اول ماه مه و جنگ و جدل دوتا ….

پویان انصاری  

Pouyan49@yahoo.se

رفیق دومی، با درودهای فراوان، به شما رفقای همیشه در صحنه، به خصوص رفقایی که قرار است در ۳۰ ساله گذشته، هژمونی پُرلتاریا را در میهن عزیزمان و همسایگانشان مانند عراق، افغانستان و پاکستان ….. .هر طور شده، حتی با چنگ و دندون، روی کاغذ هم شده، بنویسند! چرا که مبارزات ما جهانی است و فقط به میهنمان ختم نمیشود!

 رفیق اولی، رفقای کمونست، فرارسیدن روز جهانی کارگر را به شما شادباش میگویم و فراموش نکنید که کار مبارزاتی اینترنتی ما در این بُرهه زمانی، علیه امپریالیسم بسیار سخت و پیچیده شده است. متاسفانه بعد از این همه تجربه، هستند کسانی مانند این رفیق دومی، که نه پرنسیبی دارد نه اخلاق مبارزاتی، خود شما شاهدید که نامش دوم است ولی اول سخنرانی میکند آنهم با آن شیوه نادرست درهم برهم ماضی بعید، نقلی و استمراری…، بگذریم.

رفقا!… اول ماه مه در راه است! روزیکه کارگران جهان بپا خاستند تا ….

رفیق دومی، یواش،یواش، کمی هم صبر کُن، اولأ چرا دچار هیجان و عصبی شدی؟ ثانیأ، کی گفته تو باید اول، آنهم به شیوه همیشگی ۳۰ ساله، به کارگران تبریک بگویی، هرچند که نمیدانم این شاد باش ها نصیب زنان کارگر میشود یا نه، چرا که وقتی نام کارگر شنیده میشود، خود بخود "مرد" در نظر می آید! ثالثأ، لابُد بعدش هم میخواهی بگویی کارگران در این مبارزه چیزی ندارند که از دست بدهند!؟

رفیق اولی، اولأ، واقعأ برایت خیلی متاسفم که اخلاق کمونیستی را از دست دادی، ثانیأ هر روز که اول ماه مه نیست، یکروز در سال ما میتونیم به کارگران شاد باش بگوئیم، من که مثل تو نیستم که عین خیالم نباشد، بعدش هم، مگر کارگران چیزی دارند که از دست بدهند!؟

رفیق دومی، اگر پُرولتاریا قرار است در این مبارزه، چیزی از دست ندهد، خوب، در عوض هم، چیزی گیرش نمی آید!؟

رفیق اولی، این دیگه به تو ربطی نداره! من طرفدار طبقه کارگر هستم، از اینرو باید در چنین روزی بیاد این تنها طبقه ای که می تواند جهان را تغیر دهد، بپا خیزیم! حالا این نیرو در سیبری باشد!

 رفیق دومی، منظورت این است چون تو این مدت سال خیلی جلوی اینترنت نشسته ای خسته شدی، بنابراین باید کمی بلند شوی؟

رفیق اولی، باز هم برایت متاسفم، تو به طبقه ات پشت کردی، فکر میکنم خط عوض کردی و لیبرال شدی…

رفیق دومی، به جان عمو مارکس اشتباه میکنی، هنوز هم تو طبقه خونمون زندگی میکنم، راستی من نفهمیدم تو طرفدار کارگر هستی یا طبقه شان

رفیق اولی، مثل اینکه تو خیلی از مرحله پرتی؟ اینهمه کارگر، اینهمه طرفدار کارگر، اینهمه حرب کمونیست جور واجور، نا رفیق، مگر کوری، نمی بینی !؟

رفیق دومی، اولأ تو پرتی نه من، ثانیأ خوب هم می بینم! ثالثأ، کارگران، واحد هستند ( منظور اتوبوس واحد نیست) حزبشان هم یکی است، فهمیدی!؟

رفیق اولی، تو بی خود اینطور می بینی، مگر همه کارگران داری یک بینش و افکار هستند، آنها هم مانند همه انسان ها دارای سلیقه های متفاوت هستند، شاید یکی مرضیه را دوست دارد یکی گوگوش را یکی …. واقعأ تو مثل اینکه در یک کُره دیگری زندگی میکنی !؟

رفیق دومی، نه بجان لنین، تو همین "بهشتی" زندگی میکنم که تو میکنی، ولی خوب، با هم اختلاف داریم، ببخشید تضاد داریم، آنهم از نوع آنتا گونیستی اش!

آخه رفیق نا رفیق، پس با این حساب، کارگر، کارگر است، منصور اسانلو کارگر است، محمود صالحی هم کارگر است، فلانی هم کارگر است!

البته هنوز کارگر صنعتی عمو مارکس را پیدا نکردم، بگذریم، بالاخره اینها میتونند در کنارهم حزب را تشکیل بدهند ؟

رفیق اولی، من نمیدانم ترا چی میشود، فقط همین را بگویم که این تنها طبقه کارگر است که میتواند پوزه امپریالیسم را به خاک و خون به مالد و خوشبختی را در تمام زمینه ها به آدم ها بدهد.

 رفیق دومی، رفیق شفیق، هی نگو طبقه کارگر تنها طبقه ای است ……. هنوز بعد از ۳۰ سال ( آن ۳۶ و یا ۳۷ سال نظام گذشته پیش کش) یاد نگرفتی که بحث بر سر این نیست که کدام طبقه یا قشر میتوانند جهان را تغییر دهد، رفیق کبیر، طبقه کارگر خود بخود بوجود نمی آید، باید بوجودش آورد. حالا بازهم بگو این تنها طبقه ایست ……

رفیق اولی، تو هنوز تو اون دورانی، از آن ۴ دیواری بیا بیرون، گذشت آن زمانی که مبارزین برای تشکیل این طبقه همه چیزشان را، حتی جانشان را از دست دادند، یکی معتقد بود در پروسه مبارزه مسلحانه است که میشود طبقه کارگر را بوجود آورد، یکی هم میگفت میشود در کارخانه ها رفت و آن آگاهی را به به کارگران داد و حالا هم که تو این دوره زمونه کسی چیزی ندارد که از دست بدهد! وقتی راحت میشود رفت بین کارگران، روشنفکر باید مغزش تیر خورده باشد یواشکی ب