خطاب به حزب حکمتیست! جمهوری اسلامی رفتنی است

مبارزات شور انگیز مردم در روز ۶ دی (عاشورا)  نقطه عطفی در مبارزات مردم بود که موقعیت مردم را در مقابل رژیم قوی کرد. جناح موسوی- کروبی  مخالف شدید دخالت بیشتر مردم در مبارزات است. مضمون اصلی فعالیت این جناح پیداکردن راهی بمنظور تداوم نظام بشکل دیگری است. مثلا حکومت اسلامی بدون ولایت فقیه ویا ولایت فقیه با قدرت محدود و قابل کنترل از طرف قانون و مجلس و آزادی مطبوعات و زندانیان سیاسی خودی. جناح مغضوب برای رسیدن به این امر مجبور است که از بروز نفرت مردم نسبت به حکومت اسلامی و تلاش برای سرنگونی آن جلوگیری کند و خواسته های پایه ای مردم مبنی بر آزادیهای وسیع و رفاهیات را مسکوت بگذارد و یا به عناوین مختلف بی پایه نشان دهد. هدف این جناح یعنی شکل دادن به جمهوری دوم٬ غیر ممکن و عین سراب است. کنار رفتن ولایت فقیه و یا تضعیف آن بهر شکلی یعنی پایان جمهوری اسلامی.
جریان دیگری که دوست ندارد مردم در رویدادهای اخیرشرکت کنند٬ حزب حکمتیست است. این جریان بر خلاف  جناح ” اصلاح طلب” رژیم خواهان سکوت و یا ” خشونت نکنید” نیست. حزب حکمتیست اساسا مبارزه مردم  در ایران را نمیبیند و تمام صحنه را طوری در مغز خود آرایش داده که گویا دو جریان اسلامی بخاطر سهم بیشتر از نعمات آن جامعه با هم درگیر هستند و مردم “بی چاره و مستاصل” عقل از سرشان پریده  به دو بخش تقسیم شده اند ودارند به این دو جناح کولی میدهند. “مردم در خانه بمانید” دیگر به آیکون این حزب تبدیل شده و تلاش برای حذف مردم در مبارزات و قلب واقعیات کار هر روزه اعضا رهبری این حزب است. بیانیه ها و مصوبات حزب که بر تحلیلی بسیار بی پایه و غیر واقعی استوار است شکننده و هنوز چاپ نشده رنگ میبازند. این جریان پروسه حرکت و مبارزه مردم در ایران و جنگ جناحها را دلبخواهی  در نظر میگیرد و قادر نیست که جنگ جناحها را در شرایط سیاسی ایران توضیح دهد. جنبش موجود در ایران و نفرت عمیق از جمهوری اسلامی تضاد جناحها را به این دلیل که نظام را در خطر میبینند عمیق تر کرده  و هر یک برای سرپا نگه داشتن رژیم دیگری را مسئول میداند. اینکه پیدایش دو خرداد ودر ادامه رو در روئی جناح موسوی و کروبی با جناح دیگرتحت تاثیر و کمک ملی- مذهبیها و بی بی سی و غیره است با واقعیات کوچکترین ربطی ندارند. مبارزه جاری مردم با رژیم مبارزه ای بر سر تقلب در انتخابات و یا مسائل ظاهرا طرح شده سران جناحها نیست این مبارزه ای برای سرنکونی ج ا است که اتفاقا بی بی سی و هر دوجناح  را به تگاپو و حزب کورش را به هزیانگوئی انداخته است تحلیل هایشان سطحی و فاقد ارزش است به همین دلیل از صحنه پرت شده اند. هر دو جناح خواهان حفظ نظام اسلامی با روش خاص خود هستند  اما حزب حکمتیست بمنظور ندیده گرفتن  جنبش انقلابی مردم فرمولی از خود اختراع کرده است و معتقد است که ایران صحنه جدال دو جناح است که به مردم ربطی ندارد و بهمین جهت نباید در این جدال شرکت کرد. این جریان مبارزه مردم در برخی از روزهای ویژه را قبول ندارد. کی گفته نباید در روزهای اسلامی بر علیه اسلام شرکت و حرکت کرد. این حکم از کجا آمده است ؟   مبارزه شور انگیز و تاریخی مردم در روز ۶ دی ( عاشورا) برای این جریان قبول نیست و معلوم نیست چرا از قبل مهر ارتجاعی بر خود دارد. کورش مدرسی در نوشته ” سنت مردگان در ذهن زندگان!” میگوید: ” …تاسوعا و عاشورای امسال تکرار مضحک تراژدی تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ است.”  اما اتفاقات روز۶ دی  حکمی کاملا مخالف حکم آقای مدرسی را نشان داد. مبارزات مردم در چند ماهه اخیر و بویژه درگیری وسیع مردم با نیروهای انتظامی و لباس شخصیها در روز ۶ دی ماه واقعیات انکار ناپذیری را بعیان نشان داد. حزب حکمتیست این واقعیت را که مردم حکومت مذهبی نمی خواهند و اینکه این رژیم در مقابل جنبش عظیمی قرار گرفته که در آن مردم بطور همه جانبه از جمهوری اسلامی و بنیادهای این حکومت متنفر هستند را نمیخواهد ببیند و از مردم هم میخواهد که بمانند اعضای رهبری این حزب سر در لاک خود فرو ببرند و در خانه بمانند و رندانه میکوشد مردم را در انتظار  ظهور یک نیروی رهائی بخش( دقیقا مانند ظهور امام مهدی) در یک روز نامعلوم  خانه نشین کند.  حزب کورش مدرسی نمیخواهد بفهمد که نفس شرکت وسیع و ابراز وجود سیاسی مردم و بویژه جوانان٬ زنان در روزهائی مانند قدس و عاشورا  وسر دادن  شعار  سرنگونی جمهوری اسلامی٬ مرگ بر اصل ولایت فقیه ٬ پاره کردن و به اتش کشیدن بنر حزب اله لبنان وعکس خامنه ای و حرکت شور انگیز مردم سیرجان  پایه های این حکومت را بلرزه در آورده است.
جنبش انقلابی مردم ایران بویژه در چند ماهه اخیر ابتکاراتی بخرج داده و شیوه هائی را در مبارزه با جانیان جمهوری اسلامی انتخاب کرده که  درتاریخ سنت و مبارزه ازادیخواهانه مردم ایران بی سابقه است. دقیقا روزهای جمهوری اسلامی مثل روز قدس ٬ عاشورا تاسوعا که بعنوان روزهای مذهبی و مهم اسلام سیاسی  تعیین و تثبیت گشته واز لحاظ سیاسی روزهائی برای تبلیغ وبسیج مرتجعترین اقشار جامعه بر علیه آزادی خواهی ٬ بر علیه خواست کارگر٬ زن و جوان بود٬از طرف مردم  به روزهای بسیج بر علیه  سرکوب و بنیادهای جمهوری اسلامی تبدیل شد. روز ۶ دی روز عاشورا به یکی از روزهای مهم تاریخ مبارزات مردم ایران که در آن جنبش انقلابی در بعدی وسیع نه تنها در مقابل تعرض نیروهای انتظامی و خیل لباس شخصیها ایستادگی کرد بلکه تعرض نیروهای رژیم را جواب داد و بتعرض پرداخت. جمهوری اسلامی در این روز شکست سختی خورد و سر در گم و بی افق تر شد. هم اکنون مسئله سرنگونی رژیم و راه های جلوگیری از آن و سرکوب جنبش انقلابی مردم یکی ازبندهای  مهم و ثابت جلسات  و برنامه های سران حکومت اسلامی است وهمین امر یعنی حفظ کردن نظام و سرکوب اعتراضات رکن اصلی وظائف کنونی ارگانهای دولتی را تشکیل میدهد  زیراکه سران این رژیم دد منش و جانی به این امر واقف هستند که در بحران عمیقی قرار دارند و راه پس و پیشی ندارند. میدانند که  از هر طرف مورد هجوم مردم و جوانان قرار دارد و بی تردید این نبرد تا سرنگونی رژیم ایت اله های میلیاردر و این سیستم قتل و کشتار ادامه خواهد یافت. اما حزب کورش مدرسی که  بی ربطی خود را به جامعه ایران و مبارزات جاری در آن از ابتدای تاسیس خود نشان داده است قادر به درک و سیر پیشرفت مبارزات انقلابی مردم نبوده و به همین جهت با ضدیتی که در تقابل با امید و تلاش مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی درپیش گرفته هر روز بیشتر از پیش  موضع ارتجاعی و بازدارنده اتخاذ میکند.محمد فتاحی یکی از اعضای  رهبری این  حزب در نوشته ای در تاریخ ٢٢ ژانویه با عنوان” حق با کارگران کمونیست بود” چنین مینویسد: ” … نگران تر از تمام اینها اردوی قهرمانان چپ اند که جامه های پوسیده ۵٧ در ٨٨ را بر تن کرده اند تا تراژدی سه دهه قبل را امروز در شکل کمدی روی صحنه آورند.”
 گفته های بسیار زننده راجع به انقلاب ۵٧ و قیام ٢٢ بهمن از زبان یکی از اعضای حزب حکمتیست. هر چند در برخی از نوشته های اعضای این حزب  در یک دو جا از قیام باشکوه اسم برده شده است ٬ اما دید حاکم بر موضع رسمی این حزب همان است که محمد فتاحی عنوان کرده است. این موضع به موضع جناحهای رژیم شبیه است . قیام با شکوه ٢٢ بهمن به مردم انقلابی و آزادیخواه متعلق است که به دلیل ماهیت آن یعنی بر چیدن سیستم سرکوب رژیم شاه٬ همواره انگیزه قدرتمندی در مقابل جمهوری اسلامی به مردم داده است ودلیل گرامی داشت و شکوه این روز در همین نکته نهفته است.
٢٢ بهمن روز قیام قهرمانانه مردم در تهران بر علیه رژیم شاه بود ٬ قیامی که طی آن پادگانها و کلیه ارگانهای نظامی و سرکوبگر توسط مردم انقلابی  مورد حمله قرار گرفته  و تصرف شدند. مردم خاطره های بسیار شیرینی از همبستگی٬ اتحاد٬ جانفشانی و فداکاری در جریان نبردها دارند و بویژه احساس غرور و توانائی و اعتماد به نیروی خود که هیچکاه فراموش نخواهد شد. مردم با تصرف پادگانها و  مسلح کردن خود  اصلی ترین ابزار سرکوب  را از میان بردند و فضائی که بعد از قیام ٢٢ بهمن در تهران و سایر نقاط ایران بوجود آمد ٬ فضائی که چندین ماه طول کشید و به نام بهار آزادی معروف شد٬ عمدتا تحت تاثیر قیام ٢٢ بهمن بود. سران تازه بدوران رسیده اسلامی٬ هنوز قدرت مقابله با مردم را نداشتند و نتوانستند مانع قیام شوند . اما در همان آغاز حرکت در ٢٢ بهمن با اعلام اینکه امام موافق قیام نیست تلاش کردند که از حرکت مردم جلوگیری کنند.
 روز ٢٢ بهمن بر خلاف آنچه که  اعضای حزب حکمتیست بیان میکنند٬  روز جمهوری اسلامی نیست. جمهوری اسلامی برای سر پوش گذاشتن بر اهمیت این روز ٬ دهه فجررا به صحنه آورد و تلاش کرد که بزعم خود با کمرنگ کردن اهمیت ٢٢ بهمن٬ رنگی مذهبی به آن بزند .٢٢ بهمن متعلق به انسانهای آزادیخواه ٬ چپ و مردم انقلابی سال ۵٧ است  . جمهوری اسلامی علیرغم کوشش زیاد  نتوانست اهمیت تاریخی این قیام شکوهمند را از اذهان پاک و یا کمرنگ نماید.
حکومت اسلامی بر دریائی از خشم و نفرت مردم نشسته مردم در ابعاد میلیونی  مترصد فرصتی هستند که حکومت را بزیر بکشند و به زباله دان تاریخ بفرستند. بهر صورت جناح موسوی/کهروبی بهیچ وجه قادر به حل بحران و شکل دادن به حکومت اسلامی تعدیل یافته مورد نظرش نیست. شعار ” حشونت نکنید” از طرف این طیف در چنین شرایطی نعمت آسمانی برای جناح خامنه ای است. خامنه ای و دارو دسته اش نیاز مبرم به آرام کردن وضع دارند  نیاز به زمان دارند که بتوانند نیرویشان سازمان دهند تا در فرصت بدست آمده مردم را عقب بنشانند. جناح خامنه ای بمحض اینکه عقب نشینی جنبش را مشاهده کند، مانند تمام جریانات ضد انقلاب که برای اعاده وضع از دست رفته از هیچ  بی رحمی وحمام خون براه انداختن ابائی ندارند٬  نیروی سیاه و پر کینه ای از لباس شخصیها و مرتجعین را به جان مردم خواهد انداخت و جامعه را به قهقرا خواهد کشاند. حکمتیستها انگار دوست دارند که نظاره گر این اتفاق باشند و سپس تحلیلهایشان را برخ بکشند و بگویند مردم تقصیر از شما بود. اما مسئله گرهی در مقابل هر دو جناح  وبویژه جناح مغضوب و همچنین حزب حکمتیست قرار دارد که آنها را آذار میدهد و آن این است که نگه داشتن ، تداوم ٬ اصلاح جمهوری اسلامی و بخانه فرستادن مردم غیر ممکن است.