یاد تو باردگر پروازیست براوج سرود

برای پرومته(۱) های عاشق که اسیردست عقابان جگرخوارگردیده اند،اماسرتسلیم فرودنمیآورند.تقدیم به فرزادکمانگر،علی نجاتی ویارانش کارگران آگاه ومبارز،شیرکوه وده هاانسان آزادیخواه که درسیاه چالهای رژیم جمهوری اسلامی برای دفاع ازعشق وآزادی به پاخاسته اند

یادتوباردگرپروازیست براوج سرود
کاش رفتن وبازنیاَمدنت خوابی یاکه خیالی میبود
تاکه من زآن خواب وخیال ،آرام برمیخاستم
دیده  برگرمِ نگاهت مید وختم تا عمق
دستان آبی ام ،یخ زده از باد ِ زمستانیِ  سرد
باآفتابِ نگاهت گرم میشد ،گرم 
 زندگی باردگرجاری میگشت،
دردرون  دستهای آبی  یخ زده ام ،کاش.
دیرزمانی است  که دستانم خورشید را باز میجوید ،باز
نوری ،گرمائی نگرفته بخود دستهایم   
دست من، خورشید را گم کرده
آسمان دورترودورترزمن میگردد
بایدم دست به خورشید کِشم بار دگر ،
تا که این سامت وساکت را،
درخروشی نو ، دیرپا به حیاتی دیگر وادارکنم.
کاش رفتنت ،خوابی یاکه رویائی زودگذر میتوانست باشد
کاش میله ها ، دِ رسنگی و سترگ،فاصله ها
آفتابِ وجودت رابدینگونه بیرحمانه ،درحصارتنگِ ویرانگرخود
چون ، پرومته در زنجیر نمیکرد اسیر 
وترا ،زهمراهی ،همرزمی، یاری با چنین بیرحمی نمی کرد جدا
هرچندکه کنون نام تو ،
فرزادها،نجاتی ها،فریدون ها،جلیل ها،احسان ها،آرش هاشده است
باشوری ،غروری  تازه درمیان خلاء حاکم بر خاسته از بیرحمی، زندان و شکنجه، اعدام
 یاد تو بار دگر پروازیست براوج سرود ،در عمق درون ،با دلی امید وار

مینشینم به  انتظارسرکشیدنهای آفتاب،
 که دوباره دیر یا زود باز خواهد گشت
دیر یا زود باز میگردد او
 
آبی یخزدۀ دستهایم، باز ،رنگی ز حیات خواهد یافت
آنگاه که پرومته ها ،فرزاد و فرزادها ، شیرکوه ،نجاتی ها،فریدون ها
بگسلندزنجیراسارت هارا
بازآتش به زمین برگردد
یخ را ،جای  ماندن نیست دگر
مادوباره آتشِ بازیافته را
مهربانانه ،بارقص ،شادی و شعف
درمیان خود مان بیدریغ وعاشقانه  میپذیرم
با ز
بنفشه کمالی   ۲۰۰۹ . ۲۳٫۱۱
http://shadochdt.wordpress.com
 banafshekamali@gmail.com

(۱)پرومته یکی ازخدایان اسطوره‌ای یونان باستان است که تحمل رنج وسختی انسان رانداشت.او به انسان عشق میورزید ونمیتوانست ناراحتی هاورنج آنهارابرای رهاندن انسان ازسختی‌ها.آتش راازآسمان ربودوبه انسانهاهدیه داد.زئوس ازاینکاراوبه خشم آمد.وی رابه بندکشیدودرقلعه‌ای درکوه قفقاز زندانی کرد..هرروزعقابی میآمدوجگراومیخوردوشب جگراوازنومیروئید.امااوازکاری که کرده بود پشیمان نگشت وازدرگاه زئوس تقاضای بخشش وپشیمانی از کاری که انجام داده بودنکردوامیدوروحیۀ قوی خودراازدست ندادتاکه هرکول روزی ازاَن دیارگذشت وپرومته رانجات داد.