اساس سوسیالیسم انسان است٬ اما اساس پوپولیسم ادعای انسان گرایی بمنظور حذف سوسیالیسم است!

مبارزات عظیم مردم برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی در این دوره٬ به همه دنیا نشان داد  که جامعه ایران وارد آغاز دوران پایانی سرنگونی رژیم شده است! مشخصه این دوران تشدید جنگ جناحهای بازنده رژیم برای بقا٬ و تکاپو نیروها و جنبشهای سیاسی مختلف برای اعمال هژمونی بر جنبش مردم برای سرنگونی رژیم و تلاش جامعه برای تغییر قدرت سیاسی و بزیر کشیدن رژیم اسلامی است.

 جنبش کمونیسم کارگری و حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی با هر دو جناحش و سازمان دادن یک انقلاب کارگری تلاش میکند! بدون بزیر کشیدن تمامیت رژیم ارتجاعی اسلامی ٬ کمترین بهبودی در زندگی مردم عملی نخواهد بود. و بدون انقلاب کارگری و بدون قدرت گرفتن سیاسی ـ اقتصادی طبقه کارگر و کمونیسم٬ آزادی ـ برابری ـ و رفاه اجتماعی در ایران سرابی بیش نخواهد بود! از این رو دو راه و دو آَینده در مقابل جامعه قرار دارد: کمونیسم و سوسیالیسم! بعنوان تنها  آلترناتیو برای یک دنیای عاری از فقر و استثمار و برابری! و انواع مختلف حکومتهای بورژوایی بعنوان آَلترناتیو برای ادامه بربریت و استثمار و دیکتاتوری و نابرابری و ستم! راه دیگری نیست.

                                                                                                                         

تحولات و شرایط جدید سیاسی در ایران منجر به تلفات سیاسی در بخشی ازنیروهای چپ در اپوزیسیون شد! حزب "حکمتیست"٬ چشم و گوش خود را بر مبارزات مردم برای سرنگونی رژیم ارتجاعی اسلامی بست! شعارهای موسوی بهانه است! کل رژیم نشانه است! مرگ بر احمدی نژاد! مرگ بر خامنه ای٬ مرگ بر جمهوری اسلامی! زنده باد آَزادی! را نشنید اما شعار الله اکبرها را شنید! مردم را به خانه نشستن فراخوان داد و مبارزات مردم برای سرنگونی رژیم را ارتجاعی خواند! جدال سیاسی در ایران را دعوا بین دو جناح رژیم قلمداد کرد! اما پای اصلی و سوم جدال سیاسی در ایران٬ یعنی مبارزات عظیم مردم برای سرنگونی این رژیم جنایتکار را ندید!

یکی دیگر از تلفات این دوره "حزب کمونیست کارگری" بود که قربانی سیاستهای پوپولیستی خود در این شرایط مهم سیاسی شد. برخورد سیاسی به کلیت رژیم اسلامی و حکومت کارگری و جمهوری سوسیالیستی که از ارکانهای مهم سیاسی تاکنونی این حزب بودند در این دوران قربانی شدند! منفعت کل رژیم به مثابه یک رژیم به کناری زده شد و سیاست برخورد دوگانه به جناح "اصلاح طلب" رژیم در دستور کار قرار گرفت! گفتند که "وارد کشتی گرفتن با موسوی نمیشوند٬ اگر مانعی بر سر حرکت مردم نباشد!" گویا هدف موسوی و جریان اصلاح طلب حکومتی از پیش معلوم نیست. گویا برای کنترل و مهار اعتراضات مردم و تقویت جناح خود و نجات رژیم آدمکشان اسلامی به میدان نیامده اند. سیاست توده ایستی برخورد دو گانه به رژیم را مبنای سیاست خود به رژیم کردند! و بدنبال برخورد مشروط به جناح "سبز" رژیم ٬ سیاست "همه با هم"٬ سیاست سازش میان جنبشهای راست و چپ را٬ مبنای انقلاب همگانی خود کردند! بر مبنای مقتضیات سیاسی روز و کشتی نگرفتن با جناح سبز رژیم٬ مهر همگانی بر انقلاب کارگری زدند. مقوله کارگر و کارگری از انقلاب حذف شد و تنها انقلاب (چه نوع انقلابی؟ انقلاب کدام طبقه؟) جایگزین شد! کارگر همگانی شد٬ تضادهای طبقاتی به کناری رفتند و از حکومت حذف شد! "حکومت انسانی" کلید رمز حذف حکومت کارگری شد! همانطور که یورو کمونیسم کلید جدایی کمونیستهای بورژوایی راست اروپایی از کمونیسم بورژوای بلوک شرق بود. پوپولیسم انقلاب ۵٧ ٬ امروزی شد و مهر تحولات سال ۸۸ را بر خود زد! انقلاب خلقی ۵٧ به انقلاب علی العموم ٨۸ بدل شد! و جمهوری دمکراتیک خلق پوپولیسم ۵٧ لباس جمهوری انسانی ۸۸ را پوشید! برخورد به کلیت رژیم جنایتکار اسلامی با هر دو جناح بازنده اش٬ انقلاب کارگری و حکومت کارگری در این حزب حاشیه ای شدند! تحولات جاری در ایران٬ اوج بن بست پوپولیسم در "حزب کمونیست کارگری" و دگردیسی این حزب بود! این حزب دیگر ربط چندانی به کمونیسم کارگری ندارد.

برخورد دو گانه به جناح سبز رژیم                                                                                                                                                         

یکی ازمبانی مهم کمونیسم کارگری در برخورد به رژیم ارتجاعی اسلامی برخورد به کلیت رژیم بوده است! با عروج دو خرداد و پدیده خاتمی در زمانیکه بخشی از چپ بدنبال دو خراد و خاتمی روان بود٬ منصور حکمت جدال سیاسی و دعواهای دو جناح رژیم را جنگ بازنده ها خواند و بر مبارزات مردم برای سرنگونی کل رژیم٬ تاکید کرد! اما امروز بعد از گذشت سالها این حزب هر چه بیشتر از مبانی کمونیسم کارگری دور میشود! شعار محاکمه سران جنایتکار اسلامی  از هر دو جناحش٬ رفسنجانی ـ خاتمی ـ خامنه ای ـ احمدی نژاد٬ به محاکمه سران رژیم اما فقط از یک جناحش٬ خامنه ای و احمدی نژاد تقلیل پیدا میکند! رئیس دفتر سیاسی این حزب شعار ارتجاعی "یا حسین – میر حسین" را بعنوان شعار "سلبی" بر علیه رژیم اسلامی کم و بیش تقدیر میکند! و لیدر حزب از موسوی جنایتکار بعنوان کسی که میتواند در شرایطی "همراه مردم" و "با مردم" باشد یاد میکند! ٣٠ سال پیش٬ چپ رادیکال و پوپولیست٬ در برخورد به رژیم ارتجاعی اسلامی٬ بر علیه هر دو جناح رژیم موضع داشت. سازمان پیکار بعنوان سمبل چپ رادیکال شعار بر علیه لیبرالها ـ بر علیه  خط امام ٬ زنده باد انقلاب را مطرح میکرد. اما امروز بعد از ٣٠ سال از شکست پوپولیسم٬ رهبری حمید تقوایی همان پوپولیسم را از زیر آوار در آورده و تازه بدتر آب در آن ریخته و رقیقش هم کرده است. این پوپولیسم نو دیگر در مقایسه با پوپولیسم ۵۷ چندان رادیکال هم نیست. تلاش دارد تا  جن