در آستانه کنگره هفتم و شعار آزادی برابری حکومت انسانی. نامه دوم

توضیح٬ در پایان نامه خطاب به رفیق اصغر کریمی نوشته ام٬ «این یادداشت را شخصی و در پاسخ به نکاتی نوشته ام که روی ملاحظات من نوشته بودی. و خواهشا اگر یادداشت خودت را برای رفقای دفتر سیاسی فرستاده اید٬ این یادادشت را نیز بفرستید». برداشت من از نامه رفیق اصغر کریمی این بود که نامه خطاب به من است و برای دفتر سیاسی هم فرستاده شده. امروز در سایت روزنه نامه رفیق اصغر کریمی را دیدم٬ از آنجا که من با در یافت این نامه جوابی نوشته ام٬ برای قرار گرفتن خوانندگان این مباحث لازم میدانم من هم این جواب را علنی منتشر کنم. نسان نودینیان

 

رفیق عزیز! اصغر کریمی٬ نکاتی در جواب به نامه ات را مینویسم٬ در کنگره با توجه به وقت کم بحث حضوری احتمالا دست ندهد. این نکات یادآوری مباحث مهم و سرنوشت ساز حزب کمونیست کارگری است. و بیشتر به این نیت هم میفرستم که بتواند٬ از یک جانبه نگری مواضع اخیر بکاهد.  من کماکان به سرنوشت حزب کمونیست کارگری حساس هستم٬ علیرغم ارزیابی و نقدهایم٬ فکر میکنم باید کاری کرد و تلاشی بخرج داد که از صدمه و لطمات سیاسی از این حزب جلوگیری کرد. هر میزان دوری و نزدیکی(عضو یا عضو نبودن) ٬ نمیتواند از بیان٬ احساسات مسئولانه ام به سر نوشت این حزب را کمرنگ و مخفی٬ کند. فضایی ایجاد کنید که کمونستهای کارگری که در قبل سرنوشت و مقدرات این حزب احساس مسئولیت میکنند٬ دخالت کنند. وجود این فضا به نفع حزب است.

 

نوشته ای:

 

" سالها قبل از آن شعار جمهوری سوسیالیستی هم به پیشنهاد حمید تقوائی به شعارهای قبلی حزب اضافه شده بود. حکومت کارگری مان تضعیف شد؟"

 اگر تقابلها و حساسیتهای منصور حکمت نبود، آره، به شهادت تاریخ!

 

" در صورتی که در تشکیلات این برداشت رفت که گویا "سوسیالیسم" این شعار است که داریم به عنوان یک چیز نو میگوئیم. و من همان موقع دلواپسی ام را به حمید و به اصغر گفتم. برای اینکه حمید در بحث تلفنی به من گفت که در درون تشکیلات گفته اند با آمدن این بحث "فهمیدیم که انحراف ما کجاست"، "اشتباه بلشویکها را تشخیص دادیم" و غیره. و من گفتم که اتفاقا بلشویکها با شعار سوسیالیسم آمدند قدرت را گرفتند. چه چیزی را ما "فهمیدیم"؟ به نظر من مطالب بهمن و بخشی از مطلب خود حمید در شرایطی که حزب میرود سراغ سوسیالیسم و سراغ مردم، میروند سراغ بحثهای رزمندگان که دوسال دیگر از آن بیرون نمی آئیم. این دارد در جهت عکس شعاری که داده میشود ما را سوق میدهد. این شیوه بحث ما را دارد می برد توی لاک بحثهای تئوریک که: "آیا اصلا ما سوسیالیستی بوده ایم یا نه؟"  اینکه آکسیونیستیم و سوسیالیسم را همیشه کنکرت دیده ایم یا کشکی و عمومی؟ ویا ما همیشه سوسیالیسم را عام میدیدیم! من فکر نمیکنم هیچوقت ما سوسیالیسم را عام میدیدیم. اتفاقا اتهامی که به ما میزنند این است که یک مشت سوسیالیست "کله خر" اند که تا به قدرت میرسند میخواهند سوسیالیسم را پیاده کنند. این را یدی خسرشاهی میگوید و هر گروه دیگری به ما میگویند داریم "ذهنی گرائی" میکنیم. میگویند این کمونیسم به این سرعت قابل پیاده شدن نیست. به نظر من اشکال   نحوه ای که این بحث مطرح شد این بود که روی سوسیالیسم یک علامت سوال گذاشت، روی سوسیالیسم تاکنونی حزب علامت سوال گذاشت."( از متن پیاده شده مباحث منصور حکمت در پلنوم نهم حککا)

 

اصغر جان! بحث بر سر "کلمه" جمهوری سوسیالیستی و خوبی و یا بدی آن برای حزب نبود، اصل مساله این بود که به گفته منصور حکمت در همان پلنوم:

 

" فکر کردم آخرین جمع بندی خودم را در یک چند دقیقه ای بگویم. وقتی من نوشته رفیق حمید را خواندم و همه رفقا گفتند همگی خوشحال شدند، اما من که همانوقت نوشته رفیق حمید را خواندم بشدت ناراحت شدم. خیلی هم ناراحت شدم، بخاطر اینکه قبلا تلفنی نیت اش را به من گفته بود، خیلی خوشحال شدم، فکر کردم رفیق حمید دارد میگوید که حزب وارد فازی میشود که برای قدرت گیری در ایران قد علم کند و این با گفتن یک حرف مشخص راجع به قدرت سیاسی ممکن است. حکومت کارگری که برنامه عمل جنبش ماست، اما حزبی که میخواهد قدرت را بگیرد بگوید ما میخواهیم بیائیم جمهوری سوسیالبستی را تشکیل بدهیم. من گفتم این ایده خیلی خوبی است. اوضاع ایران دارد باز میشود و این خیلی خوب است. اما نوشته حمید که آمد، بحث را برد روی شرایط ذهنی و عینی و انقلابیگری طبقات دیگر. این متدولوژی ای بود که من بیست سال پیش پشت سر گذاشته بودم و اصلا راجع به این مقولات اینطوری فکر نمیکردم. بیست سال است که لااقل اینطوری فکر نمیکنم که گویا باید نشان داد انقلاب  شدنی است تا انقلاب را بخواهم."

 

اصغر عزیز!

تمام بحث من و نقد من از شعار "انقلاب انسانی، حکومت انسانی" این است که این شعار با خود تبیینی را از مباحث کمونیسم کارگری آورده است و می آورد که نه اکنون در انتهای سال ۲۰۰۹ بلکه در مقطع سال ۵۷ از جانب چپ خلقی طرح شدند. به شهادت بحثهای منصور حکمت، پشت شعار جمهوری سوسیالیستی یک تعرض سیاسی چپ رزمندگانی و پیکاری به ارکانهای کمونیسم کارگری خوابیده بود و منصور حکمت وقتی با طرح آن احساس"راحتی" کرد که آن تعرض سیاسی پس زده شده بود و دوباره "توی خمیر دندان" فروبرده شد. من در پشت شعار جمهوری انسانی، نمودهای یک تعرض سیاسی، فکری، به بن
یانهای کمونیسم کارگری میبینم. این فقط اضافه کردن یک شعار به شعارهای موجود حزب نیست. این ساده کرده مساله است. به نظر من، پشت شعار حکومت انسانی، پس دادن یک بدهکاری "کمونیستهای خشونت طلب" و "استالیینی" به تعرضات جنگ سردی خوابیده است. و تمام مساله من و نگرانی من این بود و هست که بدون اینکه این بار هم "خمیر دندان را توی تیوب" خود بکنیم، نگذاریم و اجازه ندهیم که این تعرض جنگ سردی به کمونیسم در کنار و همراه با شعار حکومت کارگری و جمهوری سوسیالیستی، پشت تریبون حزبی که مدعی نام کمونیسم کارگری است، بیاید سنگر بگیرد. بنابراین ساده کردن مساله که "خوب چه اشکالی دارد شعاری به شعارهای موجود حزب اضافه شود؟" آگاهانه یا غیر آگاهانه، خنثی ماندن در برابر یک تعرض گرایش جنگ سردی علیه کمونیسم و قرار دادن تریبون حزب کمونیست کارگری و تاسف بار  از آن، عالیترین ارگان آن یعنی کنگره، در اختیار این هجوم سیاسی و ایدئولوژیک است. به همین دلیل است که هنوز هم اصرار دارم که این شعار از دستور کار کنگره خارج شود و تا یک تعرض متقابل از جانب مدافعان کمونیسم به مباحث پشت آن انجام نشود، از تبدیل شدن آن به مصوبه حزبی جلوگیری شود. تکرار میکنم این شعار، شعار "جدید" و "دیگری" در کنار و موازی و هم سنگ شعارهای پایه ای کمونیسم کارگری نیست. سوال کرده ای که آیا حزب را تقویت میکند؟ به تعبیر تو آری، اما به باور من، جنبش کمونیسم کارگری را قطعا تضعیف میکند. نوشته ام "به حزب لطمات جدی میزند". توصیه میکنم مباحث منصور حکمت و نگرانیهای جدی او را در پلنوم نهم حزب کمونیست کارگری وقت، در برابر تعرضی سیاسی و ایدئولوژیک که پشت شعار جمهوری سوسیالیستی لانه کرده بود را، بویژه حال که تصمیم برای ارائه یک قطعنامه در باره شعار حکومت انسانی به کنگره هفتم در میان است، مرور کنید و در اختیار اعضا و کادرهای خود قرار بدهید. بگذار اعضا و کادرهای جدید حزب، با پیشینه مباحث داغ و سرنوشت ساز منصور حکمت و حساسیتهای مسئولانه او قرار بگیرند.

 

اصغر عزیز!

ممنون از لطفت در حق من و اینکه گفته ای جای من در حزب کمونیست کارگری است. اما حداقل خود شما بدانید که من هم مثل منصور حکمت با طرح شعار جمهوری انسانی و بویژه نفوذ "مباحث"  و تعرضی که پشت آن و علیه مبانی کمونیسم کارگری لانه کرده است در بافت و نسوج حزب موجود کمونیست کارگری ایران، "احساس راحتی" نمیکنم. شما احتمالا در جریان نیستید٬ با شروع تظاهرات ها در داخل و خارج از کشور رفقای ما در کلن بجای شعارهای تا کنونی حزب٬ آزادی برابری و زنده باد سوسیالیسم٬ و ….. ده ها پرچم با شعار "آزادی برای ایران" را دست مردم میدادند. چند بار با رفقا مینا احدی و علی محسنی صحبت کردم٬ خواهش کردم سمینار بگذارید٬ مباحث سیاسی و روش برخورد کمونیسم کارگری را توضیح دهید٬ نگذارید با هر حرکتی موج راست رفقای ما را ببرد.

ضمن تشکر مجدد از محبت و حسن نظر شما، نمیتوانم نسبت به لاقیدی،  توسط بخشی از رهبری حزب کمونیست کارگری به بنیانهای کمونیسم کارگری بی تفاوت بمانم.

اصغر گرامی! این یادداشت را شخصی و در پاسخ به نکاتی نوشته ام که روی ملاحظات من نوشته بودی. و خواهشا اگر یادداشت خوت را برای رفقای دفتر سیاسی فرستاده اید٬ این یادادشت را نیز بفرستید. با آرزوی سلامت شما و دیدارت در کنگره

نسان ۲۹نوامبر ۲۰۰۹(کلن ـ آلمان)

 

نسان نودینیان عزیز

 

الان نامه سرگشاده ات به دفتر سیاسی حزب را خواندم و متاسف شدم. متاسف نه به دلیل اختلاف نظر بر سر شعار حکومت انسانی بلکه بدلیل تحریف چندین فاکت مهم، که نامه را از یک رابطه صمیمانه، علیرغم تلاشی که کرده ای، خارج میکند.

 

نوشته ای: (بتدریج شاهد یک لوگو و شعار «آزادی٬ برابری حکومت انسانی» در کنار و سپس به عنوان بدیل و آلترناتیو حکومت کارگری و جمهوری سوسیالیستی بودیم) و بعد اضافه کرده ای قرار است شعار پایه ای کمونیسم کارگری یعنی آزادی برابری حکومت کارگری تا سوسیالیستی در بایگانی قرار گیرد. نسان عزیز میتوانی بگوئی کی گفته است که قرار است شعار حکومت انسانی جای شعارهای دیگر را بگیرد و آنها به بایگانی سپرده شوند؟ اینرا همانها که به قول تو بشدت آلوده و ناسالم "افشاگری" میکنند و بر کوس رسوائی به جای نقدهای صمیمانه میکوبند و تو نخواسته ای اسم ببری یعنی بی پرنسیپ ترین محفل سیاسی … گفته و نوشته اند و معمولا تجربه نشان داده است که اینها که به جای نقد مواضع یک جریان دیگر، اول تحریف میکنند و فاکت درست میکنند و بعد آنرا نقد میکنند علتش این است که حرفی برای گفتن و چیزی برای نقد کردن ندارند.

 

نسان عزیز، یکبار چند هفته قبل در یک اطلاعیه کمیته خارج شعار آزادی برابری حکومت انسانی در کنار جمهوری سوسیالیستی نوشته شد اما بعد از اطلاعیه کمیته خارج صد اطلاعیه دیگر هم صادر شد و چندین شماره نشریه دیگر هم منتشر شد، کجا شعاری جای حکومت کارگری و