حجاب مسبب مرگ و نابودی زنان افغان!

آناهیتا شباهنگ : با وجود شکست حکومت طالبان هنوز زنان افغان گرفتار مصیبتهای بیشماری اند که بر وجود حکومتی از نوع طالبان صحه می گذارد. هنوز زنان این سرزمین مورد ضرب و شتم همسران و پدرانشان  قرار می گیرند و حتی از ترس توبیخ مجدد در برابر این همه ستم سکوت اختیار می کنند. چرا که هنوز هیچ مرجع قانونی ای وجود ندارد که بتواند این زنان را از سایه شوم همسرانشان برهاند و بر جراحات و زخمهای این زنان مرهمی بگذارد.

برقع های بلند علاوه بر آنکه سلامت جسمی زنان افغان را به خطر می اندازد، سلامت روحی آنها را نیز به شدت تهدید می کند. این برقع ها مستقیما زنان افغان را از جامعه حذف می کند. این در حالی است که در فضای سنتی و مذهبی خانواده های افغان و فشار مذهبی به جا مانده از دوران طالبان، این زنان حتی اگر بخواهند اجازه ندارند و نمی توانند برقع از سر برداشته و بدون وجود این اسارتگاه در جامعه حاضر شوند.
جای تعجب نیست اگر زن معلمی در انگلستان، با روبنده در کلاس حاضر می شود و این کار را افتخار خود می داند. این زن هیچ گاه زیر فشار مذهب در جامعه ای بسته زندگی نکرده است. او در محیط انگلستان زندگی می کند و آزاد است هر گونه که می خواهد لباس بپوشد و حتی اگر لباس پوشیدن او باعث ترس و وحشت کودکان دانش آموز مدرسه بشود باز مصرانه بر آنچه می خواهد اصرار می کند ودر برابر اخراج شدنش از کار اعتراض می کند. او در جامعه ای زندگی می کند که حق انتخاب و اعتراض دارد. این زن در جامعه ای زندگی می کند که حداقل انسان بودن او را به رسمیت شناخته است و به همین دلیل به خود اجازه می دهد حتی با ایجاد ترس و وحشت در کودکان، مظاهر مذهبی خود را به نمایش بگذارد. این زن هیچگاه درد زن افغان و هزاران زن دیگری را که زیر فشار مذهب زندگی می کنند، نمی داند. برای او حجاب افتخار است و برای زن افغانی وایرانی حجاب اجبار.
برقع های  زنان افغان آنها را رسما از جامعه خذف می کند و هیچ زن افغانی خود برقع بر سر نمی گذارد بلکه هر دختر افغانی که راه رفتن می آموزد برقع بر سرش می گذارند!!! و به او می گویند تو نباید دیده شوی!!!
بسیاری از این زنان هنگامی که زیر ضرب و شتم  شدید همسرانشان با چاقو یا چیزهای دیگر مجروح می شوند، از ترس دوباره کتک خوردن به پزشک مراجعه نمی کنند و تا زمانی که همسرشان با توصیف جراحت از پزشک دارویی بگیرد زخم هایشان عفونی می شود و مجبور به تحمل درد و عفونت اند. بسیاری از آنها حتی برای زایمان نیز به پزشک مراجعه نمی کنند و اغلب دچار عفونت های وخیم می شوند و حتی جان خود را از دست می دهند.
حجاب و هزاران دستور مذهبی دیگر که آزادی و انسانیت این زنان را از آنها گرفته است نه تنها باعث افتخار این زنان نیست بلکه باعث مرگ و نابودی آنها می شود. این در حالی است که در این جوامع زنان هنوز حق انتخاب و اعتراض ندارند. حجاب آن هم با این پیش فرض که وجود زن آلوده و باعث گناه و تحریک مرد می شود تحقیری ست که آن خانم معلم مسلمان تبعه انگلیس قادر به درک آن نیست.