب، اینترپول با این اقدام خود وارد یک همکاری بر علیه اپوزیسیون حکومت اسلامی شده است و این که در پشت پرده چه معامله­ای بین حکومت تروریستی حکومت اسلامی و پلیس اینترپول در جریان است اطلاعی در دست نیست. در حالی که آرشیو خود پلیس بین­المللی و هم­چنین آرشیوهای بیش­تر دولت­های جهان پر از اسناد و مدارکی در رابطه با اقدامات جاسوسی و تروریسم حکومت اسلامی بر علیه اپوزیسیون و غیره است. در این میان، ظاهرا توجیه مقامات پلیس بین­المللی این است که کشورهایی که عضو این ارگان هستند اگر دادگاهی در آن کشور، افرادی را مجرم بشاسند و از پلیس ایترپول بخواهند که آن شخص را تحت تعقیب بین­المللی قرار دهد به همین «سادگی» می­پذیرد. چرا که این کشورها، از جمله ایران عضو اینترپول هستند. حیرت­انگیز است که روز روشن جای حاکم و محکوم تغییر داده شده است و حیرت­انگیرتر این است که براساس قوانین قضایی کشورهای دمکراتیک غربی، اصل بر برائت مجرمین است. یعنی تا جایی که دادگاه مجرم بودن کسی را با تحقیق و اسناد و شواهد کافی نشان ندهد کسی حق ندارد حتا کسی را که بر سر جرم نیز دستگیر شده است مجرم بنامد.

هنوز نه دادگاه سنندج و نه اینترپول اعلام نکرده­اند که «جرم» این افراد چیست و به چه دلیل تصویر و اسامی آن­ها را به عنوان مجرم در سایت پلیس بین­المللی قرار داده­اند؟!

این موارد به راحتی به همه اپوزیسیون حکومت اسلامی از منفردین شناخته شده تا اعضای سازمان­ها و احزاب و نهادهای دمکراتیک، به ویژه سرنگونی­طلب­ها بسیار هشدار­دهنده است. چرا که چنین اقدامی تعرض آشکار تروریستی به همه مخالفین حکومت اسلامی است، هم­چنان که ترور بختیار، رجوی، غلام کشاورز، صدیق کمانگر، فرخزاد، قاسملو، شرفکندی و غیره صرفا تعرض تروریستی به یک شخصیت و یک سازمان نبود، بلکه تعرض به همه اعضای قعال اپوزیسیون بود که به درستی هم از اپوزیسیون راست تا چپ بدون این که در این مورد با همدیگر نشستی داشته باشند و یا ارگان مشترکی به وجود بیاورند هر کدام نسبت به توانایی­ها و امکانات خود، با قدرت علیه تروریسم حکومت اسلامی موضع گرفتند و در چهارگوشه جهان، دست به افشاگری زدند.

در رابطه با این شیوه اخیر تروریستی که حکومت اسلامی با همکاری انترپول در پیش گرفته است نیز اصلا نیازی به این نیست که کسی و سازمانی و نهادی مخالف و یا موافق حزب حکمتیست و یا شهرام همایون و غیره باشد و یا با آن­ها در ارتباط قرار گیرد، بلکه مهم این است که همه اپوزیسیون و به ویژه اپوزیسیون سرنگونی طلب، آزادی­خواه و چپ، این تعرض تروریستی را تعرضی به خود بداند و موضع محکم و افشاگرانه­ای علیه این مدل از تروریسم حکومت اسلامی را در دستور فعالیت­های خود قرار دهد.

در این میان، پیگیری این مساله از جنبه حقوقی و قضایی، بسیار مهم است و وکلای مترقی مخالف حکومت اسلامی، می­توانند نقش بسیار مهمی را در این راستا ایفا کنند. چرا که آن­ها، حکومت اسلامی و انبوه جنایات و تروریسم آن را به خوبی می­شناسند. آن­ها، با پیگیری­های حقوقی خود، قادرند همکاری مشترک تروریستی حکومت اسلامی و پلیس اینترپول علیه اپوزیسیون را افشا و خنثی کنند به طوری که پلیس انترپول وادار به به عقب­نشینی شود و تصاویر اعضای اپوزیسیون حکومت تروریستی اسلامی را از سایت خود بردارد. در غیر این صورت و هر نوع کوتاهی در این مورد به خصوص به ضرر آن بخش از اپوزیسیون است که به طور جدی در جهت سرنگونی حکومت اسلامی و برای برقراری یک جامعه آزاد و برابر و انسانی در ایران مبارزه می­کند، تمام خواهد شد.

شایان ذکر است که من شخصا هیچ رابطه سیاسی با حزب حکمتیست و یا شهرام همایون نداشته و ندارم و بر عکس، در بسیاری از زمینه­های سیاسی با حزب حکمتیست اختلاف نظر دارم اما اعضا و کادرهای این حزب را می­شناسم، انسان­های شریف و مبارزی هستند که در جهت سرنگونی کلیت حکومت جهل و جنایت اسلامی مبارزه می­کنند. یا اصلا سیاست­های شهرام همایون را قبول ندارم و تاکنون از نزدیک نیز شانس آشنایی با ایشان را نداشتم. اما به عنوان یک عضو فعال سیاسی و فرهنگی جنبش کارگری کمونیستی، مخالف سرسخت حکومت اسلامی و به عنوان کسی که به آزادی بیان، قلم، تشکل و مبارزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متشکل عمیقا باور دارم وظیفه خود می­دانم که هر اقدام ممکنی را که از دست خودم، رفقایم، دوستانم و همکارانم بر می­آید، در افشای تروریسم حکومت اسلامی هم­چون سی و یک سال گذشته کوتاهی نکنیم. این کم­ترین انتظاری است که همه ما انسان­های آزادی­خواه، برابری­طلب، عدالت­جو و کمونیست باید از خود و جامعه­مان داشته باشیم.

مسلما نه دادگاه­های حکومت اسلامی که تاکنون برای ده­ها هزار انسان سیاسی و غیرسیاسی حکم اعدام صادر کرده­ و توسط جوخه­های مرگ خود به مرحله اجرا گذاشته­اند کم­ترین ارزش حقوقی و اجتماعی و سیاسی قائل شد و نه به موجودیت نکبت­بار و چندش­آور کلیه دم و دستگاه حکومت اسلامی. این حکومت در کلیت خود ننگ و شرم بشریت است که باید هر چه زودتر با قدرت اجتماعی و مبارزه متحد مردم آزاده جامعه­مان باید به زباله تاریخ فرستاده شود!

اکنون نزدیک به نه ماه است که مردم ایران با مبارزه پیگیر خود حداقل به این دستاورد مهم رسیده­اند که با خبر، گزارش، تحلیل، تصوصی و فیلم­های خود، به مردم جهان نشان دهند اکثریت مردم ایران، این حکومت جانی و آدم­کش را نمی­خواهند. اکنون حکومت اسلامی، از کم­ترین پایگاه اجتماعی برخوردار است و به همین دلیل، فقط با سیاست سرکوب و ترور و وحشت خودش را سر پا نگه داشته است. در حالی که همگان می­دانند که هیچ حکومتی با زور و ظلم و ترور و شکنجه و اعدام و نیروی پلیسی – امنیتی نمی­تواند آینده خود را تضمین کند. از این­رو، حکومت اسلامی، محکوم به شکست است و دیر و یا زود با قدرت و همبستگی میلیونی مردم از حاکمیت ساقط خواهد شد.

طبیعی است که هر انسان و سازمان و نهاد آزادی­خواه و مخالف حکومت جهل و جنایت اسلامی، صریحا این اقدام اینترپول را محکوم می­کند و از این سازمان می­خواهد که هر چه سریع­تر دستور تعقیب این افراد را پس بگیرد. بنابراین، باید در مقابل این اقدام اینترپول باید قاطعانه ایستاد و آن را به عقب­نشینی وادار کرد.

ششم اسفند ۱۳۸۸ – بیست و پنجم فوریه ۲۰۱۰