علی یزدانی معاون وزارت آموزش و پرورش، به خبرگزاری دانشجویان گفته، در این وزارت ستادی به نام "ستاد همکاری های وزارت آموزش و پرورش و حوزه علمیه" ایجاد شده و این ستاد طرح استقرار دائمی روحانیون در مدارس را تهیه کرده و قرار است به زودی اجرای آن آغاز شود.
این اولین بار است که وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفته تا روحانی در مدارس مستقر کند. این آخوندها جایگزین معلمین پرورشی خواهند شد. و به عنوان عضو ثابت نظیر مدیر و ناظم مدرسه فعالیت خواهند کرد. قرار است این ملاها به"پرسشها و شبهات دانش آموزان پاسخ دهند"!؟در مرحله اول این مأمورین در مدارس شبانه روزی، استعدادهای درخشان، استثنایی و مراکز تربیت معلم مستقر خواهند شد. در این طرح آمده که"با اجرایی شدن این طرح، روحانیون می توانند همانند سایر مربیان مدارس در طول سال تحصیلی برنامه های فرهنگی را با نظام مندی خاصی، اجرا کنند و بر اساس توانمندی در برنامه های فرهنگی مدارس مشارکت کنند". تعدادی از ملاهای مرتجع، امامان جمعه و نمایندگان خامنه ای از ابتدای این طرح ضمن تبلیغ برای تثبیت آن یاد آور شدند: "فرزندان ما باید بدانند که مسائل و اعتقادات خود را تنها از عالمان دین و حوزه‌های علمیه می‌توانند دریافت کنند". اسماعیل نجار استاندار مرتجع کردستان میگوید: "توجه به اعماق وجودی آیات قرآنی و نشر و تلفیق آن با متون درسی را مؤثرترین برنامه غنابخشی به محتوای درسی جهت ارتقای تربیت اسلامی است". جناب نجار مردم انقلابی کردستان مخصوصآ ساکنین شهرهای سنندج و مریوان ٣٠ سال پیش عملکرد پیروان مکتب قرآن و نظرات ارتجاعی و مخرب مفتی زاده و دارو دسته اش را هنوز از یاد نبرده اند، این حنای شما در کردستان رنگی ندارد. زمزمه ضرورت حضور یک روحانی به عنوان نماینده ولی فقیه در آموزش و پرورش توسط سیدمحمود ترابی نیز بر سر زبانها افتاده است.
طرح اسلامی کردن نظام آموزشی از همان ابتدای بر سر کار آمدن رژیم یکی از مشغله های اصلی دست اندرکاران این نظام بوده و هست. تلاش نیمه و ناتمام رهبران حکومتی، برای تثبیت و عملی کردن اهداف نخستین این رژیم جهت "اسلامی کردن" نظام آموزشی در ایران و تثبیت باورهای اسلامی به نسل جوان، در پی شکست سیاست هایشان در این عرصه است که به فکر پیشگیری از"فرهنگ مترقی بر پایه علمی و آموزش بر پایۀ جامعه اسلامی در مراکز آموزشی افتاده اند".
این مسأله به هیچ وجه تازه گی ندارد. قبل از انقلاب ۵٧، نیز طلبه ها را در مراکز دینی جهت انتقاد از نظام آموزشی در ایران را تشویق میکردند. در جریان انقلاب و بعد از آن طلاب این مدارس به رهبری خمینی به نیرویی مؤثر در به انحراف کشاندن انقلاب سال۵٧ در ایران تبدیل شدند. طی سه سال بعد از انقلاب بیشتر از ١٠٠ هزار نفر از معلمین و پرسنل آموزش و پرورش را به "جرم" ضد انقلاب و ترویج مارکسیسم در مدارس اخراج و بجای آنها معلمین پرورشی را جهت پیشبرد سیاستهای ارتجاعی خود استخدام کردند. که وظیفه آنها نه تنها تبلیغ و ترویج احکام اسلامی بلکه نظارت و جاسوسی بی پرده و عریان آنها در مدارس برای دم و دستگاههای اطلاعاتی رژیم بود. خاصیت و کار برد این جاسوسان به پایان خود رسیده است. اکنون نوبت به پاسداران و کهنه بسیجی ها رسیده تا در لباس ملاها بنام روحانی که نامی در خور و برازنده برای این آخوندهای مرتجع است بطور دائم و تمام وقت دانش آموزان و معلمین مدارس را تحت نظر بگیرند.
بنا به گفته علی یزدانی در مرحله نخست قرار است این ملا ها در طول سال تحصیلی برنامه های فرهنگی را با نظام مندی خاصی اجرا کنند.
این آزمون هم تازه نیست. طی سه دهه از حاکمیت این رژیم و در اوج وحشیگری و اقتدار خود نتوانست این نظام مندی خاص را به فرجام برساند اکنون که مردم مبارز ایران در روز روشن و جلو چشمان صدها خبرنگار و عکاس داخلی و خارجی عکس خامنه ای را با شعار مرگ بر دیکتاتور و زندانی سیاسی آزاد باید گردد را پاره کرده و به آتش میکشند، را چگونه عملی خواهند کرد؟ تعداد چشم گیری از معترضین به تمامیت این رژیم بخصوص در خلال اعتراضات اخیر در شهر های ایران را دانش آموزان تشکیل دادند. این تضاد را چگونه حل خواهید کرد؟ دانش آموزان چگونه با این نظام مندی خاص برخورد خواهند کرد؟ آنهم با مبلغینی که روزانه در جنگ و گریز با آنها به مبارزه میپردازند. شما نه در گذشته در تحمیل این جهان بینی موفق بودید و نه اکنون هم میتوانید موفق شوید. دانش آموزان بدرستی واقف اند که مأموریت شما نه تنها برای ترویج ارزشهای دینی که شدیدآ از آن متنفرند. بلکه به وضوح آگاهند که وظیفه اصلی این مأمورین تفتیش عقائد، کنترل آنها و آموزگاران مبارزشان در مدارس است. خوشبختانه روی گردانی از دین و تضاد با مذاهب مختلف در ایران به امری واقعی و غیر قابل انکار ی در جامعه ما مخصوصآ در میان جوانان تبدیل شده. بسیج دانش آموزی و انجمن های اسلامی که در مقاطعی نیز نقش شبکه های جاسوسی و مافیایی را در مدارس به عهده داشتند خوشبختانه با هوشیاری و همکاری دانش آموزان و معلمان مبارزشان نقش بر آب شد.
این جمهوری اسلامی نوبنیاد شما که قرار است نطفه های آن در مدارس و توسط پاسداران و کهنه بسیجی ها در لباس ملاها مرتجع شکل بگیرد، جمهوری اسلامی دیگری است که با مقاومت همین دانش آموزان مورد نظر شما مرده به دنیا خواهد آمد. ممنوعیت و فضای بسته در هر جامعه ای خود بخود آموزشی است برای مقاومت و گسترش آزادی. نگاهی به تأریخ سه دهه از عمر ننگینتان در این رابطه جای هیچگونه شبه ای را باقی نگذاشته است. رویگردانی از اسلام میان دانش آموزان و جوانان ایرانی و نقد اسلام سیاسی، خوشبختانه به یکی از شاخصهای با ارزشی در تحلیل از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران بین نسل جوان ما جایگاه واقعی