تقدیم به محمود صالحی برای پایداری و مقاومت او در سنگر جنبش ضدسرمایه داری ( منوچهر )

نوروز

میان پنجره

پشت میله های زندان

گل سرخی

به گلدانی اسیر

در سرزمین کارگران

پلنگ زخمی کوهستان

به بند است در دژ سرمایه داران.

وین عقاب تیزپرواز

مهربان ب نگاه نافذش در سپیده دمان

دلواپس خورشید در بند

میان پهن دشت

در آبی های دوردست

وز پس ابرهای پلشت.

نم باران

آذرخش و توفان

درخشش چشمان محمود

در منشور شوق

نشسته به رنگین کمان

تن و جانش

این یل گرد

به روز کارگر

گردیده پرچم

اول مه.

به پاخیزید

یاران

به پاخیزید، گل آرید

بهار است

بسوزانید کندر

هنگام نبرد ب نابکار است.

در شمیم شکوفه ها

اینک

شهر در سیلی خروشان

غران در حنجره خیابان

سرود خوانان

برافراشته پرچمانی

ز گره کرده مشتانی

ز تن کارگران

وز پیکر مزدبگیران.

می شنوی محمود

غرش یوزپلنگان جوان ر در شهر

می بینی محمود

پرواز برناعقابان را.

دست در دست یکدیگر

زنجیروار

ت بر کنیم ز جای

کاخ سرمایه را

و بسازیم

شهر آزادی را

شهر یکرنگی را

شهر همرنگی را.

محمود

بهار ب خود

بوی تو ر دارد

و در دستانت

می شکفد

هزاران هزار اختران.

منوچهر

بهار ۱۳۸۷