نامه ای سرگشاده به دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران! در آستانه کنگره هفتم و شعار آزادی برابری حکومت انسانی

رفقا!
با این نامه سرگشاده، میخواهم و قصدم  این است که در درجه اول طیف قابل ملاحظه ای از رفقایی را که دورانهای نسبتا طولانی در یک سنگر در دفاع از سوسیالیسم و کمونیسم کارگری قرار داشتیم را در ظرفیتی نزدیکتر و دوستانه مورد خطاب قرار دهم. و به این امید که بتوانم در آستانه کنگره هفتم حزب کمونیست کارگری سهمی در جلوگیری از آنچه که به نظر من به حزب شما به لحاظ سیاسی لطمه جدی میزند٬ ادا کنم. امیدوارم این تلاش برای جلوگیری از نتایج مخرب سیاستهایی که امروز در حزب کمونیست کارگری جاری است، با حسن نیت روبرو شود.

امروز متاسفانه در فضای بشدت آلوده و ناسالم "افشاگری" و کوبیدن بر کوس رسوائی به جای نقدهای صمیمانه، و سیاسی و مسئولانه روبرو هستیم. مواضع و سیاستهای بخشی که تحت پوشش عوامفریبانه "حکمتیست"، در لجن مال کردن سنتهای کمونیسم کارگری، دیگر خبره و کارشناس شده است، معرف خاص و عام است. حساب این جریان از نظر من خارج از سایر نقدهایی است که مشخصا رفقایی مثل ایرج فرزاد و عبدالله شریفی در دو سه روز گذشته از شعار «آزادی٬ برابری حکومت انسانی» دارند.

با حفظ و قبول نقدهای این رفقا٬ توجه شما را به نکات زیر جلب میکنم.
 
با تحولات خیره کننده روزها و ماههای اخیر جامعه ایران و تحرک امید بخش جامعه در رویاروئی با رژیم اسلامی، حزب کمونیست کارگری بی تفاوت ظاهر نشد. همین موضع عینی، مستقل از هر انتقادی که من با ارزیابی حککا از اوضاع داشته و دارم، در چند ماه گذشته پایه اصلی نزدیکتر و فعالتر کردن رابطه من با فعالین و کادرهای حزب کمونیست کارگری بوده است و در مواردی که فرصت کرده ام، در آکسیونهای حزب شما شرکت کرده ام.

با توجه به همه جوانب این توضیحات٬ اینروزها، متاسفانه، شاهد سمت و جهتگیریهایی هستم که فکر میکنم با مبانی فکری و سیاسی کمونیسم کارگری و سنتهای شناخته شده جنبش و تحزب آن فاصله بسیار دارد. ما بتدریج شاهد یک لوگو و شعار «آزادی٬ برابری حکومت انسانی» در کنار و سپس به عنوان بدیل و آلترناتیو حکومت کارگری و جمهوری سوسیالیستی بودیم. به مرور حزب شعار «آزادی٬ برابری حکومت انسانی» را در سرلوح فعالیت تبلیعی و لوگوی نشریات خود کرد  و بطور خزنده، بدون اطلاع و دخالت جامعه و بخشهای پیشرو آن، بجای شعار «آزادی٬ برابری حکومت کارگری و یا جمهوری سوسیالیستی قرار گرفت و در مطالب و  نشریات بعنوان الگویی از حزب و قدرت سیاسی معرفی میشود.  من در اینجا  دلائل و توضیحات مندرج در مطالب رفقا ایرج فرزاد و عبداله شریفی را تکرار نمیکنم.

با نوشته کاظم نیکخواه متوجه شدم که سرسختی توام با پرخاشگری عجیبی علیه "منتقدین" این شعار، که به نظرم پر از ابهام و رمز و تعبیر و تفسیر و ناقض مصوبات کار شده و تدقیق شده سنت کمونیسم کارگری است، در دفاع از این شعار وجود دارد. اما٬ رفقا! سنت کمونیسم کارگری و بنا به تجربه مشترک ما خلاف این روشهای ناپسندی است که کاظم نیکخواه با شروع مطلبش اعلام کرده و بشکل قطعی اعلام شده که این شعار بعد از کنگره ۷ ٬ شعار حزب است. و به این معنی که حساب شعار پایه ای کمونیسم کارگری «آزادی برابری حکومت کارگری تا سوسیالیستی» در بایگانی قرار میگیرد.
 
روش و شیوه کاظم نیکخواه در دفاع از شعاری که با مبانی کمونیسم کارگری مغایرت دارد٬ ارعاب و شانتاژ و فضا سازی است. به این جملات از آخرین نوشته او دقت کنید: "بگذارید همینجا برای راحتی خیال دوستانی که به ما لطف کرده اند و این روزها صف کشیده اند تا به دلیل به کار بردن شعار حکومت انسانی چیزی علیه ما بگویند، این را اطلاع دهم که این شعار بعد از کنگره حزب، به احتمال زیاد رسما به یکی از شعارهای محوری حزب ما تبدیل خواهد شد. میتوانند به آن مشغول شوند. بگویند، ببافند و سرگرم باشند! ما با شعف وارد این جدال میشویم". کدام حزب سیاسی را شما میتوانید پیدا کنید٬ با ترکیب ۱۹۰ نماینده از تشکیلاتهای محلی و سراسری و با ترکیب ۱۹۰ رای و نظر٬ قبل از کنگره اش اعلام کند که بخواهید نخواهید این شعار به یکی از شعارهای محوری حزب ما تبدیل میشود. خوب سوال این است اگر به این شکل عمل میکنید٬ پس جایگاه کنگره و شرکت ۱۹۰ رای و نظر در یک کنگره علنی کجاست؟ این روش و رفتاری که کاظم نیکخواه بکار گرفته است، بیگانه با آن تاریخ معرفه ای است که از کمونیسم کارگری و اصول و پرنسیپهای سازمانی اش ثبت شده است.
 
در خاتمه٬ لطفا به نقدهای صمیمانه تاکنونی توجه کنید. این شعار را از دستور خارج کنید و و آنرا عجولانه و سراسیمه به مصوبه یک کنگره حزبی تبدیل نکنید. فرصت بدهید تا همه مدافعین کمونیسم کارگری بر سر مساله ای و شعاری که به اعتقاد من با بنیانهای کمونیسم کارگری مغایرت دارد، بحث کنند، بنویسند، سمینار بگذارند، جدل کنند و نظرات و ملاحظات و انتقاداتشان را در فضای آرام تر و سیاسی تری طرح کنند.
با احترام
نسان نودینیان