با اعدام احسان شعله های خشم را شعله ورتر کردند

خبر کوتاه اما تکان دهنده بود, اعدام احسان فتاحیان بدون گمان میلیونها انسان را در غم و ماتم فرو برد و قلبها را آزرد .

در این سرزمین سراسر وحشت زده ,هرازچندگاهی سنگفرش خیابانها را با خون نداها رنگین میکنند و بهنودها را به دار می آویزند و در گوشه ای دیگر قلب احسانها را نشانه میگیرند .

زنی را سنگسار میکنند و دختری را وادار میکنند که آرزوهای دست  نیافتنیش را به شعله های آتش بسپارد و به زندگی پراز محنتش خاتمه دهد . روزدیگر دست خون آلودشان از چادر مادری و از آستین پدری, بیرون می آید و چهارپایه زیر پای بهنود و محمود و نازنین و …و…میکشند .

دانشگاه را به زندان تبدیل کرده اند ومحیط آموزش و آموزشگاهها را آلوده به خرافات و جو پراز ناامیدی و یأس غالب کرده اند ودر تلاشند امید به فردارا از جوا نان بگیرندو دنیای خیالی و خرافی را برایشان ترسیم کنند و جمله زیبای( آری آری زندگی زیباست ) را به زندگی زشت و مرگ باراست , تبدیل کنند و ذهنشان را به ,  امروز را به فردا و فردا را به روزهای نا معلوم , توجه دهند .

فضای مرگ ووحشت را بر زندانها حاکم کرده اند و زندانیان را مورد شکنجه و تجاوزجنسی قرارمی دهند , فعالین کارگری را زندانی می کنند و به جرم اینکه از حق خود دفاع می کنند در انظار عمومی مورد اهانت قرار می گیرند .

کاسبکاران و کسانیکه برای امرار معاش در مرزها کول کشی میکنند به رگبار می بندند و دسترنجشان را به تاراج می برند . این موارد برشمرده , تنها بخشی از کارنامه ۳۰ ساله حاکمان درشت و ریز, جمهوری اسلامی هار وخون آشام می باشد . نتیجه این جنایات برای رژیم آبروباخته اسلامی ,غیرازانزوای بین المللی و نفرت مردم که روزافزون شده است , دستاورد دیگری را در بر نداشته است . کینه و نفرت مردم که به خشم لبریز شده, مبدل گشته است ,  بعداز اعلام نتیجه انتخابات رئیس جمهور , علیه رژیم بیرون زد و کوچه و خیابان را فراگرفت وهنوز شعله هایش زبانه می کشند  و شعارهاو خواستهایشان رادیکالتر می شود وبدون تردید شیرازهء آن از دست شعبات دیگر جمهوری اسلامی بیرون خواهد رفت و اینبار مردم کلیت حاکمیت اسلامی را نشانه میگیرند و در ۱۳ آبان نشان دادند که هراس ندارند و عزم را جزم کرده اند تا به زیر کشیدن کل سیستم حاکمیت اسلامی از پا ننشینند .

جانیان اسلامی با اعدام جوانان و به دارآویختن احسان و احسانها نمی توانند جنبش انقلابی کردستان که بیش از ۳ دهه است قربانی می دهد مهار کنند و مردم این دیاررا ازپای درآورند . خلق کرد بار اول نیست احسان و احسانها رااز دست می دهند . به هزاران زن ومرد ,اعم از پیر وجوان در میادین مبارزه در زندان و درسنگر در خون خود غلتیدند و پرچم آزادی و رهایی از قید ظلم و ستم و بی عدالتی را برافراشته نگه داشتند .

بار اول نیست که پدر و مادر احسان همچون هزاران پدر و مادر دیگر  در شبی سرد پشت در زندان لحظه شماری کنندو انتظار بکشندکه در بین مرگ و زندگی کدامیک نصیب  فرزند دلبندشان خواهد شد , انسان وقتی خودرابرای یک لحظه به جای آنها در نظر می گیرد و این لحظات ظلمانی را جلو چشم خود مجسم می کند ناخودآگاه سیل اشک از چشمها جاری می شود و در درون خواهد گفت , شما عزیزان باور داشته باشید تنها نیستید و غم شما مرز نمی شناسد و اقصی نقاط جهان را فراگرفته است و میلیونها انسان با فکر آشفته دیشب سر بر بالین گذاشتند. مادر گرامی احسان . مطمئن باشید  همراه آه و حسرت و اشک شما , هزاران انسان هم در غم فرو رفتند و ننگ و نفرت به رژیم اسلامی گفته اند و خواهند گفت و مادران گلزار خاوران و گورهای بی نام و نشان دیگر با تو بوده اند و باتو خواهند ماند و روزی خواهد رسید شما و هزاران پدرو مادر دیگر حلقه گل به گردنتان آویزان می شود و بعنوان والدین قهرمانان جانباخته ستایش خواهید شد شما سربلند و افتخار آفرین هستید درود همگی کسانیکه با شما لحظه شماری کردیم نثارتان باد و یاد احسان عزیزرا گرامی می داریم    .

                یحیی دونداری  ۱۱٫۱۱٫۲۰۰۹