به بهانه هشت مارس

حجاب و آپارتاید جنسی در جمهوری اسلامی عرصه های کلیدی به تحمیل کشاندن زندگی برده وار به زنان در جامعه هستند. حجاب, سنبل بردگی زن را بزور اختناق اسلامی و زنجیر چرخانی و قمه کشی ارازل و اوباش حزب اللهی بر سر زنان کردند. در مقابل نافرمانی جوانان به قوانین اسلامی به زندانشان انداختند, سنگسار و اعدامشان کردند, بروی زنان جوان اسید پاشیدند. قوانین عصر حجری اسلام را در خانواده و در جامعه بر زنان تحمیل کردند, اما چرخ جامعه را نمیتوان تا ابد به عقب برگرداند. دهه اخیر دهه درخشش جنبش زنان, این پاشنه آشیل جمهوری اسلامی بود و مبارزات و تلاش زنان رژیم را منجر به عقب نشینی هایی کرد. جنبش آزادیخواهی وبرابری طلبی در دهه اخیر سنبل و پرچمدار مبارزات سکولار, مدرن, آزادیخواهانه و برابری طلبانه بوده است. این جنبش در برگزاری هشت مارسها بطور علنی, با دادن قطعنامه های مدرن و رادیکال بسرعت به صدای قشر وسیعی از زنان جوان و آزادیخواه تبدیل گردید. نقش آنها در براه انداختن و رهبری جنبش خلاصی فرهنگی غیر قابل انکار است.
هشت مارس در راه است. امسال در ایران ویژگیهای دشواری پیشاروی این روز است که جا دارد رهبران و فعالین این عرصه با ظرافت کامل مواردی را در نظر داشته باشند. جنبش سبز در این مدت به تاراج زحمات سه دهه مبارزات زنان در روز روشن دست برده و با شیادی و کلاه برداری سیاسی علیه مطالبات و خواستهای ماگزیمال زنان پرداخته است. حجاب را اینبار در رنگ سبز و مدل گل منگولی زهرا رهنورد بر سر زنان کردند. زنان را تشویق به شرکت در نماز جمعه ها کرده و وقیحانه به آنها گفتند که ماتیکهایشان را پاک کنند و حجاب را تا پیشانی جلو بیاورند. در این میان رهبران جنبش سبز چون موسوی و کروبی و رهنوردو شیرین عبادی بیش از همه بیشترسنگ برپایی “اسلام ناب محمدی”و تعهد به قانون اساسی را به سینه میزنند. طیف وسیعی از احزاب و خصوصا چپ بورژوئی هم که یکسره خود را به جنبش سبز باخته اند, این جریان ضد زن را به نام مبارزه با جمهوری اسلامی به مردم و بویژه زنان فروختند. با عنتر بازی چاقچور سبز٬ همه و همه در مقابل جنبش آزدیخواهی و برابری طلبی صف کشیده و نعره میزنند که دست نگه دارید! الان وقتش نرسیده است! حقوق زنان را به دعوای خانگی دو شیاد خواهان قدرت در حکومت فروختند! آش نظری درست کردن و تبلیغ برقع و روبند سبز سوگلی مراسمهای قشری از زنان در جنبش سبز گردید. خشم و عصیان جوانانی که ازاین رژیم بیزارند را “خشونت” نامیدند. این است ماهیت آرمانهای جنبش سبز! ما بارها گفته بودیم که این جنبش در خصوص دفاع از حقوق زنان, حقوق کارگران, تلاش برای زندگی مدرن و شایسته هر جوانی درایران کاملا بی ربط بوده و به اندازه یک دانه جو به جنبش خلاصی فرهنگی اعتقاد ندارد.
موج خروشان “نه” به جمهوری اسلامی و “نه” به ارزشهای اسلامی سرتا پا زن ستیز که از یک دهه قبل رژیم را به هراس آورده متاسفانه این دوره به شدت سرکوب و فشار روی رهبران آنها بیشتر و بیشتر گردیده است. نیروهای انتظامی و بسیج و سپاه و لباس شخصی ها به شکار دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب٬ زنان خواهان ماگزیمال حقوق, کارگران آگاه و کمونیستها پرداخته اند. جناح احمدی نژاد با ایجاد خشونت٬ دستگیری و شکنجه تصمیم گرفته حتی به خودیهایشان هم رحم نکنند. این شرایط حساس وظایف ویژه ای را از رهبران جنبشهای اجتماعی میطلبد. در جنبش زنان هم فعالین و رهبران آن باید متوجه اهمیت این موضوع گردند. همه شواهد نشان میدهد که رژیم تصمیم دارد هر گونه نمایش اعتراضی و علنی از نوع تظاهرات بمناسبت هشت مارس را سرکوب و رهبران آنها را دستگیر و زندانی کند. بنابراین باید تاکتیکهای مشخصی را بر گزید که بیشترین تاثیر را بر جای بگذارد.
در هر جایی و به هر میزانی که شرایط ایجاب میکند مراسمها و مناسبتهایی چون سمینار و سخنرانی٬ دیدار و دور هم جمع شدن در محافل را برگزار کرد. خودآگاهی پیرامون حقوق زنان٬ تاکید بر جهانشمولی حق زن و افشای سیاستهای راست روانه احزاب و جریاناتی در جنبش زنان که میکوشند حق زن را به رسیدن این یا آن جناح از رژیم موکول کنند ازجمله کارهایی ست که دست فعالین زن را میبوسد. باید کوشید که زنان به نیروی متحد و سازمانده خود برای رسیدن به برابری واقعی و خلاصی فرهنگی را در اتحاد با جنبش کارگری, آزادیخواهان و کمونیستها ببینند. هر چه توهم زنان به شیادی و دورغگویی جنبش سبز بیشترافشا گردد و به قدرت خود برای متشکل شدن آگاه گردند به همان اندازه هم به فراخوانهای سراسری برای ایجاد صفی مستفل روی میاورند و گرد و خاک برپا شده جنبش سبز برای گذار آرام به “دمکراسی” های مدل امتحان پس داده را پس خواهند زد. مردم بویژه جوانانی که از زندگی در جهنم جمهوری اسلامی به تنگ آمده اند را باید از توهم پراکنی این شیادان آگاه کرد. بخشی از آنها زنانی هستند که به امید رهایی از یوغ برده وار زندگی جانشان را سپر بلای وعده های پوچ و سراپا دروغ جنبش سبز کرده اند.
رفقا! این کار امکان پذیر است و از شما بر میاید. دنیای فردا به همت زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب٬ که در راس آن کمونیستها و کارگران متشکل در  حزب خود هستند٬ دنیایی عاری از گرسنگی و فقر٬ سرشار از عشق و دوست داشتن است. آزادی بی قید و شرط  سیاسی٬ لغو آپارتاید جنسی٬ لغو حجاب اجباری, کار برابر در مقابل مزد برابر٬ انتخاب همسر٬ انتخاب شغل و دهها خواست دیگرحق مسلم و بدون چون و چرای ماست. رسیدن به این دنیا در گرو براندازی جمهوری اسلامی٬ با هر دو جناح آن٬ و برپایی سوسیالیسم است.
هلاله طاهری