علی طاهری
همین بعد از ظهر بود که خبر فوت ناگهانی خسرو به دستم رسید! شوکه شدم! همین هفته پیش بود که خسرو جواب سوالاتم را می داد ,کلمات اخرش هنوز در ذهنم است از تبدیل کمونیسم کارگری به یک دستگاه ایدولوژیک هشدار می داد! چه شوق و اشتیاقی داشت برای ترسیم کمونیسم کارگری و پاک کردن علف های هرز دور ان!
خسرو از معدود کمونیست هایی بود که به جوهر واقعی کمونیسم کارگری دست پیدا کرده بود و با گوشت و پوست اهمیت ان را درک می کرد! در همه مقالاتش احساس تاسفی از نبود نادر دیده می شد! حساس بود بر سر اینکه در تمام احزاب کمونیسم کارگری خط مشی منصور حکمت و مارکش سوار شود! چه تلاشی داشت ! با این وجود از دنیای بیگانه سیاست فرسنگ ها دور بود!
در زندگی سیاسی اش هیچ تعصبی نداشت ! هم و غمش بردن اگاهی به درون طبقه کارگر بود و دقیقه ای از برداشتن موانع از سر طبقه کارگر و جنبش کمونیسم کارگری خسته نمی شد! جمله اش اخرش همچنان در ذهنم تکرار می شود: رفیق جون جریان سیاسی که در نداشتن قدرت سیاسی اجازه حرف زدن به مخالفش را ندهد وقتی قدرت بگیرد سر مخالف را می ترکوند! از رشد چپ سنتی در جنبش کمونیسم کارگری هراس داشت اما با این همه هیچ وقت جانب انصاف را رها نکرد! هیچ گاه برای منافع حقیر حزبی جنبش را به مخاطره نبرد!
کمونیست های بزرگی از میان ما رفتند! هنوز درد ترور غلام کشاورز و مرگ منصور حکمت در جان و روح ما سنگینی می کند! کمونیست های بزرگ دیگری که نام و نشانی از انها هم در دست نداریم! خسرو هم از میان ما رفت! از درون اتش می گیرم! چه لحظات سختی و جانکاهی است! از صمیم قلب ضایعه مرگ خسرو را به خانواده اش و تمام فعالین جنبش کمونیسم کارگری و طبقه کارگر ایران تسلیت می گویم! ولی راه خسرو را ادامه خواهیم داد! نمی گذاریم اندیشه و ارمانش به محاق برود! روزی باشد تا در برپایی جمهوری سوسیالیستی از زحماتش تجلیل به عمل بیاوریم!
من هرگز از مرگ نهراسیده ام!
اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر بود!
هراس من همه از مردن در سرزمینی است که در ان مزد گورکن از ازادی ادمی افزون باشد!
جستن
یافتن
و به اختیار برگزیدن
اگر مرگ را چیزی از این همه افزون باشد,حاشا حاشا که از مرگ هراسیده باشم!
یادش گرامی!
راهش پر رهرو!
زنده باد خسرو دانش !
علی طاهری_۲۲ اپریل ۲۰۰۸