یک توضیح کوتاه و یک قطعنامه

مقاله تحقیقی و با ارزش «افسانه نفوذ»، «کنکاشی دریک رویداد ازتاریخ فدایی» نوشته رفیق اصغر جیلو قبلا برای جمعی از فعالان سیاسی که طی  سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ هر یک به میزانی با فعالیتهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در ارتباط بوده و اکنون وابسته به گرایشهای سیاسی مختلفی هستند ارسال شده بود. در مورد این مقاله تحقیقی طی جلسات متعدد بحث و بررسی زیادی بین این جمع صورت گرفت و قرار شد که بر اساس جوهر این تحقیق یک قطعنامه تنظیم و پس از بحث پیرامون آن با امضای جمعی همراه با متن مقاله منتشر شود. من بر اساس چند ماده که نویسنده مقاله روی آن تاکید داشت، این قطعنامه را تدوین و برای جمع ارسال کردم. نویسنده مقاله چند مورد اصلاحی در مورد قطعنامه ارایه داد که آنها را در متن وارد کردم. طی دو جلسه متوالی پیرامون این قطعنامه بحث هایی صورت گرفت ولی پیشنهاد کتبی به من، به نویسنده مقاله و به کمسیون هماهنگی آن جمع ارایه نشد. با شروع جنبش و قیام مردم ایران دیگر جلسه ای هم از آن جمع تشکیل نشد. پس از انتشار مقاله تحقیقی «افسانه نفوذ» من از نویسنده مقاله درخواست کردم که متن آن قطعنامه پیشنهادی منتشر شود. بنابرین اکنون با این توضیح کوتاه متن کامل قطعنامه که در حقیقت فشرده نظر نویسنده مقاله و مورد تائید من نیز هست منتشر می شود. واقعیت این است که پس از بروز خشم و نفرت مردم از استبداد مذهبی حاکم بر ایران، انگیزه نهادهای امنیتی ولایت خامنه ای برای چاپ یک سلسله اراجیف پیرامون حیات سازمان چریکهای فدایی خلق ایران روشنتر می شود.   

۲۲ بهمن ۱۳۸۸
 

قطعنامه پیرامون ادعای سخیفانه نفوذ ساواک در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران طی سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷

 

۱- در بهار ۱۳۸۷ کتاب  «چریکهای فدایی خلق از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷ (جلد اول)» نوشته محمود نادری توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی انتشار یافت. این موسسه یکی از نهادهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی است که به بایگانی «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» و بازجوئیهای زندانیان سیاسی در دوران رژیم گذشته دسترسی داشته و زیر نظر دفتر ولی فقیه است.

روشن است که مبالغ کلانی از بودجه عمومی کشور، صرف باز خوانی وارونه تاریخ حیات سیاسی ایران قبل از بهمن ۱۳۵۷ به نفع اهداف سیاسی و تبلیغاتی رژیم ولایت فقیه می شود.از همان آغاز حیات جمهوری اسلامی امر بر این مقرر گشته است که صحنه تاریخ مبارزات گذشته از وجود تمامی احزاب و سازمانهای مخالف استبداد و دیکتاتوری، به جز گرایشات وابسته به اسلام فقاهتی که قدرت را در دست دارند،با توسل به ابزارهای مختلف از جمله تاریخ نگاری جعلی، پاکسازی شود.

 

۲- نویسنده این کتاب مدعی می شود که فعالیتهای «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» طی بهمن ۱۳۴۹ تا بهمن ۱۳۵۷ فاقد هرگونه «اصالت و باخواستهای مردم ایران در تضاد» بوده است. 

بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی که هر یک به نوعی با حیات سازمان چریکهای فدایی خلق ایران طی آن سالها آشنایی داشته به ادعاهای بی بنیاد مطروحه در این کتاب واکنش نشان داده و هر یک با دیدگاه خود اهداف وزارت اطلاعات رژیم از چاپ این کتاب را افشا کرده اند.

 

۳- یکی از ادعاهایی که به طور ویژه و با فرومایگی و حسابگری رذیلانه در این کتاب مطرح شده، مساله «نفوذ ساواک» در درون سازمان است. کتاب می کوشد با درج «اسنادی» ثابت کند که ساواک در درون «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» نفوذ کرده و بر کلیه فعالیتهای آن «اشراف» داشته است.

نگاهی موشکافانه به ادعاهای کتاب وزارت اطلاعات در مورد نفوذ و حضور ساواک در درون تشکیلات و رهبری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، سنجش اعتبار اسناد و شواهد مدعیان برای ما به منظور شفاف سازی حیات سازمان طی دوران مورد بحث یک امر مهم است.

 

۴- بررسیهای ما نشان می دهد که هم انگیزه و هم روش نویسندگان وزارت اطلاعات، در مدلل کردن ادعای خود ازهر نوع نرم و پرنسیپ شناخته شده و معتبر یک تحقیق بیطرفانه علمی- تاریخی تهی بوده و ادعای آنان در مورد حضور منابع ساواک در درون تشکیلات و رهبری آن از اساس بی بنیاد، و بر مجموعه ای مرکب از «روایت دلخواه نویسندگان از اسناد دست چین شده ساواک»، «اعترافهای تحت شکنجه و بازجویی»   و «اسناد دست کاری شده»  مبتنی برنیمه حقیقت ها و جعل… استوار است .

بررسیهای ما نشان می دهد که کوششهای مبتنی بر اهداف سیاسی، امنیتی و تبلیغاتی عوامل وابسته به هرم قدرت و ثروت در بازخوانی تاریخ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران طی سالهای قبل از بهمن ۱۳۵۷ قادر به استتار حقیقت نبوده است.

 

۵- در حیات سچفخا طی سالهای قبل از بهمن ۱۳۵۷ ساواک تا آنجا که در حیطه قدرت وامکاناتش بود از طریق توسل به شکنجه، تعقیب و مراقبت، کنترل تلفنی و…ضربات خونین بسیاری را بر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران وارد کرد و چندین بار از طریق ضربه به مرکزیت سازمان توانست آن را تا آستانه نابودی کامل آن بکشاند.اما هیچ گاه و در هیچ لحظه ای نتوانست در میل و اراده صفوف شدیدا زخم خورده ی فعالان بخش باقیمانده آن برای باز سازی واحیای مجدد صفوف خود و ایجاد رهبری آن که در چندین مرحله از دست رفته بودند خللی ایجاد کند.

ادامه فعالیت  واحدهای مختلف سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بعد از نابودی کامل شورای عالی رهبری آن در ۸ تیر ۱۳۵۵، روشنترین دلیل بر بطلان حکم خودساخته نویسندگان وزارت اطلاعات در زمینه نفوذ ساواک در صفوف سازمان است.

 

۶- ما امضا کنندگان زیر که طی آن سالها هر یک به میزانی با فعالیتهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در ارتباط بوده ایم و علیرغم این که اکنون وابسته به گرایشهای سیاسی مختلفی هستیم، با بررسی ادعاها، اسناد و قراین عرضه شده در این کتاب و با توجه به بحثهایی که طی جلسات گوناگون داشته ایم و به استناد به مقاله تحقیقی تحت عنوان «افسانه نفوذ»، «کنکاشی دریک رویداد ازتاریخ فدایی» نوشته رفیق اصغر جیلو  تاکید واعلام می کنیم که طی سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ ساواک علیرغم همه ی تلاشهایش نتوانست در شبکه مخفی و علنی سازمان نفوذ کند. به بیان دیگر هیچ عضو خانه های تیمی و هیچ عضو مخفی و علنی سازمان طی سالهای مورد بحث عنصر نفوذی ساواک نبوده است.