انسان در تاریخچه زمان

hoshyaresmaeil@yahoo.com
 
 
گفته میشود آینشتین چندی پس از دستاورد بزرگش یعنی نسبیت عام ، تلاش کرد که آن را با نظریه الکترومغناطیس و دیگر نیروهای بنیادین شناخته شده پیوند دهد . او تا دم مرگ دست از جستجوی این نظریه یگانه و واحد بر نداشت و کوشید با به کار گرفتن ریاضیات پیچیده به آرزوی خود برسد . اینشتین در این تلاش بزرگ کامیاب نشد . در این رهگذر استیون هاوکینگ جا پای آینشتین گذاشت و تا ته مرزهای علم امروزی پیش رفت . کتاب تاریخچه زمان نوشته پروفسور هاوکینگ که به آینشتین دوم شهرت یافته است در ردیف پرفروشترین کتاب علمی در تاریخ شناخته شده است .( ۱۰ میلیون نسخه ) در این کتاب هاوکینگز ما را به دورترین مرزهای فیزیک نظری میبرد . جایی که حقیقت شگفت انگیزتر از تخیلات و افسانه های دینی است . هاو کینگز پندارها و برداشتهای شگفت و نا آشنا از جهان هستی را به کمک اثبات گرائی علمی بر زمین سفت واقعیت استوار میسازد .

با وجود اینکه کتاب تاریخچه زمان جزو پر فروشترین کتاب تاریخ علم به حساب آمد ولی به دلیل مشکل بودن فهم کتاب خیلی از خوانندگان و خریداران کتاب نتوانستند خواندن آن را تمام کنند . چندی بعد هاوکینگز در سال ۲۰۰۱ کتاب دیگری منتشر کرد به نام جهان در پوست گردو ، که اگر چه برخی از موضوعات کتاب " جهان در پوست گردو " با موضوعات کتاب " تاریخچه زمان "  یکسان است . اما در فهم مطالب در بعضی نقاط کار راحتر است و مواقعی هم مشکلتر ! در کتاب دوم هاو کینگز جهان را بر پوسته ایی در فضای دارای ابعاد بیشتر مدل سازی میکند .
هاوکینگز به بیماری کشنده " ای ال اس " مبتلاست بیماریی که ظاهرا درمانی ندارد و خیلی ها را به کام مرگ کشانده است . در این نوع بیماری کلیه اعصاب حرکتی میمیرند اما اعصاب حسی بر جایی میمانند . هاوکینگز تمام عضلاتش در تمام بدنش فلج است و بر روی صندلی چرخدار زندگی میکند ! این بیماری بر هوش هاوکینگز اثری نگذاشته و هاوکینگز از هیچ لحظه ایی در زندگی اش غفلت نکرد و تلاشش را در مسیر شناختن آغاز زمان و گسترش آن بر سیاهچالها ی بیکران ادامه داد .
خلاصه آن چه را از کتاب فهمیدم این است که تمام جهان هستی در  ابتدا و قبل از انفجار بزرگ ، ماد ه ایی فشرده و منسجم بوده به وزن ۳۰ گرم !! و بعد از انفجار شروع به انبساط کرده . این بسط و گسترش کل هستی را به میلیارها میلیارد کهکشان تا به امروز رسانده است . تصورش مشکل است اما اگر کل هستی را به اندازه زمین خودمان فرض کنیم آنوقت زمین ما فقط در یک پوست گردو جا میگیرد .این بسط و گسترش همیشگی نیست و هاوکینگز به صورتی علمی توضیح داده که چرا زمان بسط جهان محدود و سیاهچاله ها راه خروجی ندارند ؟  بار دیگر زمان انقباض مجددا شروع میشود انقباضی به همان نقطه ۳۰ گرم ماده مچاله شده اولیه ، در فرایندی کاملا ناشناخته و متفاوت! اینکه قبل از آن ۳۰ گرم اولیه و بعد از انقباض مجدد در فرایند جدید داستان چیست علم هنوز عاجز است اما این عجز و نادانی اسمش خدا نیست و هاوکینگز این را به زبانی جالب بیان میکند :
حتی اگر روزی ثابت شود خدائی وجود دارد مطمئن باشید من در طرف علم میایستم !چون ثابت شده همه چیز زیر فرمان فیزیک است .
هاوکینگز برای اینگونه جواب دادن دلیل دارد که آن را از زبان خودش بخوانید :
نشریه نسبیت عام انشتین به خودی خود پیش بینی میکرد که فضا / زمان ، از تکنیگی انفجار بزرگ آغاز شده است و به تکنیگی تخریب بزرگ ( چنانچه تمام جهان تبدیل به ۳۰ گرم ماده شود ) یا به تکنیگی درون یک حفره سیاه ( اگر یک ناحیه از فضا /زمان ، مثل یک ستاره دچار فروپاشی شود ) می انجامد . هر ماده ایی که به این سیاهچاله بیافتاد در تکنیگی متلاشی میشود و تنها تاثیر گرانشی جرم آن در بیرون حفره باقی میماند . از سوی دیگر هنگامی که تاثیرات کوانتومی را به حساب آوریم به نظر میرسد که جرم یا انرژی ماده ، سر انجام به بقیه جهان بازپس داده خواهد شد و حفره سیاه همراه با هر تکنیگی درون آن ، تبخیر و سرانجام ناپدید میشود .
آیا مکانیک کوانتوم میتواند تاثیری چنان دراماتیک بر تکنیگی های انفجار بزرگ و تخریب بزرگ داشته باشد ؟ در مراحل آغازین و پایانی جهان ، وقتی که میدانهای گرانشی چنان نیرومندند که تاثیرات کوانتومی قابل صرف نظر کردن نمیباشند واقعا چه میگذرد ؟ آیا در واقع جهان آغاز و پایانش به چه میماند ؟ و آیا آغاز و پایانی وجود دارد ؟
در دهه ۷۰ میلادی به طور عمده به مطالعه حفره های سیاه مشغول بودم . اما در ۱۹۸۱ مسائل مربوط به سرنوشت و سر چشمه گیتی باز مرا به خود علاقه مند ساخت . قضیه از این قرار بود که در آن هنگام در کنفرانسی که از سوی واتیکان برگزار شده بود و به مباحث کیهان شناسی اختصاص داشت شرکت کردم . کلیسای کاتولیک در مورد گالیله دچار اشتباه بدی شد و با اعلام اینکه خورشید به دور زمین میچرخد کوشید یک قانون علمی وضع کند . اکنون قرنها پس از آن ماجرا ، کلیسای کاتولیک بر آن شده بود که شماری از کارشناسان را دعوت کند تا آن را در جریان امور کیهان شناسی قرار دهند .
در پایان کنفرانس پاپ برای شرکت کنندگان به سخنرانی پرداخت . پاپ به ما گفت :  مطالعه پیدایش هستی پس از انفجار بزرگ کاری نیکو است اما ما نباید به کنکاش در خود انفجار بزرگ بپردازیم زیرا این کار به مثابه دخالت در کار خدا است !!
جالب بود که پاپ هنوز در جریان موضوع سخنرانی من که اندکی قبل در کنفرانس کرده بودم قرار نگرفته بود .موضوع سخنرانی هم این بود: امکان متناهی بودن فضا/ زمان ، و در عین حال بیکرانگی آن ، که به معنای فقدان آغاز و لحظه آفرینش است ! 
البته هیچ دوست ندارم به سرنوشت گالیله دچار شوم و احساس میکنم به گالیله بسیار شباهت دارم هر چند درست ۳۰۰ سال پس از مرگش به دنیا آمدم !!
 
استیون هاو کینگز وآلبرت انشتین و دنیای سیاست
رابطه انشتین با امور سیاسی مربوط به بمب هسته ایی به خوبی آشکار است . او نامه مشهوری را که به پرزیدنت فرانکلین نوشته شده بود امضاء کرد و ایالات متحده را متقاعد ساخت که این فکر را جدی بگیرد و در فعالیتهای پس از جنگ برای جلوگیری از جنگ هسته ایی شرکت جست .اما اینها فعالیتهای منفرد و جداگانه دانشمندی که به میدان سیاست کشیده شده باشد نیست . زندگی انشتین به قول خودش ، بین سیاست و معادلات تقسیم شده بود .
نخستین فعالیتهای سیاسی انشتین در طول جنگ جهانی اول انجام گرفت . در آن هنگام او در برلین استاد بود . آنچه که از نطر او اتلاف زندگی انسانها بود او را آزرده میساخت و