ایرج مصداقى
واحد اطلاعات سپاه پاسداران به عنوان یکی از قدیمیترین نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، از مهمترین بخشهای تشکیل دهنده سپاه پاسداران از بدو تأسیساش بود. این نهاد بلافاصله پس از تشکیل هستهی اولیه سپاه شکل گرفت و به سرعت گسترش یافت. از آنجایی که مراکز ساواک، در تهران و شهرستانها مقر و ستادهای گوناگون سپاه پاسداران شده بود، سپاه و به ویژه بخش اطلاعات و امنیت آن به دستاوردها و تجربیات ساواک در زمینههای مختلف اطلاعاتی و امنیتی دست یافت. به این ترتیب واحد اطلاعات سپاه بر پایه منابع آموزشی و جزوات برجای مانده ساواک به تشکیل و آموزش کادرهای خود پرداخت. این بخش در سالهای بعد علاوه بر در اختیار داشتن زندان توحید "کمیته مشترک"، مسئولیت بخش ۲۰۹ اوین و بازداشتگاه پادگان عشرت آباد را نیز بهعهده میگیرد و نقش عمدهای در سرکوبی مخالفان رژیم به عهده میگیرد.
علیمحمد بشارتی اولین فرمانده واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران متولد ۱۳۲۳ در شهرستان جهرم است. وی به خاطر هشمهری بودن با اعضای جهرمی سازمان مجاهدین از جمله تراب حق شناس، عبدالنبی معظمی، حسن ابراری و ابراهیم آوخ با مجاهدین آشنا شد. اما هیچگاه به عضویت این سازمان در نیامد و به هواداری از آن نیز نپرداخت. وی در اردیبهشت سال ۵۲ همراه سه تن از دوستان دانشجویش به نامهای وحید صفاری حیمد صفاری و بهروز قناعت پیشه در شهر قم دستگیر شد. علت دستگیری او از سوی ساواک، رسیدن به محمد حسن ابراری یکی از اعضای فعال مجاهدین بود که در سال ۵۵ اعدام شد. ابراری روابطی نیز با بشارتی که همشهریاش بود، داشت.
بشارتی در مرداد سال ۵۵ با تعهد همکاری با ساواک و گرفتن کد ویژه از ساواک برای نفوذ در گروههای سیاسی از زندان آزاد شد و به همین خاطر در دورهی اول مجلس شورای اسلامی، اعتبارنامهاش مورد اعتراض قرار گرفت اما با بسیج نمایندگان حزب جمهوری اسلامی و دیگر باندهای رژیم از تصویب مجلس گذشت.
بشارتی در خاطرات خود با زرنگی موضوع همکاری با ساواک را دور زده و به رفع اتهام از خود میپردازد و میگوید:
«موضوع سوم سیاست ساواک در تشدید شکنجه برای همکاری مبارزانی بود که در آستانهی آزادی از زندان بودند. ساواک همواره میکوشید از عناصری از مبارزین علیه مبارزین و مبارزه استفاده کند. از جمله میکوشید در داخل زندانیان عناصری تعبیه کند تا اخبار داخل زندان را به ساواک منعکس نمایند. یا افرادی که میخواستند آزاد شوند را دعوت به همکاری میکرد. خداوند سبحان را سپاسگزارم که در این امتحان بزرگ نیز مرا یاری کرد، زیرا به استناد مدارک موجود در ساواک سابق، هرگز شکنجهگران نتوانستند در این مورد هم در من اثر بگذارند.»
آنچه بشارتی میگوید دروغی بیش نیست. سند همکاری او با ساواک و کد ویژهاش در سال ۵۸ در شبنامههایی به طور گسترده در تهران پخش شد و من خود آن را به چشم دیدم. از آن جایی که مرکز ساواک در دست اطلاعات سپاه بود، معلوم نیست چه بر سر مدارک و اسناد ساواک آوردهاند که با این صراحت به نفی گذشته خود میپردازد. جملهی « به استناد مدارک موجود در ساواک سابق، هرگز شکنجهگران نتوانستند در این مورد هم در من اثر بگذارند.» به اندازهی کافی گویای سابقهی ننگینی است که تلاش میکند بپوشاند.
وی در کتاب «عبور از شط شب» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی انتشار یافته دلیل آزادی خود از زندان را اعلام فضای باز سیاسی از سوی شاه و بهبود شرایط زندانها اعلام میکند که آنهم دروغی بیش نیست.
وی در کتاب مزبور میگوید: «در انتهای مباحث مربوط به خاطرات زندان، لازم میدانم به تبین بازتاب مسالهی ایجاد فضای باز سیاسی در زندان بپردازم؛ چیزی که با مطرح شدن آن خیل عظیمی از زندانیان آزاد شدند و من نیز یکی از آنها بودم که در مردادماه ۱۳۵۵ آزاد شدم.»
فضای باز سیاسی در کشور و بهبود شرایط زندانها متعاقب انتخاب جیمی کارتر به ریاست جمهوری آمریکا در دیماه ۵۵ به وجود آمد. در حالی که بشارتی ۵ ماه قبل از ریاست جمهوری کارتر از زندان آزاد شده بود. تعدادی از زندانیانی که در مراسم شاهنشاه سپاه بهمن ۵۵ شرکت داشتند و از زندان آزاد شدند نیز دوستان و همراهان بشارتی از جمله عسگراولادی، حاجحیدری، مهدی کروبی، قدرت علیخانی، مهدی عراقی، محیالدین انواری و …. بودند. هنوز نسیم فضای باز سیاسی به کشور نرسیده بود و این افراد برای مبارزه با نیروهای انقلابی و مترقی بعد از تقاضای عفو از شاه، توسط ساواک آزاد شدند.
بشارتی که با تعهد به ساواک و همکاری با دستگاه امنیتی و گرفتن کد ویژه از زندان آزاد شده بود با بیشرمی در مورد زندانیان چپ ایران که بسیاری از آنها شریفترین فرزندان میهن و اسطورههای مقاومت و ایستادگی در زندان شاه بودند، میگوید:
«کلیه کمونیستها اعتقادشان بر این بود که باید با ساواک بجنگند تا جایی که دستگیر نشوند. به مجردی که دستگیر شدند،دیگر باید سازش کنند تا فشاری روی جسمشان نیاید!!؟ این چیزی بود که ما بیرون نخوانده بودیم و در زندان آن را درک کردیم!!»
البته از جنایتکاران