اسکیزوفرنی راست مذهبی و ارتجاعی در پوش حمایت از مجاهدین و شورای ملی مقاومت

نوید اخگر : ابتدا بحثی با دوستان و رفقا که مخالف نوشتن مقاله من در نقد صحبتها و حرفهای آقای ببژن نیابتی بودند.آنهم با استدلالاتی که من آنرا عمیقا وابسته به دوران فئودالیته میدانم و رد میکنم نظیر ، ای بابا فرد را گنده میکنی و طرف کسی نیست و یا مهره ای نیست و یا ارزش پاسخ ندارد و از آن جمله. به تصور من این کلمات نشانگر خود بزرگ بینی افراطی افرادی است که نمی توانند بر روی مواضع درست و اصولی خود در مقاطع تاریخی بایستند و از آن دفاع کنند.

من هیچگونه تفاوتی بین انسانهائی که در موارد مختلف سیاسی موضع میگیرند و حرف میزنند قائل نیستم و معتقدم باید در صورت جمع شدن اشکالات اساسی در یک فرد و یا یک سازمان به آن برخورد اصولی و سازنده کرد، البته با دلیل و مدرک و برهان. همین و بس.

من آشنائی شخصی با آقای نیابتی ندارم به غیر از یکبار که چندین سال قبل بود ایشان  تلفنی بمن زدند و پس از یکسری صحبت و اینکه در گذشته با مجاهدین فعالیت میکردند و حالا نمی کنند مایل به بحث با من بر روی اینترنت بودند. من چون آشنائی با ایشان نداشتم و نمی دانستم بر سر چه میبایستی با ایشان که دیگر با مجاهدین فعالیت نمیکند  بحث بکنم نپذیرفتم و تقاضا کردم که اگر کتابی یا جزوه ای و نوشتاری دارند در اختیار من بگذارند تا بیشتر با ایشان آشنا شوم.
آقای نیابتی در آن زمان گفت که کتابی ننوشته است ولی آدرس وب لاگی را بمن معرفی کردند که در آن تنها چند مقاله از ایشان موجود بود فکر میکنم ۴ یا ۵ مقاله بود و همین، از آن زمان هم هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتیم به غیر اینکه گه گاه مقاله و یا موضع گیرئی را از ایشان بر روی اینترنت مشاهده کرده ام.

بحث رفرندام:

تا اینکه موضع گیری خانم رجوی در درتموند در حمایت از رفرندام و شعار" رفرندام رفرندام این است شعار مردم" از طرف مجاهدین مطرح شد و نیز توسط لهجه های شیرین آمریکائی نیز در کنسرتهای مختلف آوا داده شد و چون من و تعدادی از رفقای چپ در مقابل رفرندام موضع گرفته بودیم چنان مورد بی مهری و حملات آنان قرار گرفتیم که تاریخ مبارزات سیاسی به غیر از دوران اپورتونیستهای چپ نما در مقطع سال ۱۳۵۳ خورشیدی نمونه تاریخی دیگری در هتک حرمت مبارزین و انقلابیون ایران را به یاد نداشت. البته کیست که نداد وقتی مبارزین جان برکف وارد میدان نبرد شده اند طعنه و زخم زبان و هتک حرمت کمترین بهائی است که  در راه آزادی مردم میشود و باید پرداخت.

آقای بیژن نیابتی نمی دانم به نیابت از چه کسی با بلغور کردن نه موهوماتی غیر سیاسی که گاها این طور به نظر میرسید بسیار حساب شده خط اصلاحات و نفی مبارزه قهری و حمایت از رفرندام را به پیش میبرد و با بی حرمتی های زیرکانه ای نیروهای چپ و انقلابی و رادیکال را میکوبید و چنین مینوشت:

نیابتی ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۲ چنین نوشت

سیتات
جدای از اینکه هر کس چر تفسیری از "جبهه همبستگی" داشته و دارد، شعار رفرندام برای تعویض رژیم در ایران در واقع همان مناسبترین شعاری است که توان گرد آوری بیشترین نیرو را در کادر سازماندهی جبهه همبستگی ملی در تغییر و تحولات آتی دارا میباشد، ضمن اینکه ایران گیتیهای لمیده در وزارت خارجه آمریکا را نیز در وارد کردن اتهام تروریسم به مجاهدین خلع شعار میکند. پایان سیتات

آقای نیابتی در موضع گیری فوق که در حمایت از رفرندام انجام گرفته خوشحال از برزمین گذاشتن سلاح مجاهدین تا آنجا پیش میرود که سلاح دست مجاهدین را بمعنای تروریسم  البته از زبان ایران گیتیها  تلقی کرده و خیال میکند که با زمین گذاشتن سلاح توسط مجاهدین ایران گیتیها مجاهدین را از لیست تروریستی در خواهند آورد. مواضع آقای طبرزدی را با ایشان  در مورد مجاهدین مقایسه کنید تا قرابت های ایدئولوژیک آنرا دریابید.
ایشان در دنباله این تز مشعشعانه باید آنروی سکه این موضع گیری راست و ارتجاعی را نمایان کند پس با حمله صریح به تمامی نیروهای چپ و هر آنکس که در مقابل رفرندام کذائی موضع گرفته با بی حرمتی تمام چنین مینویسد.

نیابتی ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۲

سیتات
این همان نکته ظریفی است که از دایره فهم " کوتوله های سیاسی" جویای نام بسا فراتر می رود! هر چند که بر خود اتهاماتی! چون چپ گرائی و انقلابیگری و روشنفکری و … را نیز وارد دیده باشند.

رفرندام و ربط آن با رادیکالیزه کردن جنبش اصلاح طلبی داخل!
در شرایط کنونی شعار رفرندام شعار طیف وسیعی از اپوزیسیون و طیف قلیلی از پوزیسیون می باشد!
تصاحب شعار رفرندام توسط مجاهدین خواه نا خواه سمت و سوی محتوائی این شعار را  از خواست رفرمیستی تغییر در رژیم به سیاست رادیکالتر تعویض رژیم ارتقاء میدهد! از آن گذشته  به نیروئی که سالهاست ارتباط ارگانیک خود را با عنصر اجتماعی از دست داده و تمامی انرژی مبارزاتی خود را  بر روی عنصر کیفی سرمایه گذاری کرده است، زمینه و امکان مانور در میان جامعه را می دهد! مهمتر از همه ایزولاسیون بین المللی مجاهدین را شکسته و حربه تروریزم بر آنان را کند میکند. پایان سیتات

بیائید با هم جمله بالا را معنی کنیم و ببینم آیا این موضع گیری حتی رگه ای از رادیکالیزم را در خود دارد و یا نه، از موضعی ماورای راست ارتجاعی با پوش استفاده از کلماتی نظیر رادیکال و تعویض رژیم چه کالائی را میخواهد به اپوزیسیون بفروشد آیا  میخواهد اپوزیسیون را با رژیم به یک جوال فرو کند؟ معنی جمله زیر که توسط آقای نیابتی نگاشته شده یعنی چه؟ با هم دوباره بخوانیم.
به نیروئی که سالهاست ارتباط ارگانیک خود را با عنصر اجتماعی از دست داده و تمامی انرژی مبارزاتی خود را  بر روی عنصر کیفی سرمایه گذاری کرده است، زمینه و امکان مانور در میان جامعه را می دهد!
معنی اش این میشود، یعنی  مجاهدین که سالها بر روی ارتش آزادیبخش سرمایه گذاری کرده و وقت آنرا نداشته که در تهران و مشهد و شیراز و اصفهان و دیگر شهر ه