اوباش اسلامی در پایتخت و ضرورت تشکیل واحد های گارد آزادی در تهران!

عباس رضایى : مدتی است فضای خیابانهای تهران عوض شده است! هر دقیقه باید منتظر بود که عده ای از نیروهای انتظامی به هر بهانه ای دستگیرت کنند و در  همان جا محاکمه و به جرم پوشیدن تیشرت یا هر بهانه ای دیگر آفتابه به گردنت آویزند و یا شلاقت بزنند.

دست بالا پیدا کردن جمهوری اسلامی در کشمکش های بین المللی و پیشروی جنبش آزادی خواهانه در داخل ایران ، اوضاع را به سویی می برد که قابل پیشبینی بود.
اوضاع خیابان های تهران اکنون هیچ شباهتی به چهره یک شهر در سال ۲۰۰۷ ندارد. بیشتر شبیه کشوری است که  ده ها قرن به عقب برگشته است. شبیه افغانستان زمان طالبان است!. موج توحشی که  اکنون بر تهران حاکم شده است یقینا با عکس العمل مردم روبه رو خواهد شد، جوانانی که دیگر هر روز به زندگی روز مره اشان حمله می شود. این عمل باعث می شود که ناخواسته مبارزات  آرام مردم به سوی اعمال خشونت بار کشیده شود.
جوانانی که در خیابان شلاق زده می شوند، لوله آفتابه را در دهانشان فرو می کنند و در مقابل مردم وادارشان می کنند که غرور خود را بشکنند. یقینا  در اولین فرصت برای  بدست آوردن غرور شکسته اشان دست به هر کاری خواهند زد. این امر فضای جامعه را به سویی می برد که جمهوری اسلامی خواهان آن است. چرا که در جامعه ای که به هرج و مرج کشیده شده است  به آسانی  جنبش های رادیکال سرکوب می شوند .
اما این تنها راهی نیست که در پیش روی جوانان قرار دارد.
تشکیل واحد های گارد آزادی در همه شهر ها و بخصوص تهران و محاکمه نقاب پوشان  نیروی انتظامی می تواند فضا را برای جمهوری اسلامی تنگتر کند و به این گله های حزب الله اجازه ندهد که این گونه زندگی مردم را به هم بریزیند.
وجود  نفرت از اعمال خشونت بار جمهوری اسلامی در میان جوانان را اگر در سازمان گارد آزادی ضرب کنیم نیروی قابل توجه ای  را می تواند بوجود آورد که توازن قوا را در این شرایط عوض کند.
( این توضیح کوتاه در این مورد ضروری است که واحد های گارد آزادی می توانند مسلح باشند یا نباشند )
به نظر من این اوضاع ضرورت تشکیل واحد های گارد آزادی را در تهران صد چندان کرده است
وظایف گارد آزادی تعریف شده است. قرار است از حرمت و کرامت انسانها، قرار است از آزادی و برابری، قرار است از حقوق زن و… دفاع کند. اکنون  بیشتر از هر وقت انسانها را بی حرمت می کنند، بیشتر از هر وقت زنان مورد تعرض قرار گرفته اند، بیشتر از هر وقت آزادی و حریم خصوصی افراد مورد تعرض قرار گرفته است. این همان ضرورتی است که ایجاد واحد های گارد آزادی را در تهران نشان می دهد.
به نظر من وجود چند واحد، حتی چند واحد از نیروهای گارد آزادی در تهران می تواند امید را به مردم باز گرداند. تصور کنید یک واحد از نیروهای سرکوب گر، توسط  یکی از واحد های گارد آزادی مورد تعرض قرار گیرند و جوانان دستگیر شده را آزاد کنند. تصور کنید یکی از واحد های حزب الله  خلع سلاح شده به قرار گاه خود برگردد ، تصورش راحت است که این امر چقدر می تواند  روحیه این نیروهای سرکوبگر را ضعیف کند. تصور کنید که چگونه روحیه  جوانان در مقابل تعرض  نیروهای سرکوب گر افزایش خواهد یافت. این امر ممکن است و باید در فکر سازمان دادن آن بود.
این بحث تازه است، شرایط  بوجود آمده هم تازه است، هنوز این بحث تکمیل  نیست. اما به نظر من دقیقا اکنون زمانی است که باید این بحث طرح شود.
دلایل خود را برای ضروری بودن این بحث ارا می کنم و امیدوارم با دخالت دیگر رفقا چه در حزب و چه در خارج از حزب و بخصوص جوانان در ایران بتوانیم این بحث را به نتیجه ای برسانیم.
 قبلا در مورد تشکیل واحد های گارد آزادی در خارج از کردستان بحث هایی بوده است اما بدلیل شرایط واقعی که در پیش رو قرار داشت، این امر به آینده موکول شد، که از جمله این دلایل می توان به نبودن سنت تحزب   مسلحانه در دیگر شهرهای ایران به غیر از کردستان و ملیتاریزه شدن فضای شهرها که این امر به نوبه خود باعث  سرکوب بیشتر جریانات رادیکال می شد اشاره کرد.
اما  اکنون شرایط فرق می کند. رادیکالیسم در جامعه  جلو تر آمده است و جمهوری اسلامی بعد از پیروز های اخیرش در بحران هسته ای در فکر نشان دادن قدرت خود به مخالفان داخلی است. قاعدتا به آسانی نمی شود قدم هایی که جنبش کارگری و اعتراضات دانشجوی به جلو برداشته اند را به آسانی  به عقب بازگرداند و این امر بزودی تقابل زود هنگام دیگر را بوجود خواهد آورد. که نشان دادن خشونت در خیابانها و ترساندن جوانان به بهانه هایی مانند بد حجابی یا طرح" مبارزه با ارازل و اوباش" اولین جرقه های این تقابل هستند.
فضای جامعه خواسته یا نخواسته عوض شده است. تا چندی پیش خبرنگاران حق منعکس کردن خشونت پلیس در خیابان ها را نداشته اند، اما امروز می بینیم که خبر نگاران توسط نیروهای انتظامی به محل فراخوانده می شوند تا تصاویر این توحش را برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه به همه ایران مخابره کنند. این شروع دوره تازه ای از مبارزه است که تاکتیک های تازه می طلبد.
اگر برای جمهوری اسلامی دو سال پیش، مهم بود که سازمان های حقوق بشر در مورد ایران چه می گویند. امروز دیگر مهم نیست. و انعکاس تصاویر شکنجه مردم در خیابان و اعدام های روبه رشد در ایران این را نشان می دهد.
دوم اینکه فضا در ایران و بخصوص در تهران کاملا ملیتاریزه شده است! خیابانها را گله های حزب الله پر کرده اند و این دارد فضای ترس را بر جامعه نا امید شده ایران غالب می کند که باید برای آن چاره ای اندیشید.
چاره اما از نظر من ورود به این جنگ زود هنگام است. کاری که در کردستان با واحد های گارد آزادی انجام دادیم و امید را در دل مردم منطقه زنده کردیم.
باید نیرویی باشد که  اجازه ندهد به آسانی ، بیشتر از این به مردم تعرض شود. باید نیرویی باشد
که مردم بتوانند به آن امید ببندند، باید نیرویی باشد که مردم بتوانند شکایتشان را آنجا مطرح کنند. این نیرو جز گارد آزادی نیروی دیگری نمی تواند باشد. آیا گارد آزادی برای دفاع از حرمت مردم  در تهران این ضرورت را درک خواهد کرد؟ سوالی که جواب های متفاوت دارد. اما باید طرح شود.
مردم ناامید شده اند، این را شکست امریکا در منطقه و در پی آن بی افقی اپوزسیون راست به مردم تحمیل کرده است. این یک واقعیت است این ناامیدی احزاب اپوزسیون را دچار مشکل کرده است و اختلافات گسترده درونی اکثریت احزاب اپوزسیون از این نا امیدی مردم سرچشمه می گیرد. این امر به خودی خود جامعه را در آینده نزدیک در قهقرای یک ناامیدی افزون تر فرو خواهد برد. راه چاره بازگرداندن این امید به مردم و دخالت دادن خود این مردم در امیدوار کردن خود است. پروژه های راست در جامعه شکست خورده اند و این باید سر آغاز حضور گسترده تر چپ در جامعه باشد. که حضور واحد های گارد آزادی در شهرهای بزرگ ایران و بخصوص تهران می تواند شروع پیشروی چپ در جامعه و امیدوار کردن دوباره مردم و فعالان سیاسی  باشد.
بی شک این بحث بسیار طولانی است و نمی توان تمام آن را در این نشریه مطرح کرد.
من منتظر نظرات خوانندگان نشریه جوانان حکمتیست در این مورد هستم. با ما تماس بگیرید و نظرات خود را برای ما بفرستید.
به گارد آزادی بپیوندید.