حزب دمکرات زیر عبای آیت الله کروبی

اسد گلچینی : با وارد شدن عملی حزب دمکرات کردستان به جرگه "انتخابات" و شتاب فراوان برای قرار گرفتن در کنار بقیه جریانات و گروه های ملی و مذهبی  همچون "سازمان دفاع از حقوق بشر کرد" و "جبهه متحد کرد"  و  دفاع مشروط از کاندیداتوری آیت الله کروبی برای پست رئیس جمهوری در ایران با برنامه "احیای‌ حقوق اقلیتهای‌ قومی‌ و مذهبی‌"، کارزار بزرگی در جامعه کردستان در این مورد آغاز شده است.

در کشوری که هیچ انتخابی آزاد نیست، هیچ نماینده ای از کارگران و تشکل های کارگری بدون طعم زندان و محرومیت و بیکاری قادر به نفس کشیدن نیست، هیچ زن و جوان آزادیخواهی نمیتواند از حقوق خود دفاع کند و هیچ حزبی آزاد نیست و هیچ روزنامه آزادی وجود ندارد و رهبران کارگران و حتی رهبران خودی ترین تشکل ها که دم از حقوق اقلیت ها هم میزنند در زندانند و هزاران دانشجو اخراج و یا محکوم به بیکاری و آوارگی  است و خلاصه مردم را در زنجیر فقر و فلاکت و استبداد اسلامی نگه داشته اند، از انتخابات حرف زدن و مردم را به پای صندوق های رای کشاندن باید بعنوان بخشی از پروژه سرپا نگاه داشتن و تحکیم پایه های جمهوری اسلامی تلقی شود و ما این حقیقت را به مردم میگوییم. مردمی که انتخاب آزاد ندارند و به میدانی برده میشوند که سرکوبگران در دوره های مختلف حیات جمهوری اسلامی را صاحب رای کنند،آگاهانه مسیر بازی با قدرتمندان را دنبال میکنند و مردم سهمی جز ادامه محرومیت و خفقان ندارند.

 

"انتخاب" یک رئیس جمهور دیگر در ایران در ۲۲ خرداد ۸۸، یکبار دیگر جامعه کردستان را در برابر یک انتخاب واقعی قرار داده است. انتخابی بین ارتجاع و صف گسترده پیروان آن، و صف انقلاب و مبارزه برای زیر و رو کردن بنیاد های نظام جمهوری اسلامی سرمایه داران. مسابقه ای بزرگ آغاز شده است و همه مساله بر سر این است که کدام صف قادر به جلب مردم خواهند شد. در تمام دوره های پیشین این بازار مسخره  این گونه  گرم نبوده است. دوره قبل بخشی از این جبهه ارتجاع به مصطفی معین پیوستند و اکنون نوبت به آیت الله کروبی و موسوی رسیده است چرا که اینبار اینها بیاد "اقلیتهای قومی و مذهبی " افتاده اند و اجازه اذان سنی ها را صادر کرده اند و این جمعیت ارتجاع را با خود همراه کرده اند.

مساله ای باید برای همه روشن باشد و آن این است که همه این جماعت  در انتخابات شرکت میکنند حال با هر ناز و کرشمه ای که باشد. حزب دمکرات در انتخابات شرکت میکند و مثل همیشه "جناح خوب" را کشف کرده است و به مردم فراخوان میدهد که فرشته ای بنام کروبی  پیدا کرده است . جزب دمکرات  با آیت الله کروبی اش شریک میشود و به مردم میخواهد بخوراند که حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی وجود داشته و از بین رفته و باید احیا شود!  حزب دمکرات مانند همیشه منفعت طبقاتی خود را درست تشخیص داده است و این حقه بازی ها و شعبده بازی های کروبی و ستم بر مردم کرد، این امکان را فراهم کرده است.حزب دمکرات  به روزنه ای نیازمند است که بتواند از آن،  مشارکت با قدرتمندان را ببیند، هر چند هم که خوب بدانند که مانند همیشه سراب است.این آرزوی سرمایه داران کرد است.این خواست جنبش کردایتی است. احیای حقوق ملیتهای قومی و مذهبی از طرف مبتکر آن و از هوا قاپیدنش از طرف آقایان و  خانمهای رهبری و کادرهای حزب دمکرات ، یک ذره به مردم و مبارزه آنها در ۳۰ سال حاکمیت این رژیم  ارتباط ندارد. کروبی رای میخواهد و حزب دمکرات همیشه در دریوزگی این و آن قدرت بوده است که به امر مشارکتش در قدرت برسد. روزی با بنی صدر و رجوی این عملیات صورت گرفت، روزهایی دیگررهبرانش را در "مذاکره" بر سر همین هدف قربانی کرد و بار دیگر خاتمی را دروازه رسیدن به این آرزو ها دید و شتابان بسویش رفت و اکنون نوبت به کروبی و موسوی رسیده است که به جریانات بورژوا چراغ سبزشان را نشان دهند و اینها را عامل کشاندن مردم به صندوق های رای بکنند.

اگر سازمانهای "دفاع از حقوق بشر کرد" و جبهه متحد کرد" و رهبرانشان  همیشه بخشی از رژیم و دستگاه تحمیق و سرکوب رژیم بوده اند و اتوماتیک باید چنین موضعی را اتخاذ کنند، حزب دمکرات بسیار آگاهانه این روزنه را برای چنگ زدن به موقعیت جدیدی برای خود تبدیل میکند. اینها میدانند که انتخابات و قانون در جمهوری اسلامی کشک است و ولایت فقیه و قانون اساسی و ارکان متعدد آن حرف اول و آخر را میزنند. خامنه ای و کروبی و موسوی و رضایی برای مستحکم کردن بردگی مردم ، استثمار شدید کارگران، اسارت و بردگی زنان، سرعت هر چه بیشتر در عملی کردن اصل "44"، در هم شکستن هر نوع تشکل و خفه کردن هر صدای آزادیخواهی و دار اعدام و بیکاری و فحشا و اعتیاد با هم فرقی ندارند. همه اینها میدانند که قدرت سیاسی و اقتصادی در ایران همچنان  در دست های ولایت فقیه و سپاه پاسدارن است و باید برای حفظ این احمدی نژاد مانند ها را از صندوق در بیاورند. اینها ۳۰ سال است چنین جهنمی را برای مردم ستمدیده و کارگران و زنان در ایران درست کرده اند. د راینها تردیدی نیست. مساله مهم نظام این است که مشروعیتش را با برقرار کردن شدیدترین سرکوب و بی حقوقی باز هم از مردم بگیرد و این سرمایه ای برای مقبولیت بین المللی هم هست، حتی بعید نیست نظاره گران المللی را هم برای این نمایش بخدمت بگیرد، مساله این است که مردم را پای صندوق های رای ببرد و باز هم توهمی بزرگ را برای چند سال دیگر ایجاد کند، تحت نام اصلاحات سیاسی باشد یا اقتصادی و یا احیای حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی، باز هم این مردم ستمدیده هستند که زیر شلاق و زندان و فقر و فلاکت برای طبقه سرمایه دار در همه جای ایران و کردستان نیز کمرشان خم شود.  باز هم میلیونها بیکار از کارگران و فارغ التحصیلان هستند که وارد بازار بردگی اعتیاد و تن و فروشی باید بشوند و یا تن به بسیج شدن بدهند. این سیمای امروز کردستان و همه مناطق کار