از چشمه اول مه در سقز، تا دریای همبستگی جهانی

رضا مقدم

محمود صالحی روز یکشنبه هجدهم فروردین ۱۳۸۷و پس از یک سال از زندان سنندج آزاد شد. بیشک همه فعالین جنبش کارگری ایران از آزادی محمود شادمان اند، و تاکنون نیز سیل پیام های تبریک و شادباش برای محمود و خانواده اش ارسال شده است و ارسال شان همچنان ادامه دارد. ما نیز به سهم خود آزادی محمود را به خودش، خانواده اش، کمیته دفاع از محمود صالحی، و به ویژه به همسرش، نجیبه صالح زاده که در تمام این مدت رنج و زحمت چند جانبه ای را متحمل شد و لحظه ای از تلاش برای آزادی محمود صالحی از پای ننشست شادباش می گوئیم. اما مقاله کوتاه حاضر تلاش می کند تا جایگاه عینی دستگیری و حبس محمود صالحی و کمپین آزادی او را در متن مراحل جنبش کارگری ایران بررسی کند.

برای آزادی به موقع محمود صالحی به مدت یکماه بزرگترین کمپین تاریخ جنبش کارگری ایران در داخل و خارج کشور در جریان بود. برای روز ۶ مارس و به دعوت مشترک اتحادیه جهانی کارگران ترانسپورت، و "آی تی یو سی" کمپینی برای آزادی محمود صالحی و منصور اسالو فراخوان داده شد که سازمان عفو بین الملل به آن پیوست و سایت کارگری "لیبر استارت" نیز یکی از بزرگترین کمپین های خود را در دفاع از آن سازمان داد. به این فراخوان بسیاری از احزاب و سازمان های چپ و همچنین ۱۴ نهاد همبستگی با جنبش کارگری ایران در خارج کشور نیز پاسخ مثبت دادند و طی آن در بیش از ۴۰ کشور آکسیونهای اعتراضی در مقابل سفارتخانه ها و مراکز نمایندگی رژیم اسلامی برگزار شد.

از آنجا که از آکسیونهای جهانی ۶ مارس تا پایان محکومیت یکساله محمود صالحی تنها حدود یکماه باقی مانده بود، اعتراضات برای آزادی به موقع محمود صالحی که با اعتصاب غذای خود وی هم همزمان شد توسط فعالین جنبش کارگری و حامیانش ادامه یافت و به تحصن و اعتصاب غذا و تجمعات متعددی در شهرها و کشورهای مختلف منجر شد که اوج آن تجمع روزهای چهارم و پنجم  فروردین در مقابل زندان مرکزی و دادگستری سنندج و برای آزادی بی قید و شرط محمود صالحی بود که به فراخوان کمیته دفاع از محمود صالحی برگزار شد. کمیته دفاع از محمود صالحی از هنگام تشکیل تاکنون یک نقش کلیدی و غیرقابل جایگزین داشته است و از جمله از طریق اطلاع رسانی گسترده و به موقع از وضعیت محمود صالحی بخوبی کمپین آزادی محمود صالحی را در جنبش جهانی کارگری به آخرین اخبار و اطلاعات مجهز کرد. نقشی که در دوران دستگیری و محاکمات دستگیرشدگان اول ماه مه سقز انجمن کارگری جمال چراغ ویسی داشت.

مقامات قوه رسوای قضائیه کوشیدند تا محمود صالحی را که بخاطر سازماندهی تظاهرات برگزار نشده اول ماه مه سقز سال ۱۳۸۳ به یک سال حبس تعزیری و ۳ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود شامل اتهامات زنجیره ای کنند و لذا اندکی قبل از پایان محکومیت یکساله اش وی را به دلیل انتشار پیامهایی محاکمه کردند. محمود صالحی در اعتراض به این اقدامات دست به اعتصاب غذای خشک زد و این در کنار بیماری کلیوی که داشت سلامتش را بطور جدی دچار مخاطره کرد و هیچ راهی بجز تشدید اعتراضات و آکسیونها و مبارزه برای آزادی محمود صالحی و تقاضاهای مکرر از خود او برای قطع اعتصاب غذایش نبود.

جنبش کارگری پر فراز و نشیب ایران را می توان به مقاطع و دوران مختلفی تقسیم کرد. یکی از این مقاطع ورود جنبش کارگری ایران به یک دوران تازه و روبه پیش از اول ماه مه سال ۱۳۸۳ می تواند باشد که نسبت به ما قبل خود متفاوت است. محمود صالحی در ورود جنبش کارگری ایران به این دوران تازه یک سهم کلیدی داشته است. مثلا هم از زاویه ادغام جنبش کارگری ایران در جنبش کارگری بین المللی و هم عروج مجدد جناح چپ و سوسیالیست جنبش کارگری و به حاشیه رفتن گرایش راست و فعالینش که با انتخاب خاتمی از منظر خود میدان دار بیان خواستهای جنبش کارگری شده بودند.

در هفته اول اردیبهشت سال ۱۳۸۳هیاتی از کنفدراسیون اتحادیه های آزاد کارگری به ایران رفتند. خانه کارگر میزبان آنها بود و به همراه به بازدید از چندین مرکز صنعتی رفتند تا وضع کارگران ایران را مشاهده کنند. اما محمود صالحی هم برای دادن یک تصویر واقعی از وضعیت کارگران ایران به هتل محل اقامت این هیات رفت تا با آنها سخن بگوید؛ در حالی که مقامات رژیم با همکاری خانه کارگری ها هیات را زیر نظر داشتند تا مانع دیدار "غریبه" ها با این هیات شوند. این دیدار و وقایعی را که بدنبال داشت یک چاشنی بود به شرایط آماده عینی جنبش کارگری ایران برای ورود به یک دوران جدید.

محمود صالحی که محسن حکیمی را بعنوان مترجم همراه خود داشت گزارشی از اوضاع کارگران ایران به هیات کنفدراسیون داد. چگونگی ممنوع بودن برگزاری مراسم غیر دولتی روز کارگر را برای هیات کنفدراسیون تشرح کرد و آنها را از شرکت در مراسم روز کارگر خانه کارگر که قرار بود فردای آنروز، جمعه ۱۱ اردیبهشت، در میدان بهارستان برگزار شود منع کرد و در عوض آنها را دعوت کرد تا در مراسم غیر دولتی روز کارگر که از جمله قرار بود روز جمعه در خارج از تهران و شنبه در سقز برگزار شود دعوت کرد و در عین حال احتمال حمله رژیم به این مراسم و دستگیر شدن خود را نیز به اطلاع این هیات رساند. دیدار محمود صالحی هم گزارش غیر واقعی خانه کارگر از اوضاع جنبش کارگری ایران را خنثی کرد و هم باعث عدم شرکت هیات کنفدراسیون در مراسم خانه کارگر در میدان بهارستان شد که در آن سال از نظر نوع پلاکاردهای بزرگ و کوچک و نحوه حمل آن و همچنین ترکیب شرکت کنندگان مرد و زن بسیار به تظاهرات های اروپایی شبیه بود تا نوع معمول اسلامی خانه کارگر.

دو روز بعد از این دیدار، شنبه ۱۲ اردیبهشت، نیروهای امنیتی و نظامی رژیم با حمله به کارگرانی که راهی محل برگزاری تظاهرات روز کارگر سقز بودند بسیاری را بازداشت کردند که تنها هفت نفر را در زندان نگه داشتند. هیات اعزامی کنفدراسیون از ایران بازگشت اما قبل از آنکه ساکهای خود را باز کنند با خبر حمله نیروهای رژیم به مراسم روز کارگر سقز و دستگیری بسیاری و از جمله محمود صالحی مواجه شدند، درست همانطور که محمود صالحی احتمال آنرا پیش بینی و به اطلاع هیات کنفدراسیون رسانده بود. هیات اعزامی کنفدراسیون و مسئول آن خانم آنا بیوندی فورا دست به ک