دفاع از زندانى سیاسى آرى٬ صدور شناسنامه قومى نه!

اعدام جنایتکارانه احسان فتاحیان توسط جمهورى اسلامى على القاعده باید مثل قتل ندا٬ سهراب٬ اشکان٬ ترانه و بیش از صد و پنجاه نفر در ماههاى اخیر در چهارگوشه ایران دیده شود. هر جنایت جمهورى اسلامى گوشه اى از یک سیاست واحد است و به منافع سیاسى ارتجاعى واحدى خدمت میکند. واکنش جامعه نیز به این جنایات٬ ترورها٬ پرونده سازیها٬ بیدادگاهها٬ و گرو کشى ها نفرت از این نظام و متقابلا همدردى با خانواده هاى قربانیان و احساس همبستگى عمیق انسانى است. چهره قربانیان براى هر آزادیخواهى این ضرورت را تاکید میکند که ماشین جنایت و ارابه اعدام باید متوقف و درهم کوبیده شود.

در این چند ماه جنایات بیشمار و هولناکى صورت گرفت و این جنایات در زندانها ادامه دارد. دراین میان کسى یاد "هویت ملى و قومى و مذهبى" قربانیان نیافتاد. اما با اعدام احسان فتاحیان مجددا از هر سو ادبیات قومى و صدور شناسنامه قومى و جدا کردن سفره ها شروع شد! عده اى آگاهانه احسان را با پسوند "فعال کرد و زندانى سیاسى کرد" معرفى کردند. همین نگرش ناسیونالیستى اخیرا کمپینى براى توقف "اعدام فعالین سیاسى کورد" راه انداخته است! به این اطلاعیه توجه کنید:

"کمپین: اعدام فعالین سیاسی کورد را متوقف کنید
متعاقب تحولات سیاسی اخیر‌ در ایران، موج جدیدی از اعدام فعالین سیاسی و مدنی کرد براه افتاده ‌است. این در حالی است‌ تجربه‌ دهه‌های گذشته‌ نشان داده که‌ اعدام فعالین سیاسی، راه‌ حل مسئله‌ کرد نیست. کشتار انسانها به‌ جرم دگراندیشی، مغایر با تمام مبانی انسانی، دینی و اخلاقی‌ می‌باشد. اعتراض در برابر اعدام فعالین سیاسی و مدنی، وظیفه‌ اخلاقی و انسانی هر فردی در داخل و خارج کشور است. با مشارکت در این کمپین وسیع، خواهان توقف اعدام فعالین سیاسی کرد در ایران هستیم."

اولا "متعاقب تحولات سیاسى اخیر" موجى از کشتار و اعدام و سبعیت فوق برنامه علیه مخالفین راه افتاد و نه فقط "فعالین سیاسى و مدنى کرد"! ثانیا مبارزه بزرگى براى نجات جان شیرکوها و فرزادها و زندانیان سیاسى در شهرهاى کردستان و همه جاى ایران در جریان است. توجه جامعه از هر سو به موقعیت خطرناک زندانها و سرنوشت زندانیان سیاسى است. کسى این زندانیان را تاکنون به "فارس" و "ترک" و "لر" و "سنى" و "شیعه" و غیره تقسیم نکرده و نشناسانده است. کمپینى براى نجات اعدام زنان و مردان زندانى "فارس" راه نیافتاده است! همه از آزادى زندانیان سیاسى و نفى مجازات اعدام حرف میزنند. ثالثا این فقط ناسیونالیستهاى قوم پرست هستند که با سو استفاده از محل تولد افراد "شناسنامه قومى" صادر میکنند و کمپین براى "نجات فعالین سیاسى کورد و ملت و قوم خودى" راه مى اندازند! با اینحال انتظار دارند "از خارج و داخل" همه در خدمت سیاست آنها بخط شوند! معلوم نیست مادر و خانواده دردمند منصور اسالو و هزاران  زندانى سیاسى در چهارچوشه ایران و بویژه شهرهاى کردستان چرا باید به خیابان بیایند و فقط از نفى اعدام "فعالین سیاسى کورد" دفاع کنند؟ بنظر این ناسیونالیستها ظاهرا نباید براى توقف اعدام و شکنجه و آزادى همه زندانیان سیاسى تلاش کرد؟ ظاهرا نباید براى لغو نفس مجازات اعدام و نفس زندانى سیاسى مبارزه کرد؟ لابد منبعد باید هر کسى براساس محل تولدش و لاجرم "تعلقش به قوم و ملتى خاص" برود و براى جگرگوشه اش کمپین آزادى راه بیاندازد و خواهان رفع اعدام و زندان "فعالین سیاسى و مدنى قوم و ملت و مذهب خود" شود؟ ظاهرا مبارزه علیه نفس مجازات اعدام و نفس وجود زندانى سیاسى را باید به موزائیک پست مدرنیستى و ارتجاعى اقوام و مذاهب قرون وسطى سپرد تا جمهورى جنایت اسلامى بهتر بتواند بکوبد و قربانى بگیرد!

سیاست صدور شناسنامه قومى براى مبارزه با اعدام و براى آزادى زندانیان سیاسى٬ جمهورى اسلامى را تقویت میکند و مسئله اجتماعى و سراسرى زندانى سیاسى و اعدام را به کردستان و "فعالین سیاسى کورد" محدود میکند. ظاهرا براى این خط ناسیونالیستى مهم نیست چه بسر "فعالین سیاسى غیر کرد" در زندانها مى آید. صدور شناسنامه قومى و مذهبى براى دفاع از زندانى سیاسى و در خطر اعدام یک سیاست ارتجاعى است. سیاستى که میان مردم معترض و خانواده هاى زندانیان و حتى خود زندانیان شکاف مى اندازد و جمهورى اسلامى بهترین استفاده را از این شکاف میبرد.

اعدام و کشتارهاى اخیر گوشه اى از تهاجم جمهورى اسلامى به شهروندان آن جامعه است. ادامه سیاست سرکوب است و ابدا "کردستانى" و "ویژه کردستان" نیست. حتى اگر ویژه کردستان بود٬ یک آزادیخواه نفى اعدام و آزادى را فقط براى "کردها" نمیخواست. تاریخ سیاسى کردستان و عملکرد نیروهاى سیاسى پیشرو و کمونیست این را نشان میدهد. و بالاخره وجود مسئله ملى در کردستان ایران این مجوز را به ناسیونالیستها نمیدهد که هر تهاجم به مردم کردستان و هر زندانى و اعدام را بحساب جنبش ناسیونالیستى بگذارند. میگویند؛ " تجربه‌ دهه‌های گذشته‌ نشان داده که ‌اعدام فعالین سیاسی، راه‌ حل مسئله‌ کرد نیست"! تردیدى نیست که راه حل هیچ مسئله اى از جمله مسئله کرد اعدام و سرکوب نیست. اما نه مسائل جامعه شهرى کردستان به مسئله کرد محدود میشود و نه اعدام هر فعال سیاسى٬ هر کمونیست و کارگر و آزادیخواهى در کردستان در چند دهه گذشته بخاطر "مسئله کرد" بوده است!

مسئله زندانیان سیاسى مسئله اى جدى است و باید از هر تلاشى در دفاع از جان و آزادى زندانیان دریغ نکرد. اتفاقا نجات جان شیرکوها و دیگر زندانیانى که حکم اعدام گرفته اند٬ نجات جان زندانیانى که زیر شکنجه در زندانهاى بى نام و نشان هستند٬ آزادى کلیه زندانیان سیاسى٬ لغو کلیه احکام صادر شده و لغو نفس مجازات اعدام مسئله امروز جامعه است. پیشروى و پیروزى این جنبش در گرو بمیدان آوردن کلیه نیروها و جنبشهاى آزادیخواهانه است که مخالف نفس زندانى سیاسى و نفس شکنجه و اعدام هستند. ناسیونالیستهاى قوم پرست و چپهاى ناسیونالیست بهتر است اگر میخواهند